أُفَوّض
«تفویض» چنان که «راغب» در «مفردات» مى گوید: به معناى «رد کردن» است; بنابراین، «تفویض امر به خدا» به معناى واگذار نمودن کار خویش به او است، نه به این معنا که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد، که این به طور مسلم تحریفى است در معناى «تفویض»، بلکه به این معناست که نهایت کوشش و تلاش و جهاد را به کار گیرد، و هنگامى که در برابر موانع سخت قرار گرفت، وحشت نکند، دست پاچه نشود، و دلسرد نگردد، بلکه کار خود را به خدا واگذارد، و با عزمى راسخ به جهاد و تلاش ادامه دهد. «تفویض» گر چه از نظر مفهوم، با «توکل» شباهت زیادى دارد، ولى مرحله اى برتر از آن است; چرا که «حقیقت توکل» خدا را وکیل خویش دانستن است، ولى «تفویض» مفهومش واگذارى مطلق به او است، زیرا بسیار مى شود که انسان وکیلى انتخاب مى کند ولى به نظارت خویش نیز ادامه مى دهد، اما در مقام تفویض هیچ نظرى از خود ندارد.
ریشه کلمه
- فوض (۱ بار)