البقرة ٢٧٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

کسانی که ربا می‌خورند، (در قیامت) برنمی‌خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماسّ شیطان، دیوانه شده (و نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند؛ گاهی زمین می‌خورد، گاهی بپا می‌خیزد). این، به خاطر آن است که گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست.)» در حالی که خدا بیع را حلال کرده، و ربا را حرام! (زیرا فرق میان این دو، بسیار است.) و اگر کسی اندرز الهی به او رسد، و (از رباخواری) خودداری کند، سودهایی که در سابق [= قبل از نزول حکم تحریم‌] به دست آورده، مال اوست؛ (و این حکم، گذشته را شامل نمی‌گردد؛) و کار او به خدا واگذار می‌شود؛ (و گذشته او را خواهد بخشید.) امّا کسانی که بازگردند (و بار دیگر مرتکب این گناه شوند)، اهل آتشند؛ و همیشه در آن می‌مانند.

آنان كه ربا مى‌خورند، برنخيزند مگر مانند كسى كه شيطان به جنون آشفته‌اش كرده است. اين از آن روست كه گفتند: داد و ستد صرفا مانند رياست در صورتى كه خدا معامله را حلال و ربا را حرام كرده است. پس اينك كسى كه از پروردگارش پندى بدو رسد و باز ايستد، آنچه گذ
كسانى كه ربا مى‌خورند، [از گور] برنمى‌خيزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطان بر اثر تماس، آشفته‌سرش كرده است. اين بدان سبب است كه آنان گفتند: «داد و ستد صرفاً مانند رباست.» و حال آنكه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانيده است. پس، هر كس، اندرزى از جانب پروردگارش بدو رسيد، و [از رباخوارى‌] باز ايستاد، آنچه گذشته، از آنِ اوست، و كارش به خدا واگذار مى‌شود، و كسانى كه [به رباخوارى‌] باز گردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.
آن کسانی که ربا خورند (از قبر در قیامت) برنخیزند جز به مانند آن که به وسوسه شیطان مخبّط و دیوانه شده. و آنان بدین سبب در این عمل زشت افتند که گویند فرقی بین تجارت و ربا نیست؛ حال آنکه خدا تجارت را حلال و ربا را حرام کرده. پس هر کس که اندرز (کتاب) خدا بدو رسد و از این عمل دست کشد خدا از گذشته او در گذرد و عاقبت کارش با خدا باشد، و کسانی که دست نکشند اهل جهنّمند و در آن جاوید معذّب خواهند بود.
کسانی که ربا می خورند [در میان مردم و برای امر معیشت و زندگی] به پای نمی خیزند، مگر مانند به پای خاستن کسی که شیطان او را با تماس خود آشفته حال کرده [و تعادل روانی و عقلی اش را مختل ساخته] است، این بدان سبب است که آنان گفتند: خرید و فروش هم مانند رباست. در حالی که خدا خرید و فروش را حلال، و ربا را حرام کرده است. پس هر که از سوی پروردگارش پندی به او رسد و [از کار زشت خود] بازایستد، سودهایی که [پیش از تحریم آن] به دست آورده، مال خود اوست، و کارش [از جهت آثار گناه و کیفر آخرتی] با خداست. و کسانی که [به عمل زشت خود] بازگردند [و نهی خدا را احترام نکنند] پس آنان اهل آتش اند، و در آن جاودانه اند.
آنان كه ربا مى‌خورند، در قيامت چون كسانى از قبر برمى‌خيزند كه به افسون شيطان ديوانه شده باشند. و اين به كيفر آن است كه گفتند: ربا نيز چون معامله است. در حالى كه خدا معامله را حلال و ربا را حرام كرده است. هر كس كه موعظه خدا به او رسيد و از رباخوارى باز ايستاد، خدا از گناهان پيشين او درگذرد و كارش به خدا واگذار مى‌شود. و آنان كه بدان كار بازگردند، اهل جهنّمند و جاودانه در آن خواهند بود.
آنان که ربا می‌خورند [به کار، یا از گور] برنمی‌خیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطانش زده و دچار جنون کرده باشد، این از آن است که می‌گویند دادوستد مانند رباست، حال آنکه خداوند دادوستد را حلال و ربا را حرام کرده است، اینک کسی که پند پروردگارش به او رسیده و دست بردارد، گذشته‌اش را ایرادی نیست و کار او با خداوند است، و کسانی که به این کار بازگردند دوزخی‌اند و جاودانه در آنند
آنها كه ربا مى‌خورند برنخيزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطان او را به سبب آسيب رساندن آشفته و ديوانه گرداند- تعادل روحى و عملى او به هم مى‌خورد-. اين [آسيب‌] از آن روست كه گفتند خريد و فروش مانند رباست با اينكه خدا خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است. پس هر كه پند خداوند بدو رسيد و [از رباخوارى‌] باز ايستاد، آنچه گذشت از آن اوست، و كار او با خداست، و هر كه [به ربا خوارى‌] باز گردد، چنين كسان دوزخيانند و در آن جاودانه باشند.
کسانی که ربا می‌خورند (از گورهای خود به هنگام دوباره زنده شدن، یا از مشی اجتماعی خود در دنیا) برنمی‌خیزند مگر همچون کسی که(- بنا به گمان عربها -)شیطان او را سخت دچار دیوانگی سازد (و نتواند تعادل خود را حفظ کند)؛ این از آن‌رو است که ایشان می‌گویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است. و حال آن که خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است. پس هر که اندرز پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) دست کشید، آنچه پیشتر بوده (و سود و نزولی که قبلاً دریافت نموده است) از آن او است و سروکارش با خدا است؛ امّا کسی که برگردد (و مجدّداً مرتکب رباخواری شود) این گونه کسانی اهل آتشند و جاودانه در آن می‌مانند.
کسانی که ربا می‌خورند، (در زندگی‌هاشان) برنمی‌خیزند مگر برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماس، دیوانه و پریشانش می‌کند. این بدین سبب است که آنان گفتند: «داد و ستد (بی‌ربا) صرفاً مانند رباست‌» و حال آنکه خدا (این) داد و ستد را حلال و ربا (و مفتخواری) را حرام گردانیده است. پس هر کس اندرزی از جانب پروردگارش بدو در رسد، آن‌گاه (از رباخواری) باز ایستاد، آنچه گذشته، از آنِ اوست و کارش سوی خداست. و کسانی که (به رباخواری) بازگردند، آنان اهل آتشند و همانان در آن ماندگارند.
آنان که ربا (سود) می‌خورند برنخیزند جز مانند برخاستن آن که آشفته سازدش شیطان به دیوانگی این بدان است که گفتند همانا سوداگری مانند مانند ربا است حالی که حلال کرد خدا سوداگری را و حرام کرده است سودخوری را و آن کس که بیایدش اندرزی از پروردگار او پس باز ایستد او را است آنچه بگذشت و کار او با خدا است و آن کس که بازگردد پس آنانند یاران آتش در آنند جاودانان‌


البقرة ٢٧٤ آیه ٢٧٥ البقرة ٢٧٦
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَأْکُلُونَ»: می‌خورند. مراد دریافت می‌دارند و در آن تصرّف می‌نمایند. «لا یَقُومُونَ»: به هنگام زنده‌شدن از گورها برنمی‌خیزند. از مشی اجتماعیِ دیوانه‌وار خود در دنیا دست برنمی‌دارند و آنی آسوده‌خاطر نمی‌گردند. «یَتَخَبَّطُهُ»: او را پیاپی و ناهنجارانه بزند. «مَسّ»: جنون. دیوانگی. «مِنَ الْمَسِّ». به سبب دیوانگی ناشی از خودباختگی یا هراس. جار و مجرور متعلّق به یَقُومُ یا یَتَخَبَّطُهُ است. در اینجا رباخواران به صرعیان و دیوانگان تشبیه شده‌اند، و این تشبیه بنا بر اسلوب عرب است. آنان زیبایان و نیکوکاران و اشیاء قشنگ و خوشایند را به فرشته تشبیه می‌کنند (نگا: یوسف / ) و زشتها و بدکرداران و اشیاء بدریخت و ناخوشایند را به شیطان و غول (نگا: صافّات / ). «بَیْع»: معامله. خرید و فروش. «مَا سَلَفَ»: آنچه از ربا پیش از تحریم بوده است و گذشته است. «أَمْر»: کار.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - رباخواران، همچون شیطان زدگان آشفته، دیوانه و پریشان (الّذین یأکلون الرّبوا لا یَقُومونَ الاّ کما یقوم الّذى یتخبّطه الشّیطان من المسّ) با توجّه به معناى لغوى «تخبّط» که دیوانگى و پریشانى است. (التّخبط المس بالجنون و التخیل).

۲ - نظام اقتصاى ربوى، موجب عدم تعادل مناسبات اجتماعى (الّذین یأکلون الرّبوا لا یَقُومونَ الاّ کما یقوم الّذى یتخبّطه الشّیطان)

۳ - رباخوارى، موجب انحراف و نابسامانى نظام اقتصادى جامعه مى گردد. (الّذین یأکلون الرّبوا لا یَقُومونَ الاّ کما یقوم الّذى یتخبّطه الشّیطان)

۴ - به کارگیرى تمثیل در قرآن، روشى براى بیان حقایق و احکام دین (الّذین یأکلون الرّبوا لا یَقُومونَ الاّ کما یقوم الّذى)

۵ - دخالت شیطان در اختلالات روانى (کما یقوم الّذى یتخبّطه الشّیطان من المسّ)

۶ - جهت گیرى غلط رباخوار، در برابر سعادت و خیر خویش (الذین ... کما یقوم الّذى یتخبّطه الشّیطان من المسّ) همان گونه که شخص شیطان زده جهت گیرى صحیحى در برابر مصالح خویش ندارد، رباخوار نیز چنین است.

۷ - پندار نادرست رباخواران، از همانندى بیع با ربا، دلیل رباخوارى آنان (الّذین یأکلون الرّبوا ... ذلک بانّهم قالوا انّما البیع مثل الرّبوا) بنابراینکه «ذلک» اشاره به «اکل ربا» باشد که از «یأکلون الرّبوا» به دست مى آید.

۸ - پندار و باور غلط رباخواران از همگونى بیع و ربا، نشانه عدم تعادل شخصیّت آنان (الّذین یأکلون ... ذلک بانّهم قالوا انّما البیع مثل الرّبوا) کلمه «ذلک» علاوه بر اینکه اشاره به «اکل ربا» است، مى تواند اشاره به تخبّط وجنون زدگى باشد، البته در این صورت جمله «ذلک بانّهم» تعلیل در مقام اثبات است که در این برداشت به نشانه تعبیر شده است.

۹ - حکم به حلیّت بیع (معاملات غیر ربوى) و حُرمَت ربا (معاملات ربوى)، از جانب خداوند (و احلّ اللّه البیع و حرّم الرّبوا)

۱۰ - حلیت سود ربوى براى رباخواران، قبل از رسیدن حکم تحریم ربا به آنان (فمن جاءه موعظة من ربّه فانتهى فله ما سلف) جمله «فله ما سلف»، یعنى سودى که در گذشته (قبل از ابلاغ تحریم ربا) از طریق معاملات ربوى به دست آورده اید، از آن شما و حلال است. همان گونه که طبرى گفته است: «فله ما اخذ و اکل من الرّبوا قبل النّهى.»

۱۱ - نبودن تکلیف براى بندگان، پیش از ابلاغ حکم الهى به آنان (فمن جاءه موعظة من ربه فانتهى فله ما سلف)

۱۲ - عاقبت کار رباخواران توبه کننده از عمل خویش، به خداوند واگذار شده است. (فمن جاءه ... فانتهى ... و امره الى اللّه)

۱۳ - مواعظ و اندرزهاى خداوند، تربیت کننده آدمیان (فمن جاءه موعظة من ربّه فانتهى) کلمه «رب» به معناى مدبّر و تربیت کننده، بیانگر این معناست که مواعظ الهى براى تربیت انسانها و تدبیر امور ایشان است.

۱۴ - خداوند، پذیرنده توبه رباخواران، از عمل ناپسند آنان (فمن جاءه موعظة من ربّه فانتهى فله ما سلف و امره الى اللّه)

۱۵ - احکام الهى، موعظه و اندرز خداوند به بندگان خویش (فمن جاءه موعظة من ربّه فانتهى) خداوند از حکم خویش (تحریم ربا) به «موعظه» تعبیر کرده است; بنابراین احکام الهى، از جمله مواعظ اوست.

۱۶ - بازگشت به رباخوارى پس از آگاهى از حرمت آن، موجب جاودانگى در آتش (فمن جاءه موعظة ... و من عاد فاولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون) جمله «فمن جاءه موعظة» به این معناست که حکم الهى به او ابلاغ شود; یعنى پس از بیان حکم، به آن آگاهى یابد. گفتنى است جمله «و من عاد» در برداشت فوق، بازگشت به رباخوارى تفسیر شده است.

۱۷ - اعتقاد به همگونى بیع و ربا پس از بیان ربا و حکم آن، موجب جاودانگى در آتش (قالوا انّما البیع ... و من عاد فاولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون) در برداشت فوق متعلق «عاد»، پندار غلط همسانى بیع و ربا گرفته شده است، بنابراین جمله «و من عاد ... » به این معناست: اگر کسى پس از بیان حکم الهى درباره ربا، همچنان بر این پندار باشد که بیع همانند رباست در آتش مخلّد خواهد بود. چون وى در حقیقت کافر است.

روایات و احادیث

۱۸ - ربا فقط در مکیل و موزون است. (احلّ اللّه البیع و حرّم الرّبوا) امام صادق (ع): لا یکون الرّبا إلاّ فیما یکال او یوزن[۱].

۱۹ - رباخوار در قیامت، همچون دیوانگان محشور مى شود. (الذین یأکلون الرّبوا) رسول اللّه (ص): یأتى آکل الرّبا یوم القیامة مختبلا ...[۲].

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۹، ۱۰، ۱۸
  • اختلال روانى: ۸ عوامل اختلال روانى ۱، ۵
  • اقتصاد: رکود اقتصادى ۳
  • تبلیغ: روش تبلیغ ۴
  • تربیت: عوامل مؤثّر در تربیت ۱۳
  • تکلیف: شرایط تکلیف ۱۱
  • توبه: قبولى توبه ۱۴
  • جامعه: عوامل انحطاط جامعه ۳
  • جهنّم: جاودانگى در جهنّم ۱۶، ۱۷
  • خدا: موعظه هاى خدا ۱۳، ۱۵
  • دین: تعالیم دین ۱۵
  • ربا: آثار ربا ۱، ۲، ۳، ۶ ; کیفر ربا ۱۶، ۱۷; احکام ربا ۷، ۹، ۱۰، ۱۷، ۱۸; حرمت ربا ۹
  • رباخوار: اختلال روانى رباخوار ۱۹ ; توبه رباخوار ۱۲، ۱۴ ; عقیده رباخوار ۷، ۸ ; فرجام رباخوار ۱۲ ; قیاس رباخوار ۷، ۸، ۱۷
  • رشد: موانع رشد ۶
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۸
  • شیطان: نقش شیطان ۱، ۵
  • عذاب: موجبات عذاب ۱۶، ۱۷
  • عقیده: عقیده باطل ۷، ۸
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱، ۴
  • قیامت: رباخوار در قیامت ۱۹
  • گمراهى: عوامل گمراهى ۳، ۷
  • محرمات: ۹
  • معامله: حلیت معامله ۹ ; معامله ربوى ۹، ۱۰
  • نظام اجتماعى: ۲ نظام اقتصادى: ۲، ۳

منابع

  1. کافى، ج ۵، ص ۱۴۶، ح ۱۰ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۹۱، ح ۱۱۵۹.
  2. الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۰۲.