البقرة ١١٩
کپی متن آیه |
---|
إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ |
ترجمه
البقرة ١١٨ | آیه ١١٩ | البقرة ١٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِالْحَقِّ»: همراه با حق. مؤیّد با حق. مراد از (حق) قرآن یا اسلام است (نگا: نساء / بقره / . «بَشِیراً»: مژدهرسان. «نَذِیراً»: ترساننده. بیمدهنده. «الْجَحیمِ»: آتش برافروخته و فروزان. اسمی از اسماء دوزخ است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِنْ مَا نُرِيَنَّکَ بَعْضَ... (۰)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَ... (۰) فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ (۰) لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُسَيْطِرٍ (۰)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اگر خداوند عذاب خود را بر يهوديان ميفرستاد هر آينه ایمان مى آوردند و اين آيه در قبال گفتار پيامبر نازل گرديد و به او فرمود كه تو درباره اصحاب جحيم (اهل جهنم) مسئول نيستى و يا از تو درباره آنان سؤالى نخواهد شد.[۳]
از محمد بن كعب القرظى[۴] و نيز از طريق ابن جريج[۵] از داود بن ابىعاصم نقل نمايند كه وى چنين روايت كرده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كجايند پدر و مادرم؟ سپس در قبال گفتار پيامبر اين آيه نازل گرديد.[۶]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«119» إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ
(اى رسول!) ما ترا به حقّ فرستاديم تا بشارتگر و بيمدهنده باشى و تو مسئول (گمراه شدن) دوزخيان (و جهنّم رفتن آنان) نيستى.
نکته ها
اى رسول گرامى! به توقّعات نابجاى كفّار توجّه نكن. آنان هركدام توقّع دارند اوراق متعدّدى از آيات برايشان نازل شود؛ «بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «1» در حالى كه ما تو را همراه منطق حقّ براى مردم فرستادهايم تا از طريق بشارت وانذار، آنان را نسبت به سعادت خودشان آشنا كنى. اگر گروهى بهانه جويى كرده و از پذيرش حقّ سرباز زدند و توقّع داشتند كه بر آنان وحى نازل شود، تو مسئول دوزخِ آنان نيستى، تو فقط عهدهدار بشارت و انذارى، و مسئول نتيجه و قبول يا ردّ مردم نيستى.
بشارت و انذار، نشانهى اختيار انسان است.
در قرآن مكرر اين معنا آمده است كه آنچه بر خداوند است، فرستادن پيامبرى معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است. حال مردم خودشان هستند كه آزادانه يا راه حقّ را مىپذيرند و يا سرسختانه لجاجت مىكنند.
«1». مدّثر، 52.
جلد 1 - صفحه 192
پیام ها
1- در برابر هر تضعيف روحيّهاى از طرف دشمن، نياز به تقويت و تسليت و تسكين روحى از طرف خدا است. «أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ» (در آيه قبل بهانههاى كفّار نقل شد، در اين آيه پيامبر صلى الله عليه و آله با كلمه «بالحقّ» تأييد وتقويت مىشود.)
2- بشارت وتهديد، همچون دو كفّه ترازو بايد در حال تعادل باشد، وگرنه موجب غرور يا يأس مىشود. «بَشِيراً وَ نَذِيراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ (119)
بعد از آن حقيقت و صدقيت نبوت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلم را بيان مىفرمايد:
إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِ: بدرستى كه ما فرستاديم تو را اى پيغمبر در حالتى كه به حق و از جانب حق مبعوث شدى براستى و درستى، بَشِيراً وَ نَذِيراً:
در حالتى كه مژده دهنده مؤمنان را به ثواب عظيم و ترساننده كافران و مخالفان را از عذاب جحيم، پس بر تو بأسى نيست اگر اهل عناد و كفر اصرار نمايند در كفر يا مكابره كنند در قبول حق. وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ: و مسئول نخواهى شد روز قيامت از آنها كه اهل جهنمند، يعنى از تو سؤال و مؤاخذه نكنند كه چرا ايشان ايمان نياوردند بعد از آنكه تبليغ رسالت كردى و بر وفق آيات باهره و معجزات ظاهره به ايشان نمودى.
تنبيه: در آيه شريفه اشاراتى است:
1- اخبار به حقانيت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلم و اطلاع عموم به آنكه ما تو را مبعوث ساختيم و از جانب ما رسول فرمان ما مىباشى.
2- شأن مقام رسالت كه بشارت مؤمنان و مطيعان باشد به بهشت و
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 243
ثواب، به سبب حسن اختيار ايمان و طاعت و عبادت؛ و ترسانيدن كافران و معاندان و عاصيان به جهنم و عقاب، به سوء اختيار كفر و مخالفت و عصيان.
3- رفع مسؤليت از آن حضرت نسبت به كافران و مخالفان كه طغيان و سركشى نمودند، لا جرم مستوجب عذاب شدند، زيرا اتمام حجت به آيات بينات بر آنها شد و با وجود بر اين كافر گرديدند.
4- آيه شريفه عام است نسبت به تمام مردم تا انقراض عالم كه حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلم از جانب پروردگار مبشر است مؤمنان را، و منذر است مخالفان را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ (119)
ترجمه
و گفتند آنانكه نميدانند چرا سخن نميگويد با ما خدايا نميآيد ما را نشانه چنين گفتند آنانكه بودند پيش از ايشان مانند گفتار آنها شباهت دارد بيكديگر دلهاشان بتحقيق بيان نموديم آيات را براى قوميكه يقين ميدارند.
تفسير
آنانكه نميدانند اهل شرك نادان و اهل كتابى هستند كه بعلم خود عمل نميكنند و خواهشهاى آنها مانند بنى اسرائيل است كه ميخواستند خدا را آشكار به بينند و مائده از آسمان بر آنها نازل شود دلهاى اينها شبيه بدلهاى آنها است در كورى و عناد والا دلى كه خالى باشد از امراض و بديده بصيرت از روى انصاف نظر نمايد در صفحه كائنات در هر موجودى بقدرى آثار صنع الهى را مشاهده خواهد نمود
جلد 1 صفحه 166
كه از حد وصف خارج است بلكه حق معرفت آنستكه غير خداوند را بحق بشناسند و حق را بخودى خود هر كس آن لياقت و تمكن را ندارد كه كلام الهى را بشنود پيغمبر اكرم (ص) با آن مقام و عظمت روحى در موقع نزول وحى حالش ديگرگون ميشد وردا بر سر مبارك ميكشيد و چهره مقدسش برافروخته ميگرديد مانند كسى كه تب شديد عارضش شده باشد و بعد از تماميت وحى تا مدتى آثار خستگى در وجود مباركش ظاهر بود و در دنيا صلاح نيست حقائق بكلى مكشوف شود بايد مزيتى در انكشاف براى آخرت باقى بماند و در عين تماميت حجت بايد پرده هم در كار باشد تا جبر نشود و اختيار ثابت گردد و اختبار بعمل آيد و سعيد و شقى ممتاز شوند و محلى از براى نفوذ شياطين باقى بماند و هر كس باستحقاق بنهايت اصليه خود برسد و شايد اشاره باين امور باشد كه اخيرا فرموده است آيات را براى اهل يقين بيان فرموديم چون ادراك اين حقائق و اسرار براى عامه ممكن نيست اگرچه ظاهرا مراد همان وضوح ادله توحيد يا نبوت خاصه است كه بيان گرديده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا أَرسَلناكَ بِالحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسئَلُ عَن أَصحابِ الجَحِيمِ (119)
(همانا ما ترا بر حق فرستاديم در حالي که مژده دهنده و ترسانندهاي، و از ياران دوزخ از تو بازخواست نميشود) إِنّا أَرسَلناكَ بِالحَقِّ قيد بالحق براي اشعار بحقانيت و درستي رسالت پيغمبر اسلام و مطابق با واقع و موافق با حكمت بودن آنست يعني پيغمبري تو ثابت و محقق است و هيچ بطلاني در آن راه ندارد و عقائد و اخلاقات و احكامت همه حق و صدق و راست و درست و مشتمل بر صلاح جامعه و سعادت دنيا و آخرت بشر است.
بَشِيراً وَ نَذِيراً نصب اينکه دو كلمه بر حال است و بشير بمعني بشارت دهنده بشارت مژده و اخبار باموريست که موجب سرور و شادماني شود و نذير بمعني منذر است و انذار بمعني ترسانيدن از عواقب اعمال سوء و عذاب الهي است که براي مجرمين آماده نموده است و گاهي بشارت در آيات در اخبار بشر و عذاب هم استعمال ميشود مانند فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ أَلِيمٍ«2» و بشارت و انذار بزرگترين عمل انبياء الهي است که از طرفي اهل ايمان و طاعت و عبادت را بمثوبات و نتايج دنيوي و اخروي که بر اعمال آنان مترتب است آگاه سازند و اهل كفر و معصيت را بر عواقب شوم و نتايج سويي که لازمه
1- مجلد اول صفحه 137
2- سوره توبه آيه 35
جلد 2 - صفحه 171
افعال آنهاست مطلع نمايند تا هر که نجات يابد و يا هلاك شود خود راه نجات و يا هلاكت را انتخاب كرده باشد لِيَهلِكَ مَن هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَ يَحيي مَن حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ«1».
وَ لا تُسئَلُ عَن أَصحابِ الجَحِيمِ يعني وظيفه تو تبليغ و تبشير و انذار است و بعد از آن مسئوليتي براي تو در قبال كساني که راه دوزخ را ميپيمايند، نيست، و اينکه جمله در مقام تسليت پيغمبر است که از مخالفت كفار و معاندين اندوهگين نگردد و هم چنان که شأن خدا، ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام و بطور كلي هدايت انام است و بعد از آن هر که مهتدي و مؤمن شود نتيجهاش عايد خودش ميگردد و هر که كافر و گمراه گردد وزر و وبالش دامنگير خودش ميشود و بخدا نفع و ضرري نميرساند چنانچه ميفرمايد:
إِنّا هَدَيناهُ السَّبِيلَ إِمّا شاكِراً وَ إِمّا كَفُوراً«2» وَ أَمّا ثَمُودُ فَهَدَيناهُم فَاستَحَبُّوا العَمي عَلَي الهُدي«3» شأن و وظيفه تو نيز تبليغ و انذار و تبشير است و بعد از آن هر كس بهر طرفي برود خود مسئول آنست، چنانچه وظيفه علماء و دانشمندان، امر بمعروف و نهي از منكر و بيان احكام و تبليغ و ارشاد و موعظه و نصيحت است و پذيرفتن و نپذيرفتن آن در اختيار مردم است اگر قبول كنند بسعادت خود نائل شده و اگر قبول نكنند خود مسئول و گرفتار عمل خويشند.
1- سوره انفال آيه 44
2- سوره الانسان آيه 2
[.....]
3- سوره فصلت آيه 16
172
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 119)- در این آیه روی سخن را به پیامبر کرده و وظیفه او را در برابر درخواست معجزات اقتراحی و بهانه جوییهای دیگر مشخص میکند میگوید:
«ما تو را به حق برای بشارت و انذار (مردم جهان) فرستادیم» (إِنَّا أَرْسَلْناکَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً).
تو وظیفه داری دستورات ما را برای همه مردم بیان کنی، معجزات را به آنها نشان دهی و حقایق را با منطق تبیین نمایی، و این دعوت باید توأم با تشویق
ج1، ص116
نیکوکاران، و بیم دادن بدکاران، باشد این وظیفه تو است.
«اما اگر گروهی از آنها بعد از انجام این رسالت ایمان نیاوردند تو مسؤول گمراهی دوزخیان نیستی» (وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِیمِ).
نکات آیه
۱ - محمّد(ص) فرستاده اى از جانب خداوند (إنا أرسلنک)
۲ - معارف و احکام ارائه شده به پیامبر(ص)، سراسر حق است. (إنا أرسلنک بالحق) برداشت فوق بر این اساس است که «باء» در «بالحق» به معناى «مع» و حال براى ضمیر (ک) باشد. بر این مبنا مقصود از «الحق» احکام و معارفى است که پیامبر به ابلاغ آنها مأمور بود. بنابراین جمله «إنا أرسلناک بالحق»; یعنى، اى پیامبر! تو را همراه با احکام و معارفى که سراسر حق، است به سوى مردم فرستادیم.
۳ - ارسال محمّد(ص) به پیامبرى، ارسالى بجا و بایسته، در نظام هدایتى بشر (إنا أرسلنک بالحق) برداشت فوق بر این اساس است که «بالحق» قید براى ارسال باشد; یعنى، «إنا أرسلنک بالحق; اى پیامبر تو را به سوى مردم به رسالت برانگیختیم و این ارسال، بحق و بایسته بود».
۴ - اتمام حجت خداوند بر حقانیت اسلام و رسالت پیامبر (قد بیّنّا الأیت لقوم یوقنون. إنا أرسلنک بالحق)
۵ - مسؤولیت پیامبر(ص)، راهنمایى انسانها و تبیین سرانجام نیک مؤمنان و عاقبت شوم کفرپیشگان است. (إنا أرسلنک بالحق بشیراً و نذیراً)
۶ - پیامبر(ص) خود را مسؤول ایمان و عملکرد انسانها دانسته ونگران انجام وظیفه خویش بود. (إنا أرسلنک بالحق بشیراً و نذیراً و لاتسئل عن أصحب الجحیم) تعیین وظیفه پیامبر(ص) به بشارت و انذار و نفى مؤاخذه او به خاطر کفرورزى مردم، گویاى نگرانى پیامبر(ص) از ایمان نیاوردن آنان است.
۷ - پیامبر(ص) پس از راهنمایى مردم، مسؤول عملکرد آنان نبوده و بر کفرپیشگى ایشان مؤاخذه نخواهد شد. (و لاتسئل عن أصحب الجحیم)
۸ - بشارت و انذار شیوه پیامبر(ص) در هدایت مردم (إنا أرسلنک بالحق بشیراً و نذیراً)
۹ - دوزخ، فرجام کافران به رسالت پیامبر و سرپیچى کنندگان از احکام اسلام (إنا أرسلنک بالحق ... و لاتسئل عن أصحب الجحیم)
موضوعات مرتبط
- اسلام: حقانیت اسلام ۲، ۴
- انسان: مسؤول عمل انسان ها ۷
- جهنمیان: ۹
- خدا: اتمام حجت خدا ۴
- دین: کیفر عصیان از دین ۹
- رسولان خدا: ۱
- فرجام: فرجام شوم ۵
- کافران: فرجام کافران ۵; کافران در جهنم ۹
- مؤمنان: فرجام مؤمنان ۵
- محمّد(ص): انذارهاى محمّد(ص) ۸; بشارتهاى محمّد(ص) ۸; حقانیت محمّد(ص) ۳، ۴; رسالت محمّد(ص) ۱; فرجام مکذبان محمّد(ص) ۹; محدوده مسؤولیت محمّد(ص) ۶، ۷; مسؤولیت محمّد(ص) ۵; نگرانى محمّد(ص) ۶; هدایتگرى محمّد(ص) ۵، ۷، ۸
- هدایت: انذار در هدایت ۸; بشارت در هدایت ۸; روش هدایت ۸
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴.
- ↑ تفسير كشف الاسرار.
- ↑ تفسير عبدالرزاق.
- ↑ تفسير جامع البيان.
- ↑ بايد دانست كه پدر و مادر و بلكه آباء و اجداد رسول خدا صلى الله عليه و آله بر دين حق زمان خود بوده و از عقايد شرك و پليدى آن مبرا و دور بوده اند و آنان يا بر دين مسيح بودند و يا بر سنت ابراهيم خليل كه خود رسول خدا صلى الله عليه و آله قبل از بعثت به آن اعتقاد داشته، معتقد بودند. بنابراين اخبار وارده در تفسير عبدالرزاق و تفسير طبرى چندان داراى پايه و اساس درستى نيست و پدر و مادر رسول خدا صلى الله عليه و آله از اصحاب جحيم و دوزخ نبوده اند تا پيامبر گرامى ما درباره آنها در تشويش خاطر بسر برد تا چه رسد به آن كه خداوند بفرمايد كه از تو درباره آنها سؤالى نخواهد شد و يا تو مسئول اعمال آنها كه اصحاب جهنم اند نمى باشى و نيز از مفسرين باارزشى چون طبرى و عبدالرزاق هم بعيد است كه بدون اظهارنظر چنين اخبارى را ذكر نمايند. اگر چه اخبار مزبور را مرسل گفته اند.