روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۵۶۵
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ الْمِيَاهِ وَ طُهْرِهَا وَ نَجَاسَتِهَا
و روي عن ابي بصير انه قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۵۶۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۵۶۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۳۸
از ابى بصير روايت شده كه گفت: ما در خانهاى فرود آمديم (وارد شديم) كه در آنجا چاه آبى بود و در كنارش بالوعهاى (چاه فاضلاب) و فاصله ميان آن دو بيش از دو ذراع نبود، رفقا از وضو گرفتن از آب آن چاه خود دارى كردند و كار بر ايشان مشكل شد (چون بايد آب از جاى ديگر تهيه كنند)، پس خدمت امام صادق عليه السّلام رسيديم و موضوع را براى او گفتيم، فرمود: از آن آب وضو بسازيد زيرا آن بالوعه خود راهها و رگههائى دارد كه به صحرا رفته و بدريا ميريزد. مترجم گويد: «يعنى مجارى بالوعه منحصر براهى كه منتهى به چاه آب است نيست و خود رگههائى براى ردّ كردن آب دارد با اين حال اگر آب تغيير كرد و اوصافش دگرگون شد قطعا حكمش فرق ميكند». و هر گاه چيزى (نجس العين) در چاه آب افتاد و موجب دگرگونى بوى آب چاه شد، واجب است تمامى آب چاه كشيده شود، و اگر آب زياد باشد و كشيدنش مشكل پس بايد چهار تن كارگر را اجير كرد تا نوبت به نوبت بدون اينكه فاصلهاى در كشيدن حاصل شود يك صبح تا شام پيوسته از آن چاه آب بكشند. و امّا آبهاى گرم (و معدنى كه داراى گوگرد است) همانا رسول خدا صلّى الله عليه و آله از معالجه كردن و شفا جستن از آنها نهى فرموده ولى از وضو ساختن با آنها نهى نفرموده، و آن عبارت از آبهاى گرمى است كه در كوهها است و از آن بوى گوگرد بمشام ميرسد.