الغاشية ٢٣
ترجمه
الغاشية ٢٢ | آیه ٢٣ | الغاشية ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِلاّ»: لیکن. امّا. استثناء منقطع است (نگا: نساء / ، انعام / شوری / ). برخی استثناء را متّصل میدانند و مستثنیمنه را مفعول محذوف فعل (فَذَکِّرْ) میشمارند. در این صورت معنی چنین است: ای پیغمبر! همهکس را اندرز بده، مگر آنان که میروند و روی میگردانند و به ایمان و قرآن پشت میکنند (نگا: زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۶، سوره غاشيه
- وجه تسميه قيامت به ((غاشيه فراگيرنده )) و معناى اينكه در قيامت وجوهى خاشعه اندو ((عاملة و ناصبة ))
- وصف جنّت عاليه اى كه چهره هاى ناعمه در قيامت در آن جاى دارند
- دعوت به نظر در مظهر تدبير الهى
- توضيحى راجع به استثناء ((الّا من تولّى و كغر)) از ((فذّكر انّما انت مذّكر))
- (رواياتى در ذيل آيات ((عاملة ناصبة )) ((فذّكر انّما انت مذكر)) و درباره حساباعمال )
نکات آیه
۱ - پیامبر(ص)، پس از عمل به وظیفه ارشاد همگان، در خصوص تداوم بخشیدن به ارشاد اعراض کنندگان کافر، تکلیفى ندارد. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) فعل «تولّى»، بیانگر این نکته است که تذکّرات پیامبر(ص) به روى گردانان رسیده است و آنان پندها را نپذیرفته، از آن اعراض کرده اند. بنابراین تذکّر دادن در مرحله اول، عمومى است و به همه مردم باید ابلاغ گردد; ولى پس از تولّى و اعراض گروهى از آنان، پیامبر(ص) درباره تکرار تذکّر و ارشاد آن گروه، تکلیفى ندارد.
۲ - رهبران الهى، باید همواره به ارشاد پندپذیران ادامه دهند و هیچگاه آنان را، از پندها و اندرزهاى خود محروم نسازند. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) استثنا در «إلاّ من تولّى...»، ناظر به تکرار تذکر است. بنابراین فرمان «ذکّر»، درباره کسانى که اعراض و کفر ندارند، همچنان باقى است.
۳ - حق گریزى و کفر، از میان برنده زمینه هاى تأثیرپذیرى از تعالیم دین و پندهاى آن است. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) استثناى اعراض کنندگان کافر از مجموعه کسانى که پیامبر(ص) به تذکر دادن آنان مکلف شده است، نشانگر بى اثر بودن تذکرات آن حضرت، در آنان است.
۴ - پیامبر(ص)، به الزام مخالفان بر ایمان- در صورت بى اعتنایى و کفر ورزیدن آنان - مجاز است. (لست علیهم بمصیطر . إلاّ من تولّى و کفر) حرف «إلاّ»، ممکن است براى استثناى حقیقى از ضمیر «علیهم» باشد.
۵ - مردم، گرچه نباید بر ایمان مجبور شوند; ولى بر اعراض و کفر مؤاخذه شده و در آخرت عذاب خواهند دید. (لست علیهم بمصیطر . إلاّ من تولّى و کفر) حرف «إلاّ» در یک احتمال براى استثناى منقطع است. در نتیجه مفاد این آیه و آیه بعد، این است که: «تو بر هیچ کس سیطره ندارى; لکن اعراض کنندگان کافر در آخرت به عذاب خداوند گرفتار خواهند شد».
روایات و احادیث
۶ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «إلاّ من تولّى و کفر» یرید من لم یتعظ و لم یصدّقک و جحد ربوبیتى و کفر نعمتى...;[۱] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «إلاّ من تولّى و کفر» روایت شده است: مقصود کسى است که موعظه نمى پذیرد و تو را [اى محمد] تصدیق نمى کند و پروردگارى مرا منکر است و نعمت من را کفران مى کند...».
موضوعات مرتبط
- ایمان: اجبار به ایمان ۴
- حق: آثار حق ناپذیرى ۳
- خدا: تکذیب خدا ۶
- دین: اکراه در دین ۴; زمینه تأثیرناپذیرى از تعالیم دین ۳; زمینه عبرت ناپذیرى از تعالیم دین ۳; کیفر اعراض از دین ۵; نفى اکراه در دین ۵
- رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۲
- عبرت: اهمیت هدایت عبرت پذیران ۲
- کافران: اجبار کافران ۴
- کفر: آثار کفر ۳; عذاب اخروى کفر ۵; کفر به محمد(ص) ۶
- کفران: کفران نعمت ۶
- محمد(ص): اختیارات محمد(ص) ۴; محدوده مسؤولیت محمد(ص) ۱; محمد(ص) و کافران ۱، ۴; محمد(ص) و معرضان ۱; هدایتگرى محمد(ص) ۱
منابع
- ↑ تفسیرقمى، ج ۲، ص ۴۱۹; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۶۸- ، ح ۲۸.