روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۷۱
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن يعقوب بن اسحاق الضبي عن ابي عمران الارمني عن عبد الله بن الحكم عن جابر عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۲۰۷۰ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۲۰۷۲ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۴۳۵
جابر گويد: به امام باقر (ع) گفتم: مردمى باشند كه چون به آيهاى از قرآن ياد آورى شوند يا براى آنها باز گفته شود يكى از آنان بيهوش مىشود تا چنان مىنمايد كه اگر دستش يا پايش را ببرند نمىفهمد، فرمود: سبحان اللَّه اين كار شيطانى است به اين كار توصيف نشدند و مأمور نيستند همانا تأثّر از قرآن به نرمش و رقّت قلب و اشك ريختن و هراس است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۲۱
جابر گويد: بحضرت باقر عليه السلام عرضكردم: مردمى هستند كه چون آيهاى از قرآن را ذكر كنند و يا براى آنان خوانده شود مدهوش گردند و چنان مينمايد كه اگر دستها يا پاهايش را ببرند نمىفهمد؟ فرمود: سبحان اللَّه اين كار شيطان است بچنين چيزى توصيف نشدهاند، و همانا تأثر از قرآن باينست كه دل نرم شود و برقت قلب و اشك ريختن و ترس است. و بسند ديگر نيز جابر اين حديث را از آن حضرت عليه السلام روايت كرده است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۶۴۵
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از سهل بن زياد، از يعقوب بن اسحاق ضبّى، از ابو عمران ارمنى، از عبداللَّه بن حكم، از جابر، از امام محمد باقر عليه السلام كه گفت: گفتم: به درستى كه گروهى هستند كه چون چيزى از قرآن را ياد كنند، يا به آن حديث شوند، يكى از ايشان غش مىكند و بيهوش مىشود، به حدّى كه مىبينيم، يا چنان ديده مىشود كه يكى از ايشان، اگر دستها يا پاىهايش بريده شود، به آن شاعر نمىشود و نمىفهمد. فرمود: «سبحان اللَّه! اين كردار از شيطان است. به اين فعل وصف نشدهاند، و خدا ايشان را مدح نفرمود. جز اين نيست كه آنچه به آن وصف شدهاند، نرمى و رقّت است، و قطره اشك (يا آنكه چشم ايشان پيوسته اشك ريزد، بنابر اختلاف نسخ كافى)، و ترس از خدا». ابو على اشعرى، از محمد بن حسان، از ابى عمران ارمنى، از عبد اللّه بن حكم، از جابر، از امام محمد باقر عليه السلام مثل اين را روايت كرده است.