الملك ١٣
ترجمه
الملك ١٢ | آیه ١٣ | الملك ١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَسِرُّوا»: لفظاً امر است و در معنی خبر.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره ملك
- اشاره به غرض سوره مباركه ملك
- افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله ((بيده الملك ))
- وجه اينكه فرمود: ((خلق الموت ...))
- مفاد اينكه درر تعليل آفرينش موت و حيات فرمود: ((ليبلوكم ايكم احسن عملا))
- بيان اينكه مقصود از نبوت تفاوت در خلق ارتباط واتصال اجزاء عالم و وحدت نظام جارى در آن است
- تاءكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن
- اشاره به مراد از اينكه فرمود ستارگان را رجوم براى شياطين قرار داديم
- وصف جهنم و حكايت سؤ ال و جواب ملائكه موكل بر دوزخ با دوزخيان
- موارد استعمال ((سمع )) و وجه اينكه دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند: ((لو كنا نسمعاو نعقل ..))
- جواب به شبهه اى درباره معاد، با بيان علم فراگير و احاطه مطلق خداوند براعمال و احوال موجودات
- (رواياتى در ذيل جمله :((ليبلوكم ايكم احسن عملا)) و درذيل برخى ديگر از آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - خداوند، به تمامى گفته هاى پنهانى و آشکار آدمیان آگاهى کامل دارد. (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم) توصیف خداوند با صیغه مبالغه «علیم»، مى تواند بیانگر کثرت و کمال علم او باشد.
۲ - هیچ چیز، از نظر خداوند پنهان نبوده و علم او به همه پدیده هاى نهان و آشکار جهان یکسان است. (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم) «أو» در این آیه، براى تساوى است; یعنى، پدیده هاى جهان - چه در نهان باشند و چه آشکارا - براى خداوند مساوى است و همه به طور یکسان در قلمرو علم او قرار دارند.
۳ - آگاهى خداوند از تمامى توطئه هاى نهان و آشکار کافران (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم)
۴ - خداوند، به نیت ها، راز دل ها و ضمیر آدمیان، آگاهى کامل دارد. (إنّه علیم بذات الصدور)
۵ - آگاهى کامل خداوند به راز دل ها و ضمیر آدمیان، دلیل احاطه کامل او بر تمامى گفته ها و توطئه هاى نهان و آشکار کافران است. (و أسرّوا قولکم أو اجهروا به إنّه علیم بذات الصدور) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله «إنّه علیم...»، در مقام تعلیل براى عبارت «و أسرّوا قولکم أو اجهروا» است.
موضوعات مرتبط
- انسان: رازهاى انسان ۱، ۴، ۵
- خدا: علم خدا به رازها ۱، ۵; علم خدا به سخنان ۵; علم خدابه نیات ۴; علم غیب خدا ۱، ۲، ۳، ۴، ۵; وسعت علم خدا ۱، ۲، ۴
- کافران: توطئه هاى کافران ۳، ۵