الأحقاف ٢٧
ترجمه
الأحقاف ٢٦ | آیه ٢٧ | الأحقاف ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا حَوْلَکُم مِّنَ الْقُری»: از قبیل، عاد در احقاف در قسمت جنوبی جزیرةالعرب، قوم ثمود در حجر واقع در شمال جزیره، قوم سبأ در یمن، قوم شعیب در مدین که بر سر راه شام است، و قوم لوط در نواحی شام. «صَرَّفْنَا»: به گونههای مختلف و شیوههای گوناگون بیان داشتهایم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لَوْ أَنَ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ... (۰) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي... (۰) بَلْ مَتَّعْنَا هٰؤُلاَءِ وَ... (۰)
فَجَعَلْنَاهَا نَکَالاً لِمَا بَيْنَ... (۰) أَ وَ لَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ... (۰)
تفسیر
- آيات ۲۱ - ۲۸ سوره احقاف
- اقوال مختلف درباره اينكه ((احقاف )) در كجا واقع است ؟، و توضيح گفتگوى هود (ع )با قوم عاد
- عذاب قوم عاد و انقراض آنان
- معناى اينكه فرمود قوم عاد متمكن بودند و سمع و ابصار و افئده آنان و نيز آلهه اى كه مى پرستيدند در جلوگيرى از عذاب سودشان نبخشيد
- آيات ۲۹ - ۳۵ سوره احقاف
- بيان آياتى كه استماع قرآن به وسيله عده اى از جن و باز گشتشان بسوى جنيان و دعوت كردنشان بسوى پيامبر اسلام (ص ) را حكايت مى كند
- معناى ((اولواالعزم )) و اقوال مختلف درباره تعداد انبياى اولواالعزم (عليهم السلام ) واينكه چه كسانى هستند
- (رواياتى درباره استماع قرآن بوسيله جن و ايمان آوردنشان و...، و درباره انبياىاولواالعزم )
- تعداد انبياء اولوالعزم از زبان ائمه اطهار عليه السلام
نکات آیه
۱- وجود برخى آبادى ها و ملت هاى هلاک شده به وسیله عذاب الهى، در اطراف مکه (و لقد أهلکنا ما حولکم من القرى)
۲- سرزمین هلاک شده قوم عاد، داراى فاصله جغرافیایى با شهر مکه * (و لقد أهلکنا ما حولکم من القرى) برداشت بالا بدان احتمال است که تعبیر «ماحولکم» در این آیه، این مفهوم را برساند که سرزمین «عاد» نزدیک به مکه نبود; در حالى که سرزمین هاى هلاک شده دیگرى وجود داشته که به مکه نزدیک تر بوده است.
۳- تذکر به هلاکت اقوامى کافر در اطراف مکه، هشدارى به مکیان حق ناپذیر (و لقد أهلکنا ما حولکم من القرى) مخاطب «کم» مشرکان مکه اند.
۴- سنت خداوند بر هلاکت اقوام کافر، پس از نمایاندن آیات گوناگون به آنان (و لقد أهلکنا ... و صرّفنا الأیت لعلّهم یرجعون) تذکر به «صرّفنا آیات»، در حقیقت بیانگر این است که خداوند تا وقتى که اتمام حجت نکند و آیات متعدد به کافران ننمایاند; ایشان را هلاک نمى کند.
۵- خداوند، فراهم آورنده زمینه هاى توبه و بازگشت انسان، با نمایاندن آیات گوناگون به او (و صرّفنا الأیت لعلّهم یرجعون)
۶- انسان در سرشت و نماد خویش، موجودى حق طلب و حق پذیر (و صرّفنا الأیت لعلّهم یرجعون) تعبیر «یرجعون» مى تواند بدان معنا باشد که انسان داراى فطرت حق پذیر است و نمایاندن آیات الهى به او، وسیله اى براى بازگشت به فطرت اولیه خویش است.
۷- لزوم بهره گیرى هدایت گران از شیوه هاى مختلف تبلیغى، در ارشاد گمراهان (و صرّفنا الأیت لعلّهم یرجعون) تعبیر «صرّفنا»، اشاره به تنوع و گوناگونى دارد و فعل الهى، بیانگر ارزش ها و بایدها است.
۸- روح انسان، تأثیرپذیر از تکرار و تنوع (و صرّفنا الأیت لعلّهم یرجعون) «صرّفنا»، بیانگر تنوع و تکرار است و به کارگیرى آن، بدین جهت است که انتظار مى رود تأثیر و کارایى آن فزون تر باشد.
۹- اراده و تصمیم خود انسان، عامل نهایى هدایت وى و ارائه آیات، تنها زمینه ساز آن (و صرّفنا الأیت لعلّهم یرجعون) «لعلّ» مى رساند که نمایاندن نشانه هاى گوناگون، داراى تأثیر حتمى و جبرى نیست; بلکه این خود انسان است که باید تصمیم به بازگشت و توبه داشته باشد. این مطلب از نسبت رجوع به خود گمراهان، استفاده مى شود (یرجعون).
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار ارائه آیات خدا ۵; نقش آیات خدا ۹
- اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۴
- اراده: آثار اراده ۹
- اقوام پیشین: زمینه هلاکت اقوام پیشین ۴
- انسان: تأثیرپذیرى انسان ۸; تنوع طلبى انسان ۸; فطریات انسان ۶
- بازگشت به خدا: زمینه بازگشت به خدا ۵
- تبلیغ: تنوع در تبلیغ ۷
- توبه: زمینه توبه ۵
- حق: فطریت حق پذیرى ۶
- حق طلبى: فطریت حق طلبى ۶
- خدا: سنتهاى خدا ۴; نقش خدا ۵
- ذکر: آثار ذکر هلاکت اقوام پیشین ۳; آثار ذکر هلاکت کافران ۳
- سرزمینها: موقعیت جغرافیایى سرزمین قوم عاد ۲
- کافران: ارائه آیات خدا به کافران ۴; زمینه هلاکت کافران ۴
- مکه: آثارباستانى مکه ۱; هشدار به حق ناپذیران مکه ۳
- هدایت: روش هدایت ۷; زمینه هدایت ۹; عوامل مؤثر در هدایت ۹
- هدایتگران: مسؤولیت هدایتگران ۷