الجاثية ١٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

سپس تو را بر شریعت و آیین حقّی قرار دادیم؛ از آن پیروی کن و از هوسهای کسانی که آگاهی ندارند پیروی مکن!

|سپس تو را بر شريعتى كه از امر [خدا] است قرار داديم، پس از آن پيروى كن و از هوس‌هاى كسانى كه نمى‌دانند پيروى مكن
سپس تو را در طريقه آيينى [كه ناشى‌] از امر [خداست‌] نهاديم. پس آن را پيروى كن، و هوسهاى كسانى را كه نمى‌دانند پيروى مكن.
سپس ما تو را بر شریعت کامل در امر دین مقرر فرمودیم. تو آن را کاملا پیروی کن و هیچ پیرو هوای نفس مردم (مشرک) نادان مباش.
سپس تو را [در امر نبوّت و دین] بر آیینی ویژه و کامل قرار دادیم؛ بنابراین از آن پیروی کن و از هواهای نفسانی کسانی که [به حقایق] معرفت و آگاهی ندارند، پیروی مکن.
پس تو را به راه دين انداختيم. از آن راه برو، و از پى خواهش نادانان مرو.
سپس تو را برخوردار از آبشخوری از امر [دین‌] ساختیم، پس از آن پیروی کن و از هوی و هوس نادانان پیروی مکن‌
سپس تو را بر راه و روشى از كار [دين و شريعت‌] نهاديم، پس آن را پيروى كن و از هوسها و خواهشهاى دل كسانى كه نمى‌دانند پيروى مكن.
سپس ما تو را (مبعوث کردیم و) بر آئین و راه روشنی از دین (خدا که برنامه‌ی تو و همه‌ی انبیاء پیشین بوده است و اسلام نام دارد) قرار دادیم. پس، از این آئین پیروی کن و بدین راه روشن برو (چرا که آئین رستگاری و راه نجات است) و از هوا و هوسهای کسانی پیروی مکن که (از دین خدا بی‌خبرند و از راه حق) آگاهی ندارند.
سپس تو را بر راهواره‌ای (بس روشن) از امر (دین) نهادیم. پس آن را پیروی کن و هوس‌های کسانی را که نمی‌دانند پیروی مکن.
سپس قرار دادیم تو را بر آئینی از کار پس پیرویش کن و پیروی مکن هوسهای آنان را که نمی‌دانند


الجاثية ١٧ آیه ١٨ الجاثية ١٩
سوره : سوره الجاثية
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَرِیعَةٍ»: آئین و برنامه. راه و مسیر. «الأمْرِ»: کار و بار دین. مراد دین اسلام است که دین همه پیغمبران الهی بوده است (نگا: آل‌عمران / و ، شوری / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبراکرم(ص) رهیافته به مسیر دین و مصمم به هدایت خلق، به اراده الهى (ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر)

۲ - رسالت پیامبراکرم(ص)، ادامه رسالت موسى و سایر پیامبران بود; نه امرى ناآشنا و دور از انتظار. (و لقد ءاتینا بنى إسرءیل ... و النبوّة ... ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر) الف و لام «الأمر» در این آیه، مى تواند براى عهد ذکرى باشد و نظر به امر رسالت و اعطاى کتاب و حکومت داشته باشد که در آیات پیشین بیان شده است.

۳ - روح ادیان آسمانى، روحى یگانه و روش ها و برنامه هاى عملى آنان گوناگون و متفاوت * (ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر) واژه «شریعت» (به صورت نکره) گویاى این حقیقت است که شریعت هاى متعدد با برنامه هاى گوناگونى وجود دارد; هر چند که تمامى آنها به امرى یگانه (الأمر) بازمى گردد.

۴ - نوید خداوند به امت اسلامى در برخوردارى از حکومت، اقتصاد شکوفا و شرافت، در پرتو تعالیم قرآن و رسالت پیامبر(ص) * (و لقد ءاتینا بنى إسرءیل ... ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر) واژه «الأمر» در این آیه همانند واژه «الأمر» در آیه قبل مى تواند نظر به کتاب، حکومت، نبوت، رزق پاکیزه و فضیلت اجتماعى داشته باشد. در این صورت تعبیر «جعلناک على شریعة من الأمر»، نوید به بهره مندى پیامبر(ص) و امتش از آن مواهب خواهد بود.

۵ - بعثت پیامبراکرم(ص)، در ادامه تبیین حقایق و زدایش اختلافات دیرین دینى * (فما اختلفوا إلاّ من بعد ... ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر) طرح رسالت پیامبر(ص) (جعلناک على شریعة) در پى یادکرد اختلاف بنى اسرائیل، مى تواند پیامدار این معنا باشد که: پیدایش و گسترش آن اختلاف ها، مقتضى آمدن رسول جدید و به منظور تبیین حقایق و پایان بخشیدن به تفرقه ها بوده است.

۶ - پیامبر(ص)، موظف به اجراى دقیق شریعت و دستورات دینى (ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر فاتّبعها)

۷ - در تکالیف دین، تفاوتى میان رهبران و امت نیست. (فاتّبعها)

۸ - پیامبر(ص)، مأمور به پیروى نکردن از هوس ها و خواسته هاى افراد بى دانش و ناآگاه (و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون)

۹ - پیامبراکرم(ص)، تحت فشار از سوى عناصر نابخرد براى پذیرش طرح ها و پیشنهادهاى جاهلانه آنان (و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون) با توجه به تبعیت بى چون و چراى پیامبر(ص) از وحى، نهى «لاتتّبع» تعبیرى کنایى براى بازداشتن دیگر مؤمنان خواهد بود و یا این که فشارهاى ناآگاهان جدى بوده و خداوند به پیامبر در این باره هشدار داده است برداشت یاد شده ناظر به دومین احتمال است.

۱۰ - پیروى از تمایلات و درخواست هاى جاهلانه، عامل بروز اختلاف و رخداد تفرقه میان امت ها (فما اختلفوا إلاّ من بعد ... و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون) خداوند در پى طرح اختلافات بنى اسرائیل، پیامبر(ص) را موظف به پیروى از دین و مخالفت با هواها و هوس هاى جاهلانه نموده است. از این نکته مى توان به دست آورد که منشأ اختلافات، در پیروى از هوس ها نهفته است.

۱۱ - تأثیرپذیرى از خواسته ها و امیال ناآگاهان، ناسازگار با اجراى صحیح و بایسته شریعت (ثمّ جعلنک على شریعة من الأمر فاتّبعها . و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون)

۱۲ - تأثیرپذیرى از عناصر ناآگاه، از آفات رهبرى است. (و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون) از این که شخص پیامبر(ص) - که رهبر امت اسلامى است - مخاطب «لاتتّبع» قرار گرفته، مطلب بالا استفاده مى شود.

۱۳ - جهل و هواپرستى، منشأ و خاستگاه مخالفت با شریعت و آیین الهى (جعلنک على شریعة ... و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون) از تقابل میان «أهواء» با «شریعة» مى توان استفاده کرد که هر آنچه مخالف با شریعت باشد، ریشه در هوا و هوس هاى جاهلانه دارد.

۱۴ - برنامه هاى دین الهى، نشأت یافته از مبدأ علم و نه تمایلات بى اساس (جعلنک على شریعة ... و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون) از مقابله میان «جعلناک على شریعة» و «أهواء الذین لایعلمون»، استفاده مى شود که شریعت الهى، هم عالمانه است و هم مبرّا از هوا و هوس.

موضوعات مرتبط

  • اختلاف دینى: منشأ حل اختلاف دینى ۵
  • ادیان آسمانى: هماهنگى ادیان آسمانى ۳
  • امتها: عوامل اختلاف امتها ۱۰
  • انبیا: هماهنگى انبیا ۲
  • انسان: تساوى انسان ها ۷
  • بشارت: بشارت حاکمیت اسلام ۴
  • تکلیف: عمومیت تکلیف ۷
  • تمایلات: پیروى از تمایلات جاهلانه ۱۰
  • جاهلان: اجتناب از پیروى جاهلان ۸; تأثیرپذیرى از جاهلان ۱۱، ۱۲; جاهلان و محمد(ص) ۹; خواسته هاى جاهلان ۹
  • جهل: آثار جهل ۱۳
  • حقایق: منشأ تبیین حقایق ۵
  • حکومت اسلامى: زمینه حکومت اسلامى ۴
  • خدا: آثار اراده خدا ۱; بشارتهاى خدا ۴
  • دین: آسیب شناسى دینى ۱۱; منشأ دین ۱۴; منشأ مخالفت با دین ۱۳; موانع اجراى دین ۱۱; هماهنگى دین با علم ۱۴
  • رهبرى: آفات رهبرى ۱۲
  • قرآن: اهمیت تعالیم قرآن ۴
  • محمد(ص): آثار نبوت محمد(ص) ۴، ۵; دیندارى محمد(ص) ۱; رسالت محمد(ص) ۲، ۶; عمل به تکلیف محمد(ص) ۶; مسؤولیت محمد(ص) ۸; منشأ هدایت محمد(ص) ۱; هدایتگرى محمد(ص) ۱
  • مسلمانان: بشارت به مسلمانان ۴; رشد اقتصادى مسلمانان ۴
  • موسى(ع): تداوم رسالت موسى(ع) ۲
  • هواپرستى: آثار هواپرستى ۱۰، ۱۳

منابع