الصافات ١٥٨
ترجمه
الصافات ١٥٧ | آیه ١٥٨ | الصافات ١٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلُوا»: مراد از ضمیر (و) مشرکان عرب است. «الْجِنَّةِ»: جنّیان. مراد شیاطین است. «إِنَّهُمْ»: که ایشان. مراد مشرکان عرب، یا جنّیان است. «لَمُحْضَرُونَ»: (نگا: روم / ، سبأ / ، یس / و ، صافّات / . «نَسَباً»: خویشی و خویشاوندی. قرابت و نسبت. مثلاً میگفتند: اهریمن و یزدان دو برادر یکدیگرند. اهریمن شَرور و لئیم، و یزدان بزرگوار و کریم است. اهریمن و یزدان شریک همدیگرند. اهریمن خالق شرّ و یزدان خالق خیر است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ... (۰) أَ فَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْداً حَسَناً... (۱) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (۰)
تفسیر
- آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات
- ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ
- رد اعتماد مشركين مبنى بر اينكه جن اولاد خداوند هستند
- توضيحى درباره استثناى عباد مخلصين در آيه : سبحان الله عما يصفون الا عباداللهالمخلصين
- و اينكه چرا خدا از وصف واصفان جز وصف عباد مخلصين منزه است
- بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين الا منهوصال الجحيم
- ردّ و ابطال پندار مشركين درباره اينكه ملائكه دختران خدايند، با بيان موقف و موقعيتملائكه در عالم خلقت واعمال صادره از ايشان
- مقصود از اينكه انبياء عليهم السلام منصور هستند و جند خدا غالبند
- چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...
نکات آیه
۱ - مشرکان، معتقد به وجود نسبت خویشاوندى میان خدا و جن (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) «نسب»، به معناى قرابت و پیوند خویشاوندى است.
۲ - مشرکان، مدعى شریک بودن جن با خداوند (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) در این که مقصود از «نسبت» در آیه شریفه، چیست، میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد. برخى گفته اند که مقصود شریک بودن جن با خداوند است، چنان که در سوره انعام آیه ۱۰۰ به این مضمون تصریح شده است: «و جعلوا للّه شرکاء الجنّ; براى خدا شریکانى از جن قرار دادند». گفتنى است که در فرض فوق «نسباً» در معناى مجازى استعمال شده است.
۳ - مشرکان، مدعى ازدواج خداوند با زنان از جنس جن (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) برخى از مفسران بر این عقیده اند که مقصود از «نسبت» در آیه شریفه، نسبت صهر و ازدواج است; یعنى، خدا با زنان از جنس جن ازدواج کرد و از آنان فرزندانى چون ملائکه به وجود آمد که در آیات پیشین از آنها به تفصیل یاد شده است.
۴ - مشرکان، معتقد به وجود پیوند خویشاوندى (پدر و فرزندى) میان خدا و فرشتگان (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که جمله «و جعلوا بینه و بین الجنّة نسباً» تأکید دختر نبودن ملائکه براى خدا و نفى فرزنددار بودن او است که در آیات پیشین از آن یاد شده است (أم خلقنا الملائکة إناثاً... لیقولون . ولد اللّه...).
۵ - آگاهى جن به احضار شدن شان براى حسابرسى اعمالشان در روز رستاخیز (و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون)
۶ - میان خدا و جن، نسبت خویشاوندى و یا ارتباط ویژه اى (چون شریک بودن) وجود ندارد. (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون) یادآورى آگاهى جن از احضارشان در روز رستاخیز - که در پاسخ به ادعاى وجود پیوند خویشاوندى و یا شریک بودن جن با خدا مطرح گردیده - بیانگر دو نکته است: ۱- منتفى بودن ارتباط خویشاوندى و شریک نبودن جن با خدا; زیرا اگر جن شریک خدا بود و ارتباط خویشاوندى با او مى داشت، براى حسابرسى احضار نمى شد. ۲- تأثیر نداشتن این ارتباط در سرنوشت بندگان (بر فرض وجود چنین ارتباطى).
۷ - نسبت ها، نزدیکى ها و پیوندهاى خویشاوندى، هیچ تأثیرى در سرنوشت بندگان و مجازات آنان ندارد. (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون)
۸ - جن، موجودى مکلف و مسؤول در برابر عقاید و رفتار خود (و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون) احضار شدن جن براى حسابرسى در روز رستاخیز، بیانگر مکلف و مسؤول بودن او است.
موضوعات مرتبط
- جن: تکلیف جن ۸; حسابرسى اخروى جن ۵; حشر اخروى جن ۵; رد خویشاوندى جن با خدا ۶; علم جن ۵
- خویشاوندى: نقش خویشاوندى ۷
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۷
- عقیده: عقیده به ازدواج خدا با جن ۳; عقیده به خویشاوندى جن با خدا ۱; عقیده به خویشاوندى خدا با ملائکه ۴; عقیده به شرک ۲; عقیده به فرزنددارى خدا ۴
- کیفر: عوامل کیفر ۷
- مشرکان: عقیده مشرکان ۱، ۲، ۳، ۴