الطور ٢٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب‌کشنده ما را حفظ کرد!

|پس خدا بر ما منت نهاد و از عذاب سوزنده‌ى نافذ نگاهمان داشت
پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد.
خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت.
ولی خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ کرد.
پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب سموم نگه داشت.
سپس خداوند بر ما منت نهاد [و نعمت داد] و ما را از عذاب آتشباد [جهنم‌] در امان داشت‌
پس خداى بر ما منت نهاد و ما را از عذاب سوزنده و نفوذكننده نگاه داشت.
سرانجام خداوند در حق ما لطف و مرحمت فرمود، و از عذاب سراپا شعله‌ی دوزخ ما را بدور داشت.
«پس خدا بر ما منّت گذاشت و ما را از عذاب سمّی نگه داشت.»
پس منّت نهاد خدا بر ما و نگهداشت ما را از عذاب نفوذکننده‌


الطور ٢٦ آیه ٢٧ الطور ٢٨
سوره : سوره الطور
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَنَّ»: منت نهاد. منت بر دو قسم است: الف - مذموم ب - مقبول. قسمت اخیر که مراد آیه هم همین است، به معنی لطف و مرحمت و خوبی و نیکی است. «السَّمُومِ»: شعله آتش بدون دود (نگا: المصحف المیسر). آتشی که از سوراخهای بدن بگذرد (نگا: روح‌المعانی). باد گرم و سوزان (نگا: مجمع البیان الحدیث، فرهنگ لغات قرآن قریب).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27»

پس خداوند بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سوزان حفظ كرد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27»

فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا: پس منت گذارد خداى تعالى بر ما به لطف و مرحمت و توفيق در طاعت و اجتناب از معصيت، وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ‌: و نگهداشت ما را از عذاب آتشى كه مانند بادى باشد در نهايت گرمى كه نفوذ كننده باشد در مسام؛ و نزد بعضى سموم نار جهنم است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى‌ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»

وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‌ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26»

فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28»


جلد 5 صفحه 75

ترجمه‌

همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند

با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ‌

بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند

تكيه‌زدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم‌

و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است‌

و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند

ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهوده‌گوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن‌

و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند

و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند

همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان‌

پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان‌

همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان.

تفسير

خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه داده‌اند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى‌


جلد 5 صفحه 76

آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مى‌نوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوه‌گوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى‌


جلد 5 صفحه 77

هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بى‌پايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَمَن‌َّ اللّه‌ُ عَلَينا وَ وَقانا عَذاب‌َ السَّمُوم‌ِ «27»

‌پس‌ منت‌ گذاشت‌ خداوند متعال‌ ‌بر‌ ‌ما و حفظ فرمود ‌ما ‌را‌ ‌از‌ عذاب‌ نفوذ كننده‌ ‌در‌ مسام‌ بدن‌.

فَمَن‌َّ اللّه‌ُ عَلَينا آنچه‌ خداوند ‌در‌ دنيا و ‌در‌ آخرت‌ ببنده‌ عنايت‌ ميفرمايد چه‌ نعم‌ ظاهريه‌ و باطنيه‌ ‌باشد‌ ‌از‌ حيات‌ و صحت‌ و امنيت‌ و ايمان‌ و توفيق‌ و رزق‌ و ‌غير‌ اينها و سعادت‌ و رستگاري‌ و نعم‌ اخروي‌ تمام‌ ‌از‌ راه‌ تفضل‌ ‌است‌ بنده‌ استحقاق‌ كوچك‌ترين‌ نعم‌ ‌را‌ ندارد: و همچنين‌ حفظ ‌از‌ آفات‌ و بليات‌ دنيوي‌ و اخروي‌ ظاهري‌ و باطني‌، مثل‌ شرك‌ و كفر و ظلالت‌ و تسلط شياطين‌ انسي‌ و جني‌ و بليات‌ و عذاب‌ها تماما تفضل‌ ‌است‌، لذا منت‌ ميگذارد ‌بر‌ بندگان‌ ‌خود‌ چنانچه‌ ميفرمايد لَقَد مَن‌َّ اللّه‌ُ عَلَي‌ المُؤمِنِين‌َ إِذ بَعَث‌َ فِيهِم‌ رَسُولًا مِن‌ أَنفُسِهِم‌ يَتلُوا عَلَيهِم‌ آياتِه‌ِ وَ يُزَكِّيهِم‌ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الكِتاب‌َ وَ الحِكمَةَ وَ إِن‌ كانُوا مِن‌ قَبل‌ُ لَفِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 158 و آيات‌ بسيار ديگر.

وَ وَقانا عَذاب‌َ السَّمُوم‌ِ ‌که‌ ‌اگر‌ حفظ الهي‌ نبود ‌هر‌ آينه‌ تمام‌ مستحق‌ عذاب‌ ميشديم‌. زيرا دنيا و نفس‌ اماره‌ و شيطان‌ انسي‌ و جني‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ كثرة شبهات‌ و اشكال‌ تراشيها احدي‌ نجات‌ پيدا نميكرد، چنانچه‌ اهل‌ بهشت‌ ميگويند: الحَمدُ لِلّه‌ِ الَّذِي‌ هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهتَدِي‌َ لَو لا أَن‌ هَدانَا اللّه‌ُ اعراف‌ ‌آيه‌ 31 و آيات‌ ديگر و عذاب‌ سموم‌ عذابي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ تمام‌ اعضاء بدن‌ نفوذ ميكند، چنانچه‌ ميفرمايد إِن‌َّ شَجَرَةَ الزَّقُّوم‌ِ طَعام‌ُ الأَثِيم‌ِ كَالمُهل‌ِ يَغلِي‌ فِي‌ البُطُون‌ِ كَغَلي‌ِ الحَمِيم‌ِ دخان‌ ‌آيه‌

جلد 16 - صفحه 304

43 ‌تا‌ 46 و ميفرمايد: فَالَّذِين‌َ كَفَرُوا قُطِّعَت‌ لَهُم‌ ثِياب‌ٌ مِن‌ نارٍ يُصَب‌ُّ مِن‌ فَوق‌ِ رُؤُسِهِم‌ُ الحَمِيم‌ُ يُصهَرُ بِه‌ِ ما فِي‌ بُطُونِهِم‌ وَ الجُلُودُ حج‌ ‌آيه‌ 20 و 21 اعاذنا اللّه‌ و اياكم‌ بلطفه‌ و كرمه‌ و غفرانه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 27)- «اما خداوند بر ما منت نهاد (و رحمت واسعه او شامل حال ما شد) و از عذاب کشنده ما را حفظ کرد»! (فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ).

آری! پروردگار مهربان، ما را از زندان دنیا با تمام وحشتهایش نجات بخشید، و در کانون نعمتهایش، یعنی بهشت، جای داد.

نکات آیه

۱ - اذعان متقین در بهشت، به نقش لطف الهى در رهایى آنان از عذاب دوزخ و ورود ایشان به بهشت (فمنّ اللّه علینا و وقینا عذاب السموم)

۲ - توجه تقواپیشگان به خدا و مسؤولیت هاى خود، زمینه ساز جلب رحمت الهى (إنّا کنّا قبل فى أهلنا مشفقین . فمنّ اللّه علینا)

۳ - بهره مندى از لطف و رحمت خداوند، منوط به شایستگى اعمال خود انسان (إنّا کنّا قبل فى أهلنا مشفقین . فمنّ اللّه علینا) از ارتباط «فمنّ اللّه...» با «کنّا قبل...»، استفاده مى شود که عمل خود انسان زمینه ساز بهرهورى او از رحمت الهى است.

۴ - بهشتیان، قدردان لطف الهى اند; نه مغرور به عمل خویش. (فمنّ اللّه علینا و وقینا عذاب السموم) توجه پارسایان به امتنان الهى و تکیه آنان بر لطف حق، مى رساند که آنان تنها عمل خویش را مایه سعادت نمى دانند و مغرور به کردار خود نیستند.

۵ - انسان ها، بدون لطف و رحمت خداوند، در معرض ابتلا به عذاب دوزخ اند. (فمنّ اللّه علینا و وقینا عذاب السموم)

۶ - وجود بادهاى داغ و سوزان در دوزخ (و وقینا عذاب السموم) «سموم» به باد داغ و سوزانى گفته مى شود که همچون «سمّ» در اجزاى بدن تأثیر مى گذارد.(مفردات راغب)

۷ - سپاس گزارى متقین از خداوند، به خاطر رهایى شان از عذاب بادهاى سوزان و کشنده دوزخ (فمنّ اللّه علینا و وقینا عذاب السموم)

روایات و احادیث

۸ - «عن النبى(ص) قال: لو فتح اللّه من عذاب السموم على أهل الأرض مثل الأنملة أحرقت الأرض و من علیها;[۱] از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: اگر خداوند از عذاب سموم [روزنه اى] به اندازه یک سرانگشت به روى اهل زمین باز کند، زمین و هر کس روى زمین است مى سوزد».

موضوعات مرتبط

  • بهشتیان: بینش بهشتیان ۴
  • جهنم: بادهاى داغ جهنم ۶، ۷، ۸; زمینه جهنم ۵; عذابهاى جهنم ۶; منشأ نجات از جهنم ۱; نجات از جهنم ۷; ویژگیهاى جهنم ۶
  • خدا: آثار رحمت خدا ۵; آثار لطف خدا ۱، ۴، ۵; زمینه رحمت خدا ۲، ۳; زمینه لطف خدا ۳
  • ذکر: آثار ذکر خدا ۲
  • شکر: شکر خدا ۷
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۳
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱
  • متقین: آثار مسؤولیت پذیرى متقین ۲; اقرار اخروى متقین ۱; شکرگزارى متقین ۷; منشأ نجات متقین ۱

منابع

  1. الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۶۳۴.