السجدة ٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

ولی آنان می‌گویند: «(محمّد) آن را بدروغ به خدا بسته است»، امّا این سخن حقّی است از سوی پروردگارت تا گروهی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده‌ای برای آنان نیامده است، شاید (پند گیرند و) هدایت شوند!

آيا مى‌گويند: [محمد] آن را به دروغ ساخته است؟ [نه‌]، بلكه آن حق است و از جانب پروردگار توست، تا مردمى را كه پيش از تو بيم دهنده‌اى برايشان نيامده هشدار دهى، اميد كه هدايت يابند
آيا مى‌گويند: «آن را بربافته است»؟ [نه چنين است‌] بلكه آن حقّ و از جانب پروردگار توست، تا مردمى را كه پيش از تو بيم‌دهنده‌اى براى آنان نيامده است هشدار دهى، اميد كه راه يابند.
بلکه کافران می‌گویند قرآن را او از پیش خود (بی‌مدد وحی خدا) فرابافته. (چنین نیست) بلکه آن به حقّ و راستی از جانب خدا فرستاده شده تا تو قومی را که رسولی پیش از تو به سوی آنان نیامده (از معصیت خدا) بترسانی، باشد که راه هدایت پیش گیرند.
آیا [مشرکان لجوج] می گویند: [پیامبر] آن را از نزد خود ساخته و پرداخته [و به خدا نسبت داده است؟ چنین نیست] بلکه آن [کتابی] حق و درست است [که] از سوی پروردگارت [نازل شده است]، تا به مردمی که پیش از تو هیچ بیم دهنده ای برای آنان نیامده است بیم دهی تا هدایت یابند.
آيا مى‌گويند دروغى است كه خود به هم بافته؟ نه، سخنى است بر حق از جانب پروردگارت، تا مردمى را كه پيش از تو بيم‌دهنده‌اى نداشته‌اند بيم دهى. شايد به راه هدايت افتند.
یا گویند که آن را برساخته است، نه بلکه حق است و از سوی پروردگار توست تا قومی را که [پیامبری‌] هشداردهنده پیش از تو به سراغشان نیامده بود، بیم‌دهی، باشد که به راه آیند
بلكه مى‌گويند اين را خود فرابافته است، [نه چنين است،] بلكه آن [سخن‌] راست و درست است از پروردگار تو تا مردمى را بيم كنى كه هيچ بيم‌كننده‌اى پيش از تو بديشان نيامده است، شايد راه يابند.
امّا (مشرکان) می‌گویند: (محمّد) خودش آن را از پیش خود ساخته است (و به دروغ به خدا نسبت داده است). بلکه قرآن (سخن) حقّی است که از سوی پروردگارت (بر تو) نازل شده است تا گروهی را (از خشم خدا) بترسانی که پیش از تو پیغمبری برای آنان نیامده است، شاید هدایت یابند (و به سوی حق رهنمود شوند).
یا می‌گویند: «آن را (به خدا) افترا بسته است‌؟» (چنان نیست.) بلکه آن تمامی حقّ است از جانب پروردگارت، تا مردمی را که پیش از تو هیچ هشداردهنده‌ای برایشان نیامده است، هشدار دهی؛ شاید راه یابند.
یا گویند دروغ بست آن را بلکه آن است حقّ از پروردگارت تا بترسانی گروهی را که نیامدستشان بیم‌دهنده‌ای پیش از تو شاید ایشان رهبری شوند


السجدة ٢ آیه ٣ السجدة ٤
سوره : سوره السجدة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَمْ»: این واژه برای انتقال از کلام پیشین به کلام پسین تازه‌ای است. «مَآ أَتَاهُمْ ... مِن قَبْلِکَ»: مراد از (هُمْ) مخاطبان مشرک عصر نزول قرآن و پیشینیان اقرب ایشان است که از زمان ابراهیم و اسماعیل به بعد، پیغمبری برای آنان نیامده بود و کتابی هم در میانشان نبود که بیانگر قوانین آسمانی باشد. این است که در عصر نزول قرآن بت در کعبه پرستش می‌شد (نگا: قصص / ، سبأ / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - مشرکان، منکر نزول قرآن کریم از جانب خداوند بودند. (تنزیل الکتب ... من ربّ العلمین . أم یقولون افتریه) «أم»، منقطعه و به معناى «بل» است و معناى دو فراز دو آیه چنین مى شود: «قرآن، از جانب خداوند است و آنان، مدعى اند که ساختگى است».

۲ - مشرکان، قرآن را ساخته و پرداخته پیامبر(ص) مى دانستند. (أم یقولون افتریه) «فرى» ریشه «افترا» به آن دروغى گفته مى شود که خود شخص آن را بسازد (لسان العرب).

۳ - از سوى مشرکان، به پیامبر(ص) اتهام دروغ پردازى زده مى شد. (أم یقولون افتریه بل هو الحقّ)

۴ - خداوند، در مقابل تهمت مشرکان (ساختگى بودن قرآن) ایستاده و از حقانیت قرآن، دفاع کرده است. (أم یقولون افتریه بل هو الحقّ)

۵ - ربوبیت خداوند، منشأ نزول کتاب آسمانى (قرآن و...) است. (تنزیل الکتب ... بل هو الحقّ من ربّک)

۶ - قرآن، حقِّ محض و نازل شده از جانب خداوند است. (بل هو الحقّ من ربّک)

۷ - پیامبر(ص)، تحت توجّه ویژه و تربیت خداوند بود. (من ربّک) «ربّ» در اصل، به معناى «تربیت» است (مفردات راغب). اضافه شدن «ربّ» به عنوان صفت خداوند به ضمیر مخاطب (کَ) - که مراد از آن، پیامبر(ص) است - مى تواند مفید نکته یاد شده باشد.

۸ - پیامبر(ص)، از جانب خداوند، مأمور به انذار مردم بود. (هو الحقّ من ربّک لتنذر قومًا)

۹ - هشدار به مردم، از جمله رسالت هاى انبیاى الهى است. (لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک)

۱۰ - مردم مکه، پیش از رسول اللّه(ص) از پیامبرِ صاحبِ کتاب آسمانى محروم بوده اند. (ما أتیهم من نذیر من قبلک) به قرینه مکى بودن سوره، احتمال دارد مراد از «هم» در «ما أتاهم من نذیر...» مکیان باشند.

۱۱ - قرآن، کتاب هشدار و هدایت است. (تنزیل الکتب ... بل هو الحقّ من ربّک لتنذر قومًا... لعلّهم یهتدون) لام در «لتنذر» براى تعلیل است و چون در آیه پیش، سخن از رسالت پیامبر نیست تا تعلیل براى آن باشد، بلکه سخن از نزول قرآن است، بنابراین، تعلیل مربوط به تنزیل قرآن است.

۱۲ - هشدار به مردم، از جمله راه هاى هدایت آنان است. (لتنذر قومًا ... لعلّهم یهتدون)

۱۳ - هدایت، زمینه لازم دارد و تنها با کتاب و منذر آسمانى، تحققّ نمى یابد. (لتنذر قومًا ... لعلّهم یهتدون) «لعلّ» حرفى است که کاربرد آن در موارد امیدوارى - نه قطعیت - است. استعمال آن براى هدایت، به نکته یاد شده اِشعار دارد.

۱۴ - انتخاب راه هدایت، منوط به اراده خود انسان است. (لعلّهم یهتدون)

۱۵ - قرآن، مبناى پیامبرى و رسالت پیامبراکرم(ص) است. (تنزیل الکتب ... هو الحقّ ... لتنذر قومًا ... لعلّهم یهتدون)

موضوعات مرتبط

  • اراده: آثار اراده ۱۴
  • انبیا: انذارهاى انبیا ۹; مسؤولیت انبیا ۹
  • انسان: اراده انسان ۱۴; انذار انسان ها ۸
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۵
  • قرآن: افترا به قرآن ۲; انذارهاى قرآن ۱۱; تهمت به قرآن ۴; حقانیت قرآن ۴، ۶; مکذبان وحیانیت قرآن ۱; منشأ نزول قرآن ۱، ۵، ۶; نقش قرآن ۱۱، ۱۵; وحیانیت قرآن ۶; هدایتگرى قرآن۱۱
  • محمد(ص): افترا به محمد(ص) ۲; انذارهاى محمد(ص) ۸; تربیت محمد(ص) ۷; تهمت دروغگویى به محمد(ص) ۳; رسالت محمد(ص) ۱۵; فضایل محمد(ص) ۷; مسؤولیت محمد(ص) ۸
  • مشرکان: افتراهاى مشرکان ۲; تهمتهاى مشرکان ۳، ۴; مشرکان و قرآن ۱، ۲، ۴
  • مکه: محرومیت اهل مکه از کتاب آسمانى ۱۰
  • هدایت: انتخاب هدایت ۱۴; انذار در هدایت ۱۲; روش هدایت ۱۲; زمینه هدایت ۱۳; شرایط هدایت ۱۳، ۱۴

منابع