الصافات ٢٤
ترجمه
الصافات ٢٣ | آیه ٢٤ | الصافات ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قِفُوهُمْ»: نگاهشان دارید. «مَسْؤُولُونَ»: پرسیدگان. بازخواست شوندگان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ اتَّقُوا يَوْماً لاَ تَجْزِي نَفْسٌ... (۰) وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ... (۰) وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ... (۰) أَ فَمَنْ يَمْشِي مُکِبّاً عَلَى... (۰) إِنَ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ (۰)
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات
- حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا
- اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل
- مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...
- ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله
- وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم
- مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟
- اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود
- تابع و متبوع در عذاب مشتركند
- مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.
- گفتگوى اهل بهشت با يكديگر
- شجره زقوم و وصف آن
- رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24»
پس همه را به راه دوزخ راهنمايى كنيد. آنان را متوقف كنيد، زيرا كه آنان مورد سؤال و باز خواست هستند.
جلد 8 - صفحه 22
نکته ها
«ازواج» هم مىتواند به معناى همفكران باشد و هم به معناى همسران مشرك باشد.
در روايات شيعه و سنّى آمده كه از مصاديق سؤال در آيهى «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» سؤال از ولايت و رهبرى علىّ بن ابىطالب عليهما السلام است. «1»
در روايات آمده است كه در قيامت از چند چيز سؤال مىشود: رهبرى امام معصوم عليهم السلام عمر و جوانى، درآمد و خرج و مصرف و رسيدگى به فقرا و بدعتها. «2»
پیام ها
1- انكار معاد سبب حسرت كفّار خواهد بود. «يا وَيْلَنا»
2- قيامت، روز حسرت و اقرار منكران است. يا وَيْلَنا ... ولى اين حسرتها سودى ندارد و فرمان هدايت به دوزخ صادر خواهد شد. «فَاهْدُوهُمْ»
3- در قيامت علاوه بر دوزخ، تحقير و انتقاد و شكنجهى روحى نيز هست. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ» (در همين قسمت نيز مىخوانيم: «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» با اينكه واژه هدايت براى راهنمايى به كار خير است ولى به عنوان مسخره و تحقير براى دوزخ بكار مىرود).
4- كفّار به كيفر مىنگرند، «يَوْمُ الدِّينِ» ولى خداوند به داورى مىنگرد. «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ»
5- بدتر از تكذيب حقّ، تداوم تكذيب است. «كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»
6- تكذيب معاد، ظلم به خويشتن است. تُكَذِّبُونَ ... الَّذِينَ ظَلَمُوا ... همان گونه كه شرك ظلم بزرگ است. (آرى، بزرگترين مشخّصه دوزخيان ظلم است)
7- فرشتگان، دست اندركار جمع آورى و روانه كردن مشركان به دوزخند. به فرشتگان خطاب مىشود: «احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا»
8- هر كس با همفكر و محبوب خويش محشور و همراه مىشود. «ظَلَمُوا وَ
«1». تفسير نمونه.
«2». كافى، ج 2، ص 134؛ وسائل، ج 4، ص 124.
جلد 8 - صفحه 23
أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ»
9- معبودهاى باطل نه تنها گرهگشا نيستند بلكه خود نيز گرفتارند. «وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ»
10- براى بدبختى انسان همين بس كه با بتهاى بىجان محشور شود. احْشُرُوا ...
وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ
11- كسى كه هدايت الهى را در دنيا نپذيرد، در قيامت به دوزخ هدايت مىشود.
«فَاهْدُوهُمْ»
12- پايان شرك و كفر دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ»
13- با اينكه پايان راه و سرنوشت منكران معاد، دوزخ است. «فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ» ليكن از نعمتها و تكاليف نيز بازپرسى مىشوند. «مَسْؤُلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24»
وَ قِفُوهُمْ: و باز داريد و توقيف كنيد ايشان را در پل صراط، إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ: بدرستى كه ايشان پرسيده خواهند شد و مسئوليت دارند از عقايد فاسده و اعمال قبيحه و ساير امور مبتدعه. نزد ابن عباس: سؤال كرده شود از كلمه توحيد (لا اله الا اللّه). در مصحف ابن مسعود نوشته: (وقفوهم انهم مسئولون عن ولاية على بن أبي طالب) «عليه السلام» بنا براين تنزيل با تاويل باشد.
ينابيع المودة- باب 37 صفحه 112، ديلمى در فردوس الاخبار از ابى سعيد الخدرى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله در اين آيه شريفه فرمود: «انّهم مسئولون عن ولاية على بن أبي طالب».
در علل- ابن بابويه (رضوان اللّه) عليه از آن حضرت در تفسير اين آيه فرمود:
لا يجاوز قدما عبد حتّى يسئل عن اربع: عن شبابه فيما ابلاه و عن عمره فيما افناه و عن ماله من اين جمعه و فيما انفقه و عن حبّنا اهل البيت: «1» قدم برندارد بنده روز قيامت تا سؤال شود از چهار چيز: 1- از جوانى در چه چيز كهنه نمودى. 2-
«1» اين روايت را شيخ صدوق در فضائل الشيعه حديث ششم آورده است.
جلد 11 - صفحه 113
از عمر او (كه) در چه چيز فانى ساختى. 3- از مال او (كه) از كجا جمع و در چه خرج نمودى. 4- از محبت ما اهل بيت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «25»
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ «26» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «27» قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30)
جلد 4 صفحه 427
ترجمه
اينست روز جدا شدن حق از باطل كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد
جمع كنيد آنها را كه ستم كردند و امثال آنها را و آنچه را كه بودند ميپرستيدند
از غير خدا پس راهنمائى كنيد آنها را براه دوزخ
و بازداريدشان همانا آنها بازخواست شدگانند
چيست شما را كه يكديگر را يارى نميكنيد
بلكه آنها امروز تسليم شدگانند
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند
گويند همانا شما بوديد كه مىآمديد ما را از راه قوّت
گويند بلكه نبوديد گروندگان
و نبود ما را بر شما تسلّطى بلكه بوديد گروهى سركشان.
تفسير
پس از آنكه كفّار در ذيل آيه سابقه گفتند اين روز مجازات است خودشان با يكديگر يا ملائكه بآنها گويند اين روز فصل خصومت است بين اهل حق و باطل كه بحكم الهى از يكديگر ممتاز شوند و خطاب از مصدر جلال صادر شود بملائكه كه كسانيرا كه ظلم نمودند بخلق خصوصا بانبياء و اولياء و امثال آنها را كه ظلم نمودند بخودشان در عبادت و اطاعت بتها و شياطين جمعآورى نمائيد و با آنچه عبادت و اطاعت مينمودند آنها را در دنيا بغير حق از قبيل بتها و كسانيكه دعوى خدائى نمودند يا دعوى نبوّت و امامت كردند بباطل دست جمع هدايت نمائيد آنانرا براه جهنّم و تعبير بهدايت از قبيل بشارت بعذاب براى طعنه و توبيخ است يعنى شما بايد هدايت براه بهشت شويد كارى كرديد كه هدايت براه دوزخ شديد و بردن بتها بدوزخ مكرّر ذكر شده كه براى توهين آنها در نظر بتپرستها و فروزينه آتش است و فرمان توقيف آنها در موقف حشر صادر گردد براى پرسش از عقائد و اعمال و ولايت ائمه اطهار چنانچه در چندين روايت معتبر تصريح شده و در بيشتر آنها ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر شده و آنكه كسى تا جواز ولايت آنحضرت را در دست نداشته باشد از صراط عبورش ندهند و در بعضى از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل شده كه تجاوز نميكند قدم بندهاى از جاى خود تا پرسش شود از چهار چيز از جوانى او كه در چه صرف نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش
جلد 4 صفحه 428
كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميشود بثبوت رسيده است و بعدا براى سركوبى و توبيخ و تعيير بآنها گفته ميشود چرا امروز با يكديگر كمك نميكنيد ولى آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و ماندهاند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت و يارى كنند با هم چون بعضى مستسلمون را بمتسالمون و آنرا به اين معنى تفسير نمودهاند و بنظر حقير وجهى ندارد چون تسالم بمعناى صلح و سازش است و استسلام بمعناى گردن نهادن و تسليم شدن و آنها با يكديگر مخاصمه دارند چنانچه خداوند فرموده پس بعضى از آنها اقبال ببعضى نموده براى ملامت و استيضاح از آنها گويند شما بسر ما آمديد و بزور و قوّت بازوى جانب راست ما را وادار بدين باطل كرديد آنها جواب گويند چنين نبود شما خودتان باطنا ايمان نداشتيد و ما شما را مجبور نميتوانستيم بكنيم بلكه شما خودتان بد ذات و مايل بطغيان و سركشى بوديد لذا زير فرمان انبياء و اوليا نرفتيد و گوش بسخنان ما داديد و الّا ما بر شما سلطنتى نداشتيم و بعضى گفتهاند مراد آنستكه گمراه شدگان بگمراه كنندگان گويند شما از راه نصيحت و خيرخواهى و حقگوئى بر ما وارد شديد و ما را فريب داديد چون عرب بچيزيكه از جانب راست بيايد تيمّن ميجويند و آنها در جواب گويند شما نرفتيد تحصيل عقائد حقه نمائيد لذا قلبا شاك و متزلزل بوديد و طبعا مايل بطغيان و سركشى و تا ما سخنى گفتيم پذيرفتيد و گر نه تسلّطى از ما بر شما وجود نداشت و اجبارى بعمل نيامد كه موجب عذرى براى شما در پيشگاه احديّت باشد.
جلد 4 صفحه 429
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قِفُوهُم إِنَّهُم مَسؤُلُونَ «24»
و نگاه داريد آنها را محققا آنها مورد سؤال ميشوند.
و از آنها پرسش ميكنند از آنچه در دنيا بجا آوردهاند محكمه سؤال و جواب باز ميشود در قيامت و از تمام افراد حتي از انبياء و مرسلين سؤال ميشود فَلَنَسئَلَنَّ الَّذِينَ أُرسِلَ إِلَيهِم وَ لَنَسئَلَنَّ المُرسَلِينَ اعراف آيه 5 شامل ميشود تمام افراد جن و انس مؤمن و كافر كساني که خداوند بر آنها انبياء فرستاده که پيغمبر اسلام مبعوث بر كافه جن و انس تا دامنه قيامت بوده سؤالات يوم القيمة بسيار است يكي از اينكه پيغمبراني فرستادم براي هدايت شما با آنها چه معامله كرديد وَ يَومَ يُنادِيهِم فَيَقُولُ ما ذا أَجَبتُمُ المُرسَلِينَ قصص آيه 65 دوم از قرآن مجيد وَ إِنَّهُ لَذِكرٌ لَكَ وَ لِقَومِكَ وَ سَوفَ تُسئَلُونَ زخرف آيه 43 سوم از نسبتهايي که بانبياء و اولياء داده شده تَاللّهِ لَتُسئَلُنَّ عَمّا كُنتُم تَفتَرُونَ نحل آيه 58 چهارم سؤال از نعم الهيّه ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ پنجم سؤال از آنچه عمل ميكردند از چشم سؤال ميكنند بكجا نظر انداختي از گوش كجا فرا دادي از زبان چه گفتي از دست بكجا دراز شدي از پا كجا رفتي از عورت كجا داخل شدي از حلق چه فرو دادي از شكم بچه سير شدي از پوست بچه تماس گرفتي تمام شهادت ميدهند بآنچه از آنها صادر شده ميفرمايد حَتّي إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَيهِم سَمعُهُم وَ أَبصارُهُم وَ جُلُودُهُم بِما كانُوا يَعمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِم لِمَ شَهِدتُم عَلَينا قالُوا أَنطَقَنَا اللّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ
جلد 15 - صفحه 135
شَيءٍ فصلت آيه 19 و 20 ششم سؤال از مال که از كجا آوردي بكجا مصرف كردي اداء شكر كردي در حديث است ميفرمايد
فلا يزال يسئل عنه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- دانستیم که فرشتگان مجازات، ظالمان و همفکران آنها را به ضمیمه بتها و معبودان دروغین یک جا کوچ میدهند و به سوی جاده جهنم هدایت میکنند.
در ادامه این سخن قرآن میگوید: در این هنگام خطاب صادر میشود «آنها را متوقف سازید چون باید مورد بازپرسی قرار گیرند» (وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ).
آری! در این که پیرامون چه چیز سؤال میشود؟ در روایت معروفی که از طرق اهل سنت و شیعه نقل شده آمده است که از «ولایت علی علیه السّلام سؤال میشود».
ولی این یک مصداق روشن است، چرا که در آن روز از همه چیز سؤال میشود، از عقائد، از توحید، و ولایت، از گفتار و کردار، و از نعمتها و مواهبی که خدا در اختیار انسان گذارده است.
نکات آیه
۱ - فرمان خداوند به توقف مشرکان بر سر راه دوزخ به منظور بازخواست از آنان (وقفوهم إنّهم مسئولون)
۲ - انسان ها، در قبال عقاید و رفتار خود، مسؤول بوده و در روز قیامت بازخواست خواهند شد. (وقفوهم إنّهم مسئولون)
۳ - وجود «موقف» و جایگاه سؤال و بازخواست از انسان ها، در عرصه قیامت (وقفوهم إنّهم مسئولون)
موضوعات مرتبط
- انسان: مؤاخذه اخروى انسان ها ۳
- خدا: اوامر خدا ۱
- عقیده: پرسش از عقیده ۲
- قیامت: پرسش در قیامت ۲، ۳; مواقف قیامت ۱، ۲، ۳
- مشرکان: مؤاخذه اخروى مشرکان ۱; مشرکان در قیامت ۱