الروم ١٦
ترجمه
الروم ١٥ | آیه ١٦ | الروم ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُحْضَرُونَ»: احضار شدگان. آمادگان و حاضران (نگا: قصص / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره روم
- اشاره به مضامين و غرض سوره مباركه روم
- وجوهى كه در معناى آيه : ((يومئذ يفرح المؤ منون بنصر الله ...)) و ارتباط آن باقبل (غلبت الروم ...) گفته شده است
- اشاره اى در مورد وجه اينكه خداوند خلف وعده نمى كند (لا يخلف الله وعده )
- چند وجه در بيان مفاد آيه : ((يعلمون ظاهرا من الحيوة الدنيا...))
- توضيح مراد از اينكه فرمود: خداوند جهان را جز به ((حق )) و((اجل مسمى )) نيافريد
- دو وجه در معناى آيه : ((ثم كان عاقبة الذين اساؤ ا السوآى ان كذبوا بآيات الله ...))
- نكاتى كه از آيه : ((فسبحان حين تمسون و حين تصبحون وله الحمد...)) استفاده مى شود
- بحث روايتى (نقد رواياتى كه در ذيل آيه : ((غلبت الروم ...)) و شرطبندى با مشركينبر سر غلبه روم نقل شده )
- شرطبندى ابوبكر با مشركين بعد از نزول آيه تحريم قمار بوده است .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16»
و امّا كسانى كه كفر ورزيدند و آيات ما و ديدار آخرت را تكذيب كردند، پس احضارشدگان در عذابند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16»
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا: و اما آنانكه نگرويدند به توحيد، وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و تكذيب نمودند آيات ما را، يعنى دروغ پنداشتند قرآن يا وجود پيغمبر يا دلايل قدرت ما را، وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ: و تكذيب نمودند رسيدن ثواب و عقاب آخرت را يعنى روز قيامت و حشر و نشر را. حاصل آيه شريفه: آنانكه كافر شدند به اصول دين از توحيد و نبوت و معاد و اقرار ننمودن به آن، فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ: پس آن گروه در عذاب جهنم حاضر كرده شدگانند كه هرگز از آن غايت نشوند و تخفيف قطع نگردد.
تنبيه: آيه شريفه تهديد و وعيد است نسبت به منكرين ذات سبحانى و مكذبين آيات قرآنى، به آنكه عذاب و نكال خداوند منتقم قهار، خارج از طور عقول است كه ادراك آن ممكن نخواهد بود در اين نشأه دنيويه.
در كفاية الموحدين ابن عباس روايت نموده كه: اگر بشنود احدى از سكان آسمان و زمين، زفره و نهيب صوت جهنم را، هر آينه مدهوش خواهد شد به يكدفعه و جميع جانها از قالب تهى خواهند نمود، و هر آينه اجساد آنها گداخته و آب شود مانند آب شدن آهن و مس در آتش. و چون بارز شود جهنم در عرصه
«1» كفاية الموحدين، چاپ سنگى ص 454 و چاپ حيدرى (انتشارات علميه اسلاميه) ج 4 ص 378.
جلد 10 - صفحه 279
محشر براى خلايق و نظر نمايند بسوى آن كه صداى شهقه و خروش بلند و به خروش آيد به قسمى كه نزديك باشد از شدت غيظ و خشم قطعه قطعه شود و شراره آن بر سر خلايق احاطه نمايد، در آن حال قلوب اهل محشر پراكنده و عقول آنها حيران گردد «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «11» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ «12» وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ «13» وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ «14» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ «15»
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «16» فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ «17» وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ «18» يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «19»
ترجمه
خدا مىآفريند خلق را پس اعاده ميدهد آنرا پس بسوى او رجوع داده ميشويد و روزى كه بر پا شود قيامت نوميد ميشوند گناهكاران و نباشد براى آنها از شريكهاشان شفيعانى و باشند بشريكهاشان كافران
و روز كه بپا ميشود قيامت مردم در آنروز متفرّق ميشوند پس امّا آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك پس ايشان در بوستانى مسرور كرده ميشوند
و امّا آنها
جلد 4 صفحه 248
كه كافر شدند و تكذيب كردند آيتهاى ما و ملاقات آخرت را پس آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
پس تنزيه كنيد خدا را هنگاميكه بشب ميرسيد و هنگاميكه صبح ميكنيد
و مر او را است ستايش در آسمانها و زمين و در آخر روز و هنگاميكه به نيمروز در آئيد
بيرون مىآورد زنده را از مرده و بيرون مىآورد مرده را از زنده و زنده ميكند زمين را بعد از مردنش و اينچنين بيرون آورده ميشويد.
تفسير
خداوند متعال در اين آيات شريفه بيان قدرت و عزّت و عظمت خود را فرموده باين تقريب كه خداوند تمام مردم را بدوا خلق ميفرمايد و بعدا ميميراند و اعاده ميدهد اجزاء متفرّقه هر كس را بصورت اوّل و زنده ميكند پس بمحضر الهى رجوع داده ميشوند براى حساب و حكم و پاداش او و يرجعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر قرائت مشهوره عدول از غيبت بخطاب شده بمناسبت عدول از ضمير مفرد بجمع و روز كه بر پا شود قيامت كه يكى از اسماء آن ساعت است براى آنكه وقت مقدّر الهى است بتپرستان گنه كار با حال يأس و نااميدى و تحيّر در پيشگاه الهى جلّ شأنه واقف خواهند شد و هيچ يك از بتهائيكه اميد بشفاعت آنها داشتند نمىتوانند از پرستش- كنندگان خودشان دستگيرى كنند لذا اينها هم منكر خدائى و شفاعت و ساير آثار وجودى آنها شوند و بيزارى جويند از آنها در ساحت ربوبى و نيز در آنروز كه روز بىنظيرى است و براى اهمّيّتش تكرار شده مردم از يكديگر متفرّق و جدا ميشوند يكدسته كه اهل ايمان باصول دين و مذهبند و بوظائف عملى خود در دنيا قيام نمودند در بوستانى بى نظير در بزرگى و صفا و طراوت و حسن منظر خرّم و خندان و مسرور و خوشحالند بطوريكه آثار فرح در رخسارشان مشهود ميشود و يكدسته كه منكر خدا و روز جزا و مكذّب انبيا و اوصيا بودند با كمال خفّت و خوارى در آتش جهنّم براى عذاب حاضر كرده خواهند شد و هميشه آنجا خواهند بود و غيبتى از آنجا براى آنها نخواهد بود پس اى بندگان خدا تسبيح و تنزيه كنيد او را در وقتى كه شام ميكنيد و صبح مينمائيد و او است مستحقّ حمد و ثنا در آسمانها و زمين و در آخر روز و وقتى كه داخل در ظهر ميشويد كه
جلد 4 صفحه 249
وقت اوّل و دوم وقت ظهور قدرت و وقت سوم و چهارم وقت بروز نعمت است و بعضى تسبيح در اين اوقات را كنايه از نمازهاى پنجگانه دانستهاند كه مشتمل بر تسبيح و تقديس و حمد و ثناى الهى است و حين تمسون را اشاره بنماز مغرب و عشاء گرفتهاند و حين تصبحون را كنايه از نماز صبح و عشيّا را از نماز عصر و حين تظهرون را اماره براى نماز ظهر قرار دادهاند و مناسبت تسبيح را با شب و تحميد را با روز ظهور سستى و كسالت در شب و تغيير حالت و تجديد نعمت در روز دانستهاند و نماز صبح را چون در تاريكى است از شب شمردهاند و بنابراين و عشيّا عطف است بر فى السّموات و الارض يعنى مر او را است حمد در آسمانها و زمين و در وقت عشاء و محتمل است عطف باشد بر حين تصبحون و جمله و له الحمد فى السّموات و الارض معترضه باشد براى بيان حسن تعقّب تسبيح بتحميد و بنابراين اختصاصى براى تسبيح بشب و تحميد بروز نخواهد بود و بنظر حقير محتمل است عشيّا و حين تظهرون اشاره بوقت ناهار و شام باشد و در اينصورت مناسبت آن با حمد و شكر واضح است چنانچه مناسبت تسبيح با اوّل شب كه وقت فراغت از كار و اوّل صبح كه وقت شروع بكار است پوشيده نيست و خداوند بيرون مىآورد انسانرا كه زنده و جاندار است از نطفه كه مرده و بى جان است و بعكس و بيرون مىآورد مؤمن را از نسل كافر و كافر را از نسل مؤمن چنانچه از ائمّه اطهار عليهم السّلام روايت شده و زنده ميكند زمين را به روئيدن نبات بعد از موات شدنش و همانطور كه نبات از زمين ميرويد مردم در قيامت از قبرها بيرون آورده خواهند شد و تخرجون بصيغه معلوم نيز قرائت شده است و در بعضى از روايات ائمّه اطهار احياء ارض به بيرون آمدن مردانى از آن كه زمين را زنده ميكنند باقامه عدل و اجراء حدّ در آن و نافعترند از نزول چهل روز باران براى آن تفسير و تأويل شده است و اللّه تعالى و اوليائه اعلم بمراده.
جلد 4 صفحه 250
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي العَذابِ مُحضَرُونَ «16»
و اما كساني که كافر باشند و تكذيب كردند به آيات ما و ملاقات آخرت، پس اينکه ها را در عذاب حاضر ميكنند.
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا که اصحاب شمال و دسته دويم هستند و اينکه جمله شامل ميشود جميع طبقات كفار را، حتي مبدعين که بدعت در دين گذاردند يا منكرين بعض ضروريات دين باشند که از ربقه اسلام بيرون روند يا توهين به بعض مقدسات دين كنند که احكام كفر بر آنها بار ميشود و ابدان آنها نجس ميشود و دفن و كفن و غسل ندارند و ازدواج با مسلمين نميكنند و بالجمله احكام اسلام بر او بار نشود و احكام كفر بار شود.
وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا تكذيب يكي از آيات الهي مشمول اينکه جمله است و لازم نيست که جميع آيات را منكر شود و شامل ميشود تكذيب آيه حجاب يا آيه ارث يا آيه حدود يا قصاص
جلد 14 - صفحه 370
يا زكاة يا خمس و همچنين تكذيب انبياء و ائمه هدي و ساير آيات الهي و شامل جميع اهل ضلالت ميشود.
وَ لِقاءِ الآخِرَةِ يا منكر معاد باشد يا يكي از ضروريات معاد را.
فَأُولئِكَ اينکه سه طايفه كافر و مكذب آيات و منكر معاد را.
فِي العَذابِ مُحضَرُونَ احضار صدق ميكند براي مكر و هي که خوش نداشته باشد.
غير از حضور است، مثل احضار بر محاكمه يا استنطاق يا اجراء حد و امثال اينها، ملائكه عذاب اينها را ميآورند، به جبر و عنف در عذاب الهي و جهنم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- «و اما آنان که به آیات ما و لقای آخرت کافر شدند، در عذاب الهی احضار میشوند» (وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ).
ج3، ص526
نکات آیه
۱ - کافران دروغ انگارِ آیات الهى و آخرت، گرفتار عذابند. (و أمّا الذین کفروا و کذّبوا بأیتنا و لقاىِ الأخرة فأولئک فى العذاب محضرون)
۲ - ورود و ماندگارى کافران و تکذیب گران آیات خدا و لقاء اللّه، به عذاب، به صورت جبرى است. (و أمّا الذین کفروا ... فى العذاب محضرون) به صورت مفعولى آورده شدن احضار افراد یاد شده به جهنم و یا حاضر بودن شان در آن، مى تواند اشاره به نکته فوق داشته باشد.
۳ - کفرپیشه گان مکذّبان آیات الهى، همواره در عذاب خواهند ماند. (و أمّا الذین کفروا ... فى العذاب محضرون) «محضرون» - اسم مفعول «إحضار» - به چیزى گفته مى شود که همواره حاضر باشد. چنین نکته اى، مستلزم این است که افراد یاد شده، هیچ گاه از عذاب غایب نباشند.
۴ - آخرت، ظرف ملاقات انسان ها با خداوند است. (الذین ... کذّبوا ... و لقاىِ الأخرة) تعبیر از «تکذیب آخرت» به «تکذیب لقاى آخرت»، مى تواند به منظور بیان این حقیقت باشد.
۵ - انسان ها، در عالم آخرت، حیات مجدد پیدا مى کنند. (الذین کفروا و کذّبوا بأیتنا و لقاىِ الأخرة) مراد از «لقاء الآخرة» مى تواند تحقق لقاى انسان ها با خدا در عالم آخرت باشد که در این صورت، مستلزم حیات مجدد آنها است.
۶ - حضور در عالم آخرت، فرجامى همگانى است. (و لقاىِ الأخرة) اضافه مصدر «لقاء» به مفعول خود (الأخرة) نشان دهنده این است که فاعل آن حذف شده است و عبارت این طور بوده است «لقائهم الأخرة»
موضوعات مرتبط
- آخرت: عذاب مکذبان آخرت ۱، ۲; لقاءالله در آخرت ۴
- آیات خدا: جاودانگى عذاب مکذبان آیات خدا ۳; عذاب مکذبان آیات خدا ۱، ۲; مکذبان آیات خدا در جهنم ۲
- انسان: انسان ها در آخرت ۵، ۶; تجدید حیات انسان ها ۵; فرجام انسان ۶; معاد انسان ها ۵
- کافران: جاودانگى عذاب کافران ۳; عذاب کافران ۱; کافران در جهنم ۲
- لقاءالله: وقت لقاءالله ۴