النساء ١٦
ترجمه
النساء ١٥ | آیه ١٦ | النساء ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَللَّذَانِ»: مرد و زنی که. در اینجا از راه تغلیب موصول مذکّر به کار رفته است. برخی آن را: (دو مردی که باهم عمل لواط انجام دادهاند) معنی کردهاند. «آذُوهُمَا»: آن دو را عذاب کنید. در آغاز اسلام، کمیّت و کیفیّت تعزیر به امّت اسلامی واگذار شده بود، ولی بعدها حدود و ثغور آن با آیه دوم سوره نور و با حدیث نبوی مشخّص گردید، و عقاب زن و مرد سنگسار، و عقاب پسر و دختر صد تازیانه و یک سال تبعید تعیین شد (نگا: تفسیرالمراغی، جلد دوم، صفحه . «أَعْرِضُوا عَنْهُمَا»: از آنان دست بردارید. یادآوری: گروهی از محقّقان، آیههای و سوره نساء را منسوخ میدانند، و گروه دیگری آنها را منسوخ نمیدانند و آیه را مربوط به حکم سِحاق و آیه را مربوط به حکم لواط و آیه سوره نور را مربوط به حکم زنا میدانند (نگا: التفسیرالقرآنی للقرآن: عبدالکریم خطیب، جلد دوم، صفحات - .
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً «16»
و آن دو نفرى از شما كه سراغ فحشا و زنا روند (زن يا مرد زناكار و بدون همسر) هر دو را آزار دهيد (و بر آنان حدّ جارى كنيد). پس اگر توبه كرده و خود را اصلاح كردند، از آنان درگذريد (زيرا) خداوند توبهپذيرِ مهربان است.
نکته ها
در تفاسير براى اين آيه، معانى گوناگونى گفته شده است، ولى معناى فوق، از تفسير نمونه گرفته شده است. البتّه معناى ديگرى نيز به ذهن مىرسد و آن اينكه:
هرگاه دو مرد تصميم به انجام فاحشه (لواط) بگيرند، ولى فقط كارهاى مقدّماتى را انجام دهند، به نحوى كه اطمينان به انجام آن در آينده است، شما از باب نهى از منكر، آن دو را تنبيه و تعزير وتهديد كنيد. اگر شرمنده شدند و دست كشيدند و گذشته را جبران كردند، شما هم از آنان بگذريد، كه خدا توبهپذير و رحيم است.
طبق اين معنى كلمهى «اللّذان» به معناى دو مرد آمده، نه يك مرد ويك زن كه از باب تغليب باشد، و «فَآذُوهُما» به معناى آزار و تنبيه است، نه اجراى حدّ. توبه و اصلاح هم به معناىِ صرفنظر واقعى است، نه اينكه قبل از صدور حكم قاضى توبه كنند. «يَأْتِيانِها» را هم مىتوان به معناى انجام مقدّمات قريبالوقوع فحشا گرفت و اين در عرف رايج است كه
جلد 2 - صفحه 36
كارى را به كسى نسبت دهند كه در آستانهى انجام آن است. مثل اينكه به شخصى كه افراد را به مهمانى دعوت كرده و مشغول تهيه مقدّمات است، مىگويند فلانى مهمانى مىكند، يا مهمان دارد. (واللّه العالم)
توبهى زناكار و صرفنظر نمودن از اجراى حد درباره او، تا وقتى است كه كار به دادگاه و اقامهى شهود و صدور حكم نرسيده باشد، وگرنه پس از صدور حكم، توبه مانع اجراى آن نمىشود.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً «16»
وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ: و آن دو مرد و زن كه غير محصن باشند، بيايند به فاحشه از شما كه مسلمان آزاديد، فَآذُوهُما: پس برنجانيد ايشان را به سرزنش و ملامت. ابن عباس گفته: ايشان را به دست نيز ايذا بايد كرد، يا مراد جلد است. فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا: پس اگر توبه كنند از آن فاحشه و كار خود را به صلاح آورند، فَأَعْرِضُوا عَنْهُما: پس اعراض كنيد از ايشان، يعنى باز داريد از ايشان. و صحيح آن است كه اين حكم نيز به جلد و نفى منسوخ گشت. إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً: بدرستى كه خداى تعالى بسيار قبول كننده است توبه را از بندگان، رحيم و مهربان است بر ايشان.
تبصره: بدان كه در كنز العرفان گفته: در اينجا چند فايده است: اول: نزد ابو مسلم، مراد لواطه است به جهت اتيان آن به لفظ تذكير. و نزد اكثر، مراد زناست. و ضمير تثنيه راجع است به فاعل و مفعول بر سبيل تغليب. دوم: نزد بعضى مراد به «اذى»، توبيخ و استخفاف اوست. بنابراين آيه منسوخ نباشد،
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 375
چه اين حكم ثابت است مطلقا. سيم: قوله: فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما دال است بر آنكه چون زانى توبه كند قبل از رفع زناى او به حاكم، حد او ساقط شود. اما بعد از رفع و حضور، اگر زنا به اقرار او ثابت شده باشد، امام مخير است در اجراى حد. و اگر ثبوت آن به بينه بوده باشد، حد متحتم است. و مراد به اصلاح، استمرار است به توبه. قوله: إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً، اين تعليل اعراض است. و «رحيما» اشاره است به آنكه قبول توبه، تفضّل است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً «16»
ترجمه
و آنچنان دو كسيكه بجامى آورند آن كار بد را از شما پس آزار نمائيد آندو را پس اگر توبه نمودند و بصلاح رو آوردند پس بگذريد از ايشان همانا خداوند باشد توبهپذير مهربان.
تفسير
اين آيه هم از آيات منسوخه است چنانچه قمى ره فرموده و در كافى از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه ناسخ آن سوره نور است و بنظر حقير هيچيك از اين دو آيه منسوخ اصطلاحى اصولى نيست نهايت آنكه بعد از نزول آيه حد زانى و زانيه در سوره نور سبيل مجهول در آيه اولى معلوم و ايذاء مجمل در آيه ثانيه مبيّن شده است در هر حال متّبع سوره نور است و اينهم مويد احتمالى است كه بنظر حقير رسيده و سابقا عرضه داشتم كه نسخ در اصطلاح ائمه اطهار عليهم السلام غير از آنستكه در اصول معنون است و بعضى گفتهاند آيه اول راجع بمساحقه زنان است و آيه دوم راجع بلواط مردان و از اهل بيت اطهار نرسيده و نزد ما مردود است
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذانِ يَأتِيانِها مِنكُم فَآذُوهُما فَإِن تابا وَ أَصلَحا فَأَعرِضُوا عَنهُما إِنَّ اللّهَ كانَ تَوّاباً رَحِيماً «16»
و آن دو نفري که از شما اتيان بفاحشه نمودند پس آنها را اذيت كنيد پس اگر توبه كردند و نيك كار شدند پس از آنها صرف نظر كنيد محققا خداوند قبول توبه ميفرمايد و رحم ميفرمايد.
(توضيح كلام)
در اينکه آيه شريفه با آيه سابقه بضميمه آيه شريفه در سوره نور الزّانِيَةُ وَ الزّانِي فَاجلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنهُما مِائَةَ جَلدَةٍ الاية قطع نظر از اخبار آنچه بنظر ميرسد و اللّه العالم اينكه اينکه آيات شريفه در مورد زنا مشتمل بر احكامي است که
جلد 5 - صفحه 35
هيچ منافات با يكديگر ندارد يكي راجع بزنهاي فاحشه که بايد آنها را حبس در بيوت كرد بعد از ثبوت زنا براي جلوگيري از اينکه عمل شنيع در صورتي که مرتدع نشوند و اما اگر مرتدع شدند و دست بر داشتند و توبه كردند اينکه حكم برداشته ميشود که مفاد أَو يَجعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا است و اينکه حكم مختص بزنهاي زانيه است زيرا مرد زاني را نميشود حبس نمود و از كسب معاش او را محروم كرد ديگر زن و مرد زاني را بايد عقوبت كرد و اذيت بضرب و امثال آنها از باب نهي از منكر چنانچه در كليه معاصي و ترك واجبات بايد امر بمعروف و نهي از منكر نمود بمراتب آنها که مفاد اينکه آيه است و تعبير باذيت بنحو اطلاق براي مراتب نهي از منكر است که تا مرتبه ادني ممكن است نه بايد بمرتبه اعلي رفت و اينکه حكم هم محدود است تا زماني که توبه كنند و دست بر دارند و لذا در اينکه آيه (اللذان) تعبير فرمود و در آيه قبل به (اللاتي).
حكم سوم- حد است که در سوره نور فرموده صد تازيانه و اينکه حكم بعد از ثبوت بتوبه رفع نميشود و در حكم آنست رجم و قتل نسبت باحصان و زنا با محارم اينکه با قطع نظر از اخبار، و اما بملاحظه اخبار فقط دلالت دارد بر اينكه حكم اولي که حبس زنهاي زانيه باشد تا زمان موت نسخ شده لكن دلالت ندارد بر اينكه بآيه رجم نسخ شده باشد يا اينكه مطلق حبس براي جلوگيري از فحشاء نسخ شده باشد، بلي دلالت دارد بر اينكه حكم رجم بعد از اينکه حكم است چون سوره نور بعد از سوره نساء نازل شده هذا ما عندنا و اللّه العالم بحقايق الامور.
36
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- تعزیر و ایذا، کیفر دو مردى که مرتکب فحشا (لواط) شوند. (و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما) چون در آیه قبل حکم زن زناکار بیان شده، بنابراین آیه مورد بحث در مورد غیر زنان است. پس مراد از «الّذان»، دو مردى هستند که مرتکب فاحشه گردند.
۲- آزار و تعزیر، کیفر مرد و زن بى شوهرى که مرتکب زنا شوند.* (و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما) چون مراد از «و الّتى» در آیه قبل بنابر یک احتمال زنان شوهردار بودند، آیه مورد بحث مى تواند درباره زنان بى شوهر باشد. بنابراین مراد از «الّذان»، مرد و زن بى شوهر است.
۳- تفاوتِ کیفر فحشاى زنان شوهردار و بى شوهر (و الّتى یأتینَ الفاحشة من نسائکم ... فامسکوهنّ فى البیوت ... و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما) با توجّه به برداشت قبل و توضیح آن.
۴- کیفر فحشا (لواط و زنا)، مشروط به انجام آن از روى اختیار است. (و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما)
۵- لزوم تداوم ایذاى مرتکبین فحشا (لواط و زنا) تا احراز توبه و اصلاح آنان* (فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما) در برداشت فوق، جمله «فان تابا ... فاعرضوا» عطف بر «فاذوهما» و متفرع بر آن شده است و مى رساند که پایان آزار، توبه آنان است. بنابراین آزار آنان باید همچنان ادامه داشته باشد تا توبه کنند.
۶- زنان و مردان مرتکب فحشا (زنا و لواط)، در صورت توبه و اصلاح نباید کیفر داده شوند.* (فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما) بنابر اینکه جمله «فان تابا ... » عطف بر جمله اى محذوف باشد ; یعنى «فاذوهما ان لم یتوبا فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما».
۷- اصلاح، شرط پذیرش توبه بندگان از سوى خداوند (فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما اِنّ اللّه کان تواباً رحیماً) جمله «اِنّ اللّه ... » تواب بودن خداوند را پس از توبه بنده و اصلاح او مطرح ساخته است.
۸- توبه از گناه همراه با اصلاح، موجب برداشته شدن کیفر آن (فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما اِنّ اللّه کان تواباً رحیماً) چون جمله «ان اللّه ... » دلیل و علت پذیرش توبه و برداشتن کیفر فحشا قرار گرفته است، مى توان چنین نتیجه گرفت که هر گناهى با توبه و اصلاح بخشوده مى شود و کیفر آن ساقط مى گردد.
۹- لزوم نادیده انگاشتن گناه کسانى که توبه کرده و صالح مى شوند. (فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما) چون «ایذاء» مى تواند شامل هر نوع اذیت و آزارى باشد، اعراض نیز باید از هر نوع اذیت و آزارى باشد ; حتى از اینکه آنان را با چنین عملى یاد کنند و بشناسند.
۱۰- خداوند، توّاب (بسیار توبه پذیر) و رحیم (بسیار مهربان) است. (انّ اللّه کان توّاباً رحیماً)
۱۱- خداوند، آمرزنده گناه زناکار و لواط کننده، به شرط توبه و اصلاح (و الّذان یأتیانها منکم ... فان تابا و اصلحا ... اِنّ اللّه کان توّاباً رحیماً)
۱۲- سقوط کیفر و پذیرش توبه گناهکاران و مرتکبین فحشا از سوى خداوند، جلوه توبه پذیرى و رحمت او (و الّذان یأتیانها منکم ... اِنّ اللّه کان توّاباً رحیماً)
۱۳- توبه پذیرى خداوند، پرتوى از رحمت او (اِنّ اللّه کان توّاباً رحیماً) وصف «رحیماً» مى تواند تعلیل براى «توّاباً» باشد ; یعنى چون رحیم است، توبه پذیر مى باشد.
روایات و احادیث
۱۴- حبس، کیفر فحشاى دوشیزگان (و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما) امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: یعنى البکر اذا اتت الفاحشة التى اتتها هذه الثیّب، و درباره «اذوهما» فرمود: تحبس.[۱]
موضوعات مرتبط
- احکام:۱، ۲، ۴، ۶
- اسماء و صفات: توّاب ۱۰، ۱۲ ; رحیم ۱۰
- اصلاح: آثار اصلاح ۷
- توابین: برخورد با توابین ۹
- توبه: آثار توبه ۵، ۶، ۸، ۹، ۱۱ ; اهمیّت توبه ۹ ; شرایط توبه ۸ ; شرایط قبولى توبه ۷ ; قبولى توبه ۱۲، ۱۳
- حدود: شرایط اجراى حدود ۴
- خدا: آمرزش خدا ۱۱ ; رحمت خدا ۱۲، ۱۳
- زنا: احکام زنا ۴، ۶ ; کیفر زنا ۳، ۴ ; کیفر زنا ى محصنه ۳
- زناکار: آمرزش زناکار ۱۱ ; احکام زناکار ۲ ; اذیّت به زناکار ۲، ۵ ; تعزیر زناکار ۲ ; توبه زناکار ۶ ; حبس زناکار ۱۴ ; زناکار باکره ۱۴ ; کیفر زناکار ۵
- فحشا: کیفر فحشا ۱۴
- گناه: آمرزش گناه ۱۱
- گناهکار: توبه گناهکار ۱۲
- لواط: آمرزش لواط ۱۱ ; احکام لواط ۱، ۴، ۶ ; تعزیر در لواط ۱ ; توبه از لواط ۶ ; کیفر لواط ۱، ۴، ۵
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۲۷، ح ۶۱ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۵۶، ح ۱۲۴.