آل عمران ٣٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

(به یاد آورید) هنگامی را که همسرِ «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، برای تو نذر کردم، که «محرَّر» (و آزاد، برای خدمت خانه تو) باشد. از من بپذیر، که تو شنوا و دانایی!

آن‌گاه كه همسر عمران گفت: پروردگار! آنچه در شكم دارم نذر تو كردم، آزاد براى [خدمت خانه‌] تو، پس از من بپذير كه تويى شنواى دانا
چون زن عمران گفت: «پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا و پرستشگر تو] باشد؛ پس، از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى.»
آن گاه که زن عمران گفت: پروردگارا، من عهد کردم فرزندی که در رحم دارم از فرزندی خود در راه خدمت تو آزاد گردانم، این عهد من بپذیر که تویی شنوا و آگاه.
[یاد کنید] هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! برای تو نذر کردم که آنچه را در شکم خود دارم [برای خدمت خانه تو از ولایت و سرپرستی من] آزاد باشد، بنابراین از من بپذیر؛ یقیناً تو شنوا و دانایی.
و زن عمران گفت: اى پروردگار من، نذر كردم كه آنچه در شكم دارم از كار اينجهانى آزاد و تنها در خدمت تو باشد. اين نذر را از من بپذير كه تو شنوا و دانايى.
و چنین بود که همسر عمران گفت پروردگارا من آنچه در شکم دارم نذر کردم که آزاد از هر قید، دربند خدمت تو باشد، از من بپذیر که تو شنوای دانایی‌
[ياد كن‌] آنگاه كه آن عمران گفت: پروردگارا، نذر كردم كه آنچه در شكم من است آزاد باشد- آزاد از وابستگيهاى دنيا، و در خدمت پرستشگاه تو باشد-. پس از من بپذير، كه تويى شنوا و دانا.
(خداوند شنید) هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! من آنچه را در شکم دارم خالصانه نذر تو کردم (تا کارش تنها خدمت به بیت‌المقدّس باشد.) پس (آن را) از من بپذیر که تو شنوا و دانائی (و گریه و زاری مرا می‌شنوی و اخلاص و هدف مرا می‌دانی).
چون زن عمران گفت: «پروردگارم! آنچه در شکم دارم به‌راستی برایت نذر کردم تا (از غیر تو) آزاد شده باشد، پس از من به شایستگی بپذیر، که همواره تویی تو بسیار شنوای دانا.»
هنگامی که گفت زن عمران پروردگارا نذر کردم برای تو آنچه را در شکم دارم آزاد پس بپذیر از من همانا توئی شنوای دانا


آل عمران ٣٤ آیه ٣٥ آل عمران ٣٦
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُحَرَّراً»: آزاد از کار و بار دنیا، و مختصّ عبادت تو و خدمت بیت‌المقدّس. حال (ما) است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«35» إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌

(بياد آور) هنگامى كه همسر عمران گفت: پروردگارا! همانا من نذر كرده‌ام آنچه را در رحم دارم، براى تو آزاد باشد (و هيچ‌گونه مسئوليّتى به او نسپارم تا تمام وقت خود را صرف خدمت در بيت‌المقدّس كند،) پس از من قبول فرما، كه براستى تو شنواى دانايى.

نکته ها

چنانكه در تفاسير و كتب روايى آمده است: دو خواهر به نام‌هاى «حَنّه» و «اشياع»، كه اوّلى همسر «عمران» از شخصيّت‌هاى برجسته بنى‌اسرائيل و دومى همسر زكريّاى پيامبر بود، بچّه‌دار نمى‌شدند. روزى «حَنّه» زير درختى نشسته بود، پرنده‌اى را ديد كه به جوجه‌هايش غذا مى‌دهد. محبّت مادرانه، آتش عشقِ به فرزند را در وجود او شعله‌ور ساخت، در همان حال دعا كرد و مستجاب شد. از سوى ديگر به شوهرش الهام شد كه فرزندش از

جلد 1 - صفحه 502

اولياى خدا خواهد بود وبيماران را شفا و مردگان را زنده خواهد كرد.

وقتى «حَنّه» حامله شد، تصوّر كرد آن فرزندى كه قرار است كارهاى خارق‌العاده انجام دهد، پسر خواهد بود، لذا نذر كرد كه فرزندش خدمتكار بيت‌المقدّس شود. امّا چون نوزاد به دنيا آمد، ديدند دختر است. آنها فهميدند كه آن الهام الهى در مورد خود مريم نبوده است، بلكه درباره فرزند او خواهد بود. «1»

پیام ها

1- رشد معنوى زن تا آنجا بالا مى‌رود كه بعد از سالها انتظار، فرزند خود را نذر خدمت خانه خدا مى‌كند. «قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ»

2- افراد دورانديش، قبل از تولّدِ فرزند به فكر مسير خدمات او نيز هستند.

«نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً»

3- نذر بايد خالصانه باشد. «نَذَرْتُ لَكَ»

4- خدمت در مسجد به قدرى ارزشمند است كه اولياى خدا عزيزان خود را قبل از تولّد نذر آن مى‌كنند. «نَذَرْتُ لَكَ ...»

5- موضوع نذر، تاريخى بس طولانى در اديان الهى دارد. «رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ»

6- مادر، نوعى ولايت بر فرزند دارد. «نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي»

7- ميان گذشت از فرزند و برگزيدگى خداوند رابطه است. «اصْطَفى‌ ... آلَ عِمْرانَ ... نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً»

8- كسانى در خدمات دينى موفّق‌ترند كه تمام وجود خود را صرف خدمت نمايند، نه بخشى از وقت را. «مُحَرَّراً»

9- خدمت فرزند به مادر، حقّ طبيعى مادر و قابل گذشت است. «مُحَرَّراً»

10- اگر عزيزترين ومحبوب‌ترين چيزها را مى‌دهيد، به فكر قبولى آن نيز باشيد.



«1». كافى، ج 1، ص 535.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌1، ص: 503

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (35)


«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 279، حديث 14- تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 169، حديث 35

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 79

بعد از آن، احوال مريم دختر عمران مادر حضرت عيسى عليه السّلام را بيان فرمايد:

إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ‌: ياد بياور و منتهى شود علم تو اى پيغمبر، زمانى را كه گفت زن عمران بن ماثان يعنى حنّه دختر فاقود جدّه حضرت عيسى عليه السّلام چون حامله شد، رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ‌: پروردگارا بدرستى كه من نذر نمودم براى تو، ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً: آنچه در شكم من است آزاد شده از تعلقات دنيا، يعنى او را مشغول نسازم به امور دنيويه، بلكه مخصوص به عبادت ذات يگانه تو و خدمت مسجد بيت المقدس نمايم؛ و در آن زمان، خدمت مسجد قدس را امرى مهم مى‌دانستند و آن را اعظم عبادات شمرده، فرزند را براى آن كار نذر مى‌نمودند كه آب و جاروب و چراغ روشن مى‌نمود و تا امر ضرورى پيش نيامدى، از آن خارج نشدى تا زمان بلوغ. بعد ايشان را مخيّر مى‌ساختند ميان مكث و خروج، و در شريعت ايشان، مشروعيت نذر در پسران آنها بودى و هيچكس از انبياء و علماى آنها نبود مگر آنكه يك يا دو فرزند خود را محرّر گردانيدى. فَتَقَبَّلْ مِنِّي‌: پس قبول فرما خدايا از من، آنچه نذر كرده‌ام، إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌: بدرستى كه تو شنوائى سخنى را كه در باب نذر گفتم، دانائى به مقصد من در اين نذر كه جز رضاى تو نخواستم.

در كتاب كافى و تفسير قمى و مجمع و مبانى از حضرت صادق عليه السّلام مروى است در سبب نذر «حنّة» آنكه: خداى تعالى وحى فرمود به عمران كه من به تو پسرى خواهم داد كه مرض خوره و پيسى و جذام را خوب نمايد و او رسول بنى اسرائيل خواهد بود. عمران حكايت آن را به زوجه خود گفت. پس او دعا نمود، زن عمران به مريم حامله شد «1» لهذا او را نذر كرد كه خادم بيت المقدس به خاصه باشد. و قبل از وضع او، عمران وفات نمود.


«1» تفسير مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 435- تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 171، حديث 39- بحار الانوار، جلد 14، صفحه 203، حديث 15

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 80


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (35)

ترجمه‌

چون گفت زن عمران پروردگار من همانا من نذر نمودم از براى تو آنچه را در شكم من است كه آزاد باشد پس قبول فرما از من همانا توئى كه شنونده دانائى..


جلد 1 صفحه 407

تفسير

زن عمران پدر حضرت مريم مشهور آنستكه نامش حنه بوده است چنانچه از حضرت صادق (ع) مروى است و اگر ترتيب آيات حجت باشد چنانچه در اوايل اين كتاب اشاره بآن شد ممكن است اين آيه قرينه معينه باشد بر مراد از عمران در آيه ان اللّه اصطفى و چون روى سخن در اين سوره با نصاراى است نكته عطف خاص بر عام هم ممكن است بشود كه اهتمام بذكر فرموده‌اند و مراد از آزادى او آنستكه هيچ خدمتى باو رجوع نكند و خادمه بيت المقدس باشد و بتضرع از خداوند مسئلت نموده كه نذر او را قبول كند و ميگويد تو شنوائى كه من نذر كردم و از تو طلب قبول نمودم و دانائى كه نيت من خالص است در تقرب بتو و محررا حال است از ما فى بطنى و اذ ظرف است براى اذكر مقدر يا سميع عليم در آيه سابقه گويند در بنى اسرائيل معمول بوده كه پدر و مادر خدمت خود را باولاد رجوع نمايند مگر آنكه بنذر او را از خدمت خود آزاد و بخدمت بيت المقدس مشغول نمايند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِذ قالَت‌ِ امرَأَت‌ُ عِمران‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ نَذَرت‌ُ لَك‌َ ما فِي‌ بَطنِي‌ مُحَرَّراً فَتَقَبَّل‌ مِنِّي‌ إِنَّك‌َ أَنت‌َ السَّمِيع‌ُ العَلِيم‌ُ (35)

ياد كن‌ زماني‌ ‌را‌ ‌که‌ زن‌ عمران‌ ‌گفت‌ پروردگارا بدرستي‌ ‌که‌ ‌من‌ نذر كردم‌ ‌براي‌ تو ‌که‌ ‌اينکه‌ طفلي‌ ‌که‌ ‌در‌ شكم‌ دارم‌ محرّر (خادم‌ بيت‌ المقدّس‌) ‌باشد‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌من‌ قبول‌ فرما محقّقا تو سميعي‌ و عالمي‌ بآنچه‌ نذر كردم‌ و قرارداد نمودم‌.

إِذ قالَت‌ِ اذ، متعلّق‌ بفعل‌ محذوف‌ ‌است‌ ‌يعني‌ اذكر و زمانيّه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ (‌في‌ زمان‌) ‌که‌ ‌گفت‌:

امرَأَت‌ُ عِمران‌َ عمران‌ پدر مريم‌ و ‌إبن‌ عمران‌ ‌إبن‌ اشهم‌ (لشهم‌ خ‌ ل‌) ‌إبن‌ امون‌، نسبش‌ ميرسد بحضرت‌ سليمان‌. و ‌بين‌ ‌اينکه‌ عمران‌ و عمران‌ پدر موسي‌ و هارون‌ هزار و هشتصد سال‌ فاصله‌ ‌بود‌ چنانچه‌ ‌در‌ مجمع‌ ‌است‌. و زن‌ عمران‌ ‌که‌ مادر مريم‌ ‌است‌ نامش‌ حنة و حنة اخت‌ الشباع‌ مادر يحيي‌ بوده‌ و ‌اينکه‌ دو خواهر دختران‌ فاقود ‌بن‌ قبيل‌ بودند، بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ يحيي‌ و مريم‌ عليهما ‌السلام‌ پسر خاله‌ و دختر خاله‌ بودند ‌در‌ مجمع‌ و برهان‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌اند ‌که‌ فرمود خطاب‌ الهي‌ رسيد بعمران‌ ‌که‌ خداوند بتو عطاء ميفرمايد فرزندي‌ ‌که‌ كور ‌را‌ شفا و كرّ ‌را‌ شنوا و مرده‌ زنده‌ مينمايد و پيغمبر ‌بر‌ نبي‌ اسرائيل‌ ‌است‌ ‌اينکه‌ بشارت‌ ‌را‌ ‌براي‌ زن‌ ‌خود‌ بيان‌ كرد ‌او‌ توهّم‌ كرد ‌که‌ ‌اينکه‌ بچه‌ ‌که‌ ‌در‌ رحم‌ دارد همين‌ ‌است‌ لذا نذر كرد ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ محرّر قرار دهد.

رَب‌ِّ إِنِّي‌ نَذَرت‌ُ لَك‌َ ما فِي‌ بَطنِي‌ مُحَرَّراً محرّر بمعني‌ حرّ ‌يعني‌ آزاد،

جلد 3 - صفحه 179

اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ هيچ‌ شغلي‌ نداشته‌ ‌باشد‌ و ممحّض‌ ‌بر‌ عبادت‌ ‌باشد‌ ‌در‌ مسجد ‌که‌ بيت‌ المقدس‌ ‌است‌ و تنظيفات‌ مسجد ‌در‌ عهده‌ ‌او‌ ‌باشد‌.

فَتَقَبَّل‌ مِنِّي‌ ‌اينکه‌ عمل‌ عبادي‌ ‌که‌ نذر ‌باشد‌ مورد قبول‌ ‌خود‌ قرار ده‌ چون‌ عبادت‌ ‌اگر‌ مورد قبول‌ نشود و مردود گردد هيچ‌ فائده‌ و نتيجه‌ دنيوي‌ و اخروي‌ ‌بر‌ ‌او‌ مترتّب‌ نخواهد شد.

إِنَّك‌َ أَنت‌َ السَّمِيع‌ُ العَلِيم‌ُ ‌با‌ نون‌ تأكيد و جمله‌ اسميّه‌ و تكرّر خطاب‌ پروردگارا سميعي‌ بآنچه‌ نذر كردم‌ و دانايي‌ بقصد و نيّت‌ پاك‌ ‌من‌ ‌که‌ محض‌ رضا و خوشنودي‌ تو ‌اينکه‌ نذر ‌را‌ انجام‌ داده‌ام‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 35)- به دنبال اشاره‌ای که به عظمت آل عمران در آیات قبل آمده بود در اینجا، سخن از عمران و دخترش مریم به میان می‌آورد و بطور فشرده چگونگی تولد و پرورش و بعضی از حوادث مهم زندگی این بانوی بزرگ را بیان می‌کند.

از بعضی روایات استفاده می‌شود که خداوند به عمران وحی فرستاده بود که پسری به او خواهد داد که به عنوان پیامبر به سوی بنی اسرائیل فرستاده می‌شود. او این جریان را با همسر خود «حنّه» در میان گذاشت لذا هنگامی که او باردار شد تصور کرد فرزند مزبور همان است که در رحم دارد بی‌خبر از این که کسی که در رحم اوست مادر آن فرزند (مریم) می‌باشد و به همین دلیل نذر کرد که پسر را خدمتگزار خانه خدا «بیت المقدس» نماید، اما به هنگام تولد مشاهده کرد که دختر است.

در این آیه می‌فرماید: به یاد آرید «هنگامی را که همسر عمران گفت:

خداوندا! آنچه را در رحم دارم برای تو نذر کردم که محرّر (و آزاد برای خدمت خانه تو) باشد آن را از من بپذیر که تو شنوا و دانایی» (إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).

نکات آیه

۱ - همسر عمران، فرزندى را که در شکم داشت، براى خداوند نذر کرد و از هر خدمتى به خود آزاد ساخت. (اذ قالت امرات عمران ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى محرّراً)

۲ - مشروعیّت نذر بر خدمتکارى فرزند در راه خداوند در شرایع پیشین (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى محرّراً)

۳ - تحقق یافتن نذر، با گفتن جمله: ربّ انّى نذرت لک ... (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى محرّراً)

۴ - خدمت فرزند به مادر، حق طبیعى مادر، و قابل گذشت از سوى او (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى)

۵ - ولایت همسر عمران بر فرزند خویش (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى)

۶ - ولایت مادر نسبت به فرزند، در ادیان گذشته* (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى)

۷ - خلوص نیّت همسر عمران، در نذر فرزندش براى خدمت در راه خدا (ربّ انّى نذرت لک) «لک»، بیانگر خلوص نیّت است.

۸ - نذر مخلصانه همسر عمران، زمینه برگزیدن آل عمران براى نبوّت از سوى خداوند (انّ اللّه اصطفى ... ال عمران ... اذ قالت امرات عمران ربّ انّى نذرت لک) «اذ» متعلّق به «اصطفى» است; یعنى آنگاه خداوند آل عمران را برگزید که همسر عمران، نذرى مخلصانه کرد. و اخلاص، از «لک» استفاده شده است.

۹ - درخواست از مقام ربوبیّت خدا، ادب دعا (ربّ انّى نذرت لک)

۱۰ - زنده نبودن عمران، آن زمان که همسرش، فرزند خویش را نذر پروردگار کرد.* (اذ قالت امرات عمران ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى محرّراً) زیرا مادر با وجود پدر، معمولاً چنین تصمیمى را نسبت به فرزند اتخاذ نمى کند.

۱۱ - ولایت همسر عمران بر فرزند خویش، به هنگام در حیات نبودن عمران* (ربّ انّى نذرت لک)

۱۲ - دعاى همسر عمران در پیشگاه خداوند و درخواست از او، براى قبولى نذرش (ربّ انّى نذرت لک ... انّک انت السمیع العلیم)

۱۳ - اعتقاد عمیق همسر عمران، به شنوایى و علم گسترده الهى (ربّ ... انّک انت السمیع العلیم)

۱۴ - همسر عمران بر این باور بود که حمل او پسر است. (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى محرّراً) زیرا چنین مرسوم بود که پسر را تحریر مى کردند و مادر مریم نذرش را، مشروط به پسر بودن حمل خویش نکرد. و از طرفى پس از زایمان، با تأسف و شگفتى گفت: انى وضعتها انثى.

۱۵ - اقرار به شنوایى و علم گسترده الهى، ادب دعا (ربّ ... انّک انت السمیع العلیم)

۱۶ - تنها خداوند، «سمیع» (بسیار شنوا) و «علیم» (بسیار دانا) است. (انّک انت السمیع العلیم)

۱۷ - احساس حضور در پیشگاه پروردگار شنوا و دانا، ادب دعا (ربّ ... فتقبّل منّى انّک انت السمیع العلیم) «احساس حضور»، از ضمایر خطاب استفاده شده است.

روایات و احادیث

۱۸ - وعده خداوند به عمران که پسرى به تو خواهم داد، سبب شد که همسرش گمان کند حمل او پسر خواهد بود. (ربّ انّى نذرت لک ... فتقبّل منّى) امام صادق (ع): ان اللّه تعالى اوحى الى عمران، انى واهب لک ذکراً سویاً مبارکاً ... فحدث عمران امرأته حنّة بذلک ... .[۱]

۱۹ - همسر عمران نذر نمود که جنین خود را براى همیشه خدمتگزار عبادتگاه قرار دهد. (ربّ انّى نذرت لک ما فى بطنى محرّراً) امام باقر (ع): ... انّ امراة عمران نذرت ما فى بطنها محرّراً و المحرّر للمسجد یدخله ثمّ لا یخرج منه ابداً ... .[۲]

موضوعات مرتبط

  • ادیان: ۶
  • اسماء و صفات: سمیع ۱۶; علیم ۱۶
  • اولاد: ۷، ۱۹ مسؤولیت اولاد ۴ ; ولایت بر اولاد ۵، ۱۱
  • برگزیدگى: عوامل برگزیدگى ۸
  • توحید: توحید صفاتى ۱۶
  • خدا: شنوایى خدا ۱۳، ۱۵، ۱۷ ; علم خدا ۱۳، ۱۵، ۱۷ ; محضر خدا ۱۷ ; وعده هاى خدا ۱۸
  • دعا: آداب دعا ۹، ۱۵، ۱۷
  • عمران: همسر عمران ۵، ۱۱، ۱۳، ۱۴، ۱۸ ; دعاى همسر عمران ۱۲ ; مرگ عمران ۱۰ ; نذر همسر عمران ۱، ۷، ۸، ۱۰، ۱۲، ۱۹ ; نبوت آل عمران ۸
  • عمل: قبولى عمل ۱۲
  • قرآن: قصص قرآن ۱، ۱۰
  • نذر: احکام نذر ۲، ۳ ; نذر اولاد ۷، ۱۹
  • نیت: اخلاص در نیت ۷، ۸
  • والدین: احسان به والدین ۴ ; ولایت والدین ۵، ۶
  • ولایت: ۵، ۱۱ ولایت در ادیان ۶

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۵۳۵، ح ۱ ; مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۳۷.
  2. کافى، ج ۳، ص ۱۰۵، ح ۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۳۲- ، ح ۱۱۳.