القصص ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت؛ او به یقین از مفسدان بود!

همانا فرعون در زمين سربرافراشت و مردم آن را چند فرقه‌اى كرد. گروهى از آنها را به زبونى مى‌كشيد، پسرانشان را سر مى‌بريد و زنانشان را زنده مى‌گذاشت. به راستى كه وى از فسادكاران بود
فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت، و مردم آن را طبقه طبقه ساخت؛ طبقه‌اى از آنان را زبون مى‌داشت: پسرانشان را سر مى‌بريد، و زنانشان را [براى بهره‌كشى‌] زنده بر جاى مى‌گذاشت، كه وى از فسادكاران بود.
همانا فرعون در زمین (مصر) تکبر و گردنکشی آغاز کرد و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند، طایفه‌ای از آنها (بنی اسرائیل) را سخت ضعیف و ذلیل می‌کرد، پسرانشان را می‌کشت (که مبادا به ظهور موسی قدرت یابند) و زنانشان را زنده می‌گذاشت (که به خدمت پردازند). همانا فرعون مردی بسیار مفسد و بد اندیش بود.
همانا فرعون [در سرزمین مصر] برتری جویی و سرکشی کرد و مردمش را گروه گروه ساخت، در حالی که گروهی از آنان را ناتوان و زبون گرفت، پسرانشان را سر می برید، و زنانشان را [برای بیگاری گرفتن] زنده می گذاشت؛ بی تردید او از مفسدان بود.
فرعون در آن سرزمين برترى جست و مردمش را فرقه‌فرقه ساخت. فرقه‌اى را زبون مى‌داشت و پسرانشان را مى‌كشت و زنانشان را زنده مى‌گذاشت كه او از تبهكاران بود.
همانا فرعون در آن سرزمین سرکشی کرد و اهل آن را فرقه فرقه کرد، طایفه‌ای از آنان را به زبونی کشید [چنانکه‌] پسرانشان را می‌کشت و زنان [و دخترانشان را برای کنیزی‌] زنده باقی می‌گذاشت، او از تبهکاران بود
همانا فرعون در آن سرزمين- مصر- برترى جست و مردمش را گروه گروه ساخت. گروهى از آنان- بنى اسرائيل- را زبون و ناتوان مى‌گرفت، پسرانشان را سر مى‌بريد و زنانشان را [براى خدمت‌] زنده مى‌گذاشت. همانا او از تباهكاران بود.
فرعون در سرزمین (مصر، شروع به) استکبار و سلطه‌گری کرد، و (در میان) مردمان آنجا (تفرّقه انداخت و آنان) را به گروهها و دسته‌های مختلفی تبدیل نمود. (هر گروهی و دسته‌ای به دفاع از افراد خود و جنگ و دشمنی با سایرین می‌پرداخت. فرعون مخصوصاً مردمان مصر را به دو گروه مشخّص قبطیان و سبطیان تقسیم کرد، و) گروهی از ایشان را (که سبطیان یعنی بنی‌اسرائیل بودند، در برابر قبطیان) ضعیف و ناتوان می‌کرد. پسرانشان را سر می‌برید و دخترانشان را (برای خدمتگذاری) زنده نگاه می‌داشت. او مسلّماً از زمره‌ی تباهکاران (و جنایتکاران تاریخ) بود.
فرعون همواره در زمین بلندپروازی کرد و اهل زمین (مصر) را گونه‌گون گردانید؛ حال آنکه گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشانَد، پسرانشان را می‌کُشد و زنانشان را زنده و بی‌حیا وا می‌گذارد. بی‌گمان او از مفسدان است.
همانا فرعون برتری جُست در زمین و گردانید مردمش را گروهائی ناتوان می‌گرفت دسته‌ای از آنان را سر می‌برید فرزندان ایشان را و می‌گذارد زنان ایشان را و همانا او بود از تباهکاران‌


القصص ٣ آیه ٤ القصص ٥
سوره : سوره القصص
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَلا»: سرکشی و قلدری کرد. زورگوئی کرد و بزرگی فروخت (نگا: مؤمنون / و ، یونس / ). «شِیَعاً»: جمع شیعة، گروهها و دسته‌ها. طوائف گوناگون. «طَآئِفَةً مِّنْهُمْ»: مراد سبطیان یا بنی‌اسرائیل است (نگا: بقره / ). «یَسْتَحْیِی نِسَآءَهُمْ»: (نگا: بقره / ، اعراف / و ابراهیم / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - فرعون، حاکمى خودکامه و سلطه گر (إنّ فرعون علا فى الأرض) «علوّ» به معناى برترى جویى و خودکامگى است.

۲ - تقسیم مردم مصر به طبقات و دسته هاى مختلف و پیرو، نمود سیاست خودکامه و سلطه جویى فرعون (إنّ فرعون علا فى الأرض و جعل أهلها شیعًا) جمله «جعل أهلها شیعاً» عطف تفسیرى بر «علا فى الأرض» و بیانگر نوع برترى جویى فرعون نسبت به مردم سرزمین مصر است. گفتنى است که «شیع» جمع «شیعة» است و «شیعة» به فرد یا گروه پیرو اطلاق مى شود. بنابراین «جعل أهلها شیعاً»; یعنى، مردم آن سرزمین را به چند دسته پیرو درآورده بود.

۳ - اقدام فرعون به دسته دسته کردن مردم سرزمین مصر و ایجاد تفرقه میان آنان (و جعل أهلها شیعًا)

۴ - مردم مصر - از هر قشر و گروه - ملزم به پیروى محض و اطاعت بى چون و چرا از فرعون بودند. (و جعل أهلها شیعًا) تنکیر در «شیعاً» به اصطلاح تنکیر تفخیم است. بنابراین «شیعاً»; یعنى، پیروانى محض و بدون کمترین آزادى و اختیار.

۵ - سلب آزادى و اختیار از مردم، در بینش الهى ممنوع است. (إنّ فرعون علا فى الأرض و جعل أهلها شیعًا)

۶ - عناصر برترى طلب و خودکامه، فاقد صلاحیت رهبرى بر مردم اند. (إنّ فرعون علا فى الأرض و جعل أهلها شیعًا) نکوهش خداوند از فرعون به خاطر روحیه سلطه گرى وى، بیانگر مطلب یاد شده است.

۷ - استضعاف و به زبونى کشاندن بنى اسرائیل، نمودى دیگر از حاکمیت سلطه طلبانه فرعون است. (إنّ فرعون علا فى الأرض ... یستضعف طا(۱)فة منهم) مراد از «طائفة منهم» به قرینه آیات بعد، قوم بنى اسرائیل است.

۸ - تلاش زبون سازانه فرعون، تنها متوجه قوم بنى اسرائیل بود. (یستضعف طا(۲)فة منهم)

۹ - اقدام فرعون به کشتار وسیع و بى رحمانه پسران بنى اسرائیل (یستضعف طا(۳)فة منهم یذبّح أبناءهم) به کارگیرى فعل مضارع باب تفعیل (یذبّح)، بیانگر وسعت و گستردگى کشتار است.

۱۰ - خطرآفرینى افزایش جمعیت قوم بنى اسرائیل و جوانان آن، براى حکومت فرعون (یذبّح أبناءهم)

۱۱ - زنده نگه داشتن دختران بنى اسرائیل على رغم کشتن پسران آنان، اقدام بى رحمانه دیگر فرعون علیه آن قوم (یذبّح أبناءهم و یستحیى نساءهم) «نساء» مقابل «رجال» و به معناى زنان است و قرار گرفتن آن در مقابل «أبناء» (پسران)، نشان مى دهد که مقصود از آن در این جا «بنات» (دختران) است.

۱۲ - افزایش نامتعادل تعداد زنان بر مردان در یک جامعه، درپى دارنده ضعف و زبونى آن (یستضعف طا(۴)فة منهم ... و یستحیى نساءهم) برداشت یاد شده از آن جا است که خداوند، زنده گذاشته شدن دختران بنى اسرائیل را، یکى دیگر از نمودهاى زبون سازى فرعون به شمار آورده است.

۱۳ - تفرقه میان مردم و افزایش بسیار و نامتعادل زنان بر مردان در یک جامعه، از عوامل فساد و تباهى آن جامعه و مردم (جعل أهلها شیعًا یستضعف طا(۵)فة منهم یذبّح أبناءهم و یستحیى نساءهم إنّه کان من المفسدین)

۱۴ - فرعون، از زمره مفسدان تاریخ مصر و از تبار آنان (إنّه کان من المفسدین) برداشت یاد شده بدان احتمال است که «من» در «من المفسدین»، نشویه و بیانگر خاستگاه خانوادگى فرعون باشد.

۱۵ - فساد و تباهى، امرى ریشه دار در خاندان و نیاکان فرعون (إنّه کان من المفسدین) تعبیر از نیاکان فرعون به «المفسدین» (به صورت جمع با «ال») نشان مى دهد که همه آنان فسادگر بودند و فلسفه فسادگرى در تاریخ فرعون ها، بسیار ریشه دار بوده است.

۱۶ - حکومت فرعون ها در مصر، آمیخته با فساد، تباهى و بدبختى مردم آن سرزمین بود. (إنّه کان من المفسدین)

۱۷ - نقش بنیادین خانواده در صلاح و فساد فرزندان (إنّه کان من المفسدین) جمله «إنّه کان...» به منزله تعلیل براى «علا فى الأرض...» است; یعنى، فرعون بدان جهت که از خاندانى مفسد به وجود آمده و در میان آنها رشد کرده بود، خوى برترى طلبى را از آنان به ارث برده بود.

موضوعات مرتبط

  • آزادى: ممنوعیت سلب آزادى ۵
  • اختلاف: آثار اجتماعى اختلاف ۱۳
  • بنى اسرائیل: استحیاى دختران بنى اسرائیل ۱۱; استضعاف بنى اسرائیل ۷; پیروى بنى اسرائیل ۴; تاریخ بنى اسرائیل ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶; خطر ازدیاد جمعیت بنى اسرائیل ۱۰; ذلت بنى اسرائیل ۷، ۸; عوامل ذلت بنى اسرائیل ۱۶; عوامل فساد اجتماعى بنى اسرائیل ۱۶ ; قتل پسران بنى اسرائیل ۹، ۱۱
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۱۲، ۱۳; عوامل انحطاط جامعه ۱۳; عوامل ذلت جامعه ۱۲
  • خانواده: نقش خانواده ۱۷
  • رهبرى: شرایط رهبرى ۶
  • زنان: آثار اجتماعى ازدیاد زنان ۱۲، ۱۳
  • فرزند: عوامل مؤثر در اصلاح فرزند ۱۷; عوامل مؤثر در فساد فرزند ۱۷
  • فرعون: آثار استبداد فرعون ۸; اختلاف افکنى فرعون ۳; استبداد فرعون ۱، ۴، ۷; افساد فرعون ۱۴; افساد نیاکان فرعون ۱۴، ۱۵; برترى طلبى فرعون ۱; پیروى از فرعون ۴; تاریخ دوران فرعون ۲، ۳; تاریخ فرعون ۱۵; روش حکومت فرعون ۲، ۳; ظلم فرعون ۹، ۱۱; قتلهاى فرعون ۹، ۱۱; منشأ افساد فرعون ۱۵
  • فرعونیان: افساد فرعونیان ۱۶; ویژگیهاى حکومت فرعونیان ۱۶
  • مستبدان: رهبرى مستبدان ۶
  • مصرباستان: مفسدان مصرباستان ۱۴
  • مصریان باستان: طبقات اجتماعى مصریان باستان ۲

منابع