أَحَاط

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Added word proximity by QBot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

فراگرفتن. در قاموس گويد: حوط، حيطه، و حياطة به معنى حفظ، صيانت و مراقبت است. راغب گويد: حائط ديوارى است كه مكان مخصوصى را فرا گيرد، احاطه در اجسام به كار مى‏رود مثل فلان چيز را احاطه كردم و نيز در حفظ استعمال مى‏شود مثل «اِنَّهُ بِكُلِّ شَى‏ءِ مُحيطٌ»: خداحافظ و نگهدارنده هر چيز است و نيز به معنى علم مى‏آيد نحو «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيط»، «وَ اِنّز اللّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَى‏ءٍ عِلماً» (به اختصار). ناگفنه نماند معنى اصلى همان فرا گرفتن و احاطه است و آن با علم و نگهدارى و مراقبت و بلائى كه شخص را فرا مى‏گيرد سازگار است . * [طلاق:12] حقّا كه خدا در دانائى هر چيز را فرا گرفته است . نظير [جنّ:28]، [كهف:91]. * [بقره:81] بلى هر كه بدى را كسب كند و گناهش او را فرا گيرد آنها ياران آتش اند. ظاهر آيه آن است كه عمل مثل هاله اطراف انسان را فرا مى‏گيرد و راهى براى ورود رحمت و هدايت به قلبش باقى نمى‏گذارد، اعمال كه به صورت نيرو از عامل خارج مى‏شوند از او جدا نمى‏گردند بلكه حتى بر روى قلب زنگار مى‏شود چنانكه فرموده [مطفّفين:14]. در سوره يس، احاطه اعمال به صورت زنجيرها و سدّها ذكر شده است [يس:8-9] زنجيرهائيكه در گردن تا چانه رسيده‏اند و سدّ بخصوصى كه از جلو و پشت سر، آنها را پوشيده است جز واقعيّت اعمال بد نيستند. * [كهف:42]، [يوسف:66] مراد از «احيط» و «يحاط» احاطه و فراگرفتن بلا است و تقدير چنين است: «اُحيطَ الْبَلاءُ بِثَمِرِهِ اَنْيُحاطَ الْبَلاءُ بِكُمْ» معنى دو آيه چنين مى‏شود: ميوه‏اش با بلا احاطه شد پس دو دست خويش را به حسرت براى مالى كه خرج كرده بود به هم مى‏ماليد. حتماً بايد او را بياوريد مگر آنكه با پيش آمدى احاطه شويد . * [عنكبوت:54] عذاب را به عجله از تو مى‏خواهند حال آنكه جهنّم كافران را فرا گرفته است . آيه شريفه مبيّن آن است كه جهنّم در حال حاضر كفّار را فرا گرفته است ولى متوجّه آن نيستند همانطور كه برق در ابر و آتش در سنگ پنهان است و ما متوجّه نيستيم هكذا جهنّم در اين زندگى مخفى است و اهل كفر را فرا گرفته ولى متوجّه آن نيستند. نظير اين، آيات [انفطار:13-16] است بنابر آنكه جمله‏هاى اسميّه دلالت بر حال و استمرار دارند. * [بقره:19]، [فصّلت:54]، [هود:92]، [نساء:126]. محيط: از اسماء اللّه الحسنى است يعنى احاطه كننده. فرا گيرنده. كه با علم و حفظ قابل جمع است و مى‏شود آن را فرا گيرنده، عالم، و حافظ معنى كرد «اِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلونَ مُحيطٌ» خدا آنچه را كه مى‏كنند فرا گرفته و عالم و نگدارنده است و چون محيط در جاى حافط به كار رود قهراً شدت حفظ و تمام علم را مى‏فهماند زيرا معنى اصلى كلمه فرا گيرنده است در مجمع ذيل آيه 126 نساء گفته: معنى محيط بالشى‏ء آن است كه من جميع الجهات به آن داناست. در خاتمه بايد دانست كه افعال و مشتقات اين مادّه در قرآن كريم همه از باب افعال به كار رفته است. كلمه محيط مجموعاً يازده بار امده است هشت بار درباره خدا، دو بار در خصوص جهنّم، و يك دفعه در مورد عذاب .


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...