تَوْفِيقِي
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(بروزن فلس) مطابقت ميان دو چيز. راغب آن را به كسر واو گفته است. [نباء:25-26]. وفاق مصدر از براى فاعل است يعنى «جَزاءً مُوافِقاً» آب جوشان و چرك كيفرى است موافق و برابر اعمالشان (نعوذبالله منهما) [نساء:35]. توفيق ايجاد موافقت ميان دو چيز يا چيزها است از آن جهت اصلاح نيز معنى شده است. يعنى اگر زن وشوهر خواستار اصلاح شوند خدا ميان آنها موافقت ايجاد كند و اصلاح نمايد. [هود:88]. يعنى جز اصلاح مقصدى ندارم آنچه بتوانم و اصلاح كردنم نيست مگر بيارى خدا مراد از توفيق آن بود كه ميان آن قوم و پذيرفتن حق موافقت ايجاد كند و توفيق در آيه همان اصلاح است.
در حال بارگیری...