البقرة ١٠٦
ترجمه
البقرة ١٠٥ | آیه ١٠٦ | البقرة ١٠٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا نَنسَخْ»: آنچه را که زائل کنیم. آنچه را که باطل گردانیم. آنچه را که تغییر دهیم. واژه (مَا) شرطیّه و محلّاً منصوب به (نَنسَخْ) است و (نَنسَخْ) مجزوم بدان است. «آیَةٍ»، هر معجزهای از معجزات پیغمبران پیشین. آیه قرآنی. نشانه جهانی. شریعت. «نُنسِهَا»: از خاطر مردم آن را بزدائیم. از یاد دیگرانش میبریم. از مصدر (إنسَاء) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ... (۱) وَ إِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَکَانَ آيَةٍ... (۴)
أُحِلَ لَکُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ... (۲) إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ... (۲) سَنُقْرِئُکَ فَلاَ تَنْسَى (۱) کُلُ الطَّعَامِ کَانَ حِلاًّ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۰۶ و ۱۰۷ بقره
- معنى ((نسخ )) و مراد از ((نسخ آيه ))
- مفهوم ((آيت )) و اقسام آيات الهى
- اشاره به دو اعتراض بر مساءله نسخ
- استنباط پاسخ آنها از آيه كريمه
- پنج نكته پيرامون نسخ
- آيات منسوخه نوعا لحنى دارند كه مى فهمانند بزودى نسخ خواهند شد
- فراموشاندن (انساء) آيه اى از آيات خدا شامل رسول خدا نمى شود
- وجه استثنا در (الا ماشاء اللّه ) بمعنى اثبات فراموشى در مواردى كه خدا بخواهد نيست
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره وقوع نسخ در مواردى از كلام اللّه )
نکات آیه
۱ - ادیان الهى قابل نسخ شدن است. (ما ننسخ من ءایة أو ننسها) از مصادیق مورد نظر براى «ءایة» - به دلیل آیات گذشته که درباره بعثت پیامبر و دعوت اهل کتاب به شریعت اسلام بود - ادیان گذشته است. «ما» در «ما ننسخ» شرطیه و مفعول براى «ننسخ» مى باشد و «من»بیانیه است; یعنى، آنچه از آیات را که نسخ کنیم و باطل سازیم ...
۲ - خداوند، برخى از ادیان یا احکامى از یک دین را، ممکن است از اذهان محو و از خاطرها بزداید. (ما ننسخ من ءایة أو ننسها) «انساء» (مصدر ننسى) به معناى: از خاطرها زدودن است و این معنا مى تواند با فرمان به متارکه ادیان و یا احکام به گونه اى که از اذهان برود، تحقق یابد.
۳ - امکان نسخ در آیات قرآن و احکام اسلام (ما ننسخ من ءایة أو ننسها) از مصادیق «ءایة» مى تواند آیه اى از قرآن و یا حکمى از اسلام باشد.
۴ - نسخ ادیان و نسخ آیاتى از قرآن و احکامى از دین اسلام، تنها به دست خدا و در اختیار اوست. (ما ننسخ من ءایة ... ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر) از اینکه نسخ به خداوند نسبت داده شده و نیز از تعلیل آن به اقتدار خداوند با جمله «ألم تعلم ...»، برداشت فوق به دست مى آید.
۵ - واداشتن مردم به متارکه ادیان گذشته یا برخى از آیات و احکام اسلام، تنها به دست خدا و در اختیار اوست. (أو ننسها) نسبت دادن انساء به خداوند (از ذهنها بزداییم) و نیز جمله «ألم تعلم ...» در ذیل آیه گویاى برداشت فوق است.
۶ - خداوند، در پى نسخ ادیان گذشته و واداشتن مردم به ترک آن، دینى بهتر و یا همانند آن را به مردم ارائه مى کند. (ما ننسخ من ءایة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها) حرف «أو» براى بیان تنویع است. بنابراین مراد از «نأت بخیر منها ...»(بهتر از آن یا همانند آنها را مى آوریم) این است که احکام جایگزین شده، برخى بهتر از احکام منسوخ و برخى همانند آن است.
۷ - خداوند، هرگاه آیه اى از قرآن یا حکمى از اسلام را نسخ کند و یا به متارکه آن فرمان دهد، آیه و حکمى بهتر یا همسان با آن را نازل مى کند. (ما ننسخ من ءایة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها)
۸ - احکام الهى، داراى مصلحت براى انسان و تضمین کننده خیر و سعادت او (نأت بخیر منها أو مثلها)
۹ - سیر تکاملى ادیان در طول زمان (ما ننسخ من ءایة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها)
۱۰ - تفاوت آیات الهى و برترى برخى بر برخى دیگر (نأت بخیر منها)
۱۱ - نسخ ادیان گذشته و ارائه آیینى بهتر و یا همانند آن، رحمت و فضلى است از جانب خدا بر بندگان. (و اللّه ذوالفضل العظیم. ما ننسخ من ءایة ... نأت بخیر منها أو مثلها) بیان فضل و رحمت الهى در آیه قبل و سپس بیان نسخ دینى و جایگزین کردن شریعتى دیگر، حاکى از آن است که: نسخ دینى و ارائه آیینى جدید، از مصادیق رحمت و فضل خداوند است.
۱۲ - قدرت خداوند، قدرتى فراگیر و مطلق است. (أن اللّه على کل شىء قدیر)
۱۳ - اتصاف خداوند به قدرتى فراگیر و مطلق، امرى روشن براى انسانها (ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر) استفهام در جمله فوق استفهام تقریرى است و این نوع استفهام در موردى به کار مى رود که مخاطب مضمون جمله را پذیرفته و آن را باور دارد. از آنجا که مخاطب جمله فوق همه انسانها هستند; یعنى، «ألم تعلم أیها الأنسان»، معلوم مى شود: همگان به قدرت مطلق خدا آگاه هستند.
۱۴ - نسخ ادیان و احکامى از دین، درخورِ دارنده قدرت مطلق است. (ما ننسخ من ءایة أو ننسها ... ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر) جمله «ألم تعلم ...» (البته دانستى که خدا بر هر چیز تواناست) دلیل براى حقایقى است که در آیه مطرح شده است و از آنهاست نسخ کردن احکام و یا به فراموشى انداختن آنها; یعنى، چون خداوند داراى قدرت مطلق است، مى تواند دینى را نسخ کند.
۱۵ - تشریع دینى به جاى دین نسخ شده و نازل کردن حکمى به جاى حکم منسوخ، درخورِ دارنده قدرت مطلق است. (نأت بخیر منها أو مثلها ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر) در برداشت فوق جمله تعلیلیه «ألم تعلم ...» در ارتباط با «نأت بخیر ...» معنا شده است; یعنى، چون خداوند داراى قدرت مطلق است، بر جاى گزینى شریعتى بهتر و یا همانند شریعت منسوخ، تواناست.
۱۶ - تشریع و تکوین داراى ارتباطى تنگاتنگ با یکدیگر* (نأت بخیر منها أو مثلها ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر) جمله «ألم تعلم ...» تعلیل است براى جمله «ما ننسخ ...» و رساى به این نکته است که نسخ شریعت تنها از کسى بر مى آید که بر همه چیز قادر باشد، بنابراین، شریعت به همه هستى و قوانین حاکم بر آن مرتبط است.
روایات و احادیث
۱۷ - از امام باقر(ع) درباره سخن خدا که مى فرماید: «ما ننسخ من آیة او ننسها نأت بخیر منها أو مثلها» روایت شده که فرمود: «الناسخ ما حوّل ... مثل قوم یونس إذ بداله فرحمهم ...;[۱] ناسخ عبارت است از چیزى که تغییر دهد ... مثل قوم یونس زمانى که براى خدا نسبت به عذاب آنان بداء حاصل شد و مورد رحمت خدا قرار گرفتند ...».
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تفاوت آیات خدا ۱۰
- احکام: جایگزینى احکام منسوخ ۷، ۱۵; فراموشاندن احکام ۲; فلسفه احکام ۸; نسخ احکام ۱۴، ۱۵
- ادیان: تاریخ ادیان ۹; تکامل ادیان ۹; جایگزینى ادیان منسوخ ۶، ۱۱، ۱۵; فراموشاندن ادیان ۲، ۵، ۶; نسخ ادیان ۱، ۴، ۶، ۱۱، ۱۴، ۱۵
- اسلام: نسخ احکام اسلام ۳، ۴، ۷; نقش اسلام ۵
- اسماء و صفات: قدیر ۱۲، ۱۳
- انسان: خداشناسى انسان ها ۱۳
- تشریع: تشریع و تکوین ۱۶
- خدا: آثار قدرت خدا ۱۵; اختصاصات خدا ۴، ۵; اختیارات خدا ۴، ۵; افعال خدا ۲; بداء در خدا ۱۷; قدرت خدا ۱۳، ۱۴; مظاهر فضل خدا ۱۱; وسعت قدرت خدا ۱۲، ۱۳; ویژگیهاى قدرت خدا ۱۲
- خیر: زمینه خیر ۸
- دین: نظام تعالیم دین ۱۶
- سعادت: عوامل سعادت ۸
- قرآن: جایگزینى آیات منسوخ قرآن ۷; نسخ آیات قرآن ۷; نسخ در قرآن ۳، ۴
- ناسخ: مراد از ناسخ ۱۷
- نسخ: منشأ نسخ ۴، ۱۴
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۵۵، ح ۷۷; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۰، ح ۲.