الإسراء ٣٩
ترجمه
الإسراء ٣٨ | آیه ٣٩ | الإسراء ٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذلِکَ»: آن احکام پیشین راجع به اوامر و نواهی. «مِنَ الْحِکْمَةِ»: احکام مذکور برخی از امور حکمتآمیز است. احکام مذکور عین حکمت و ساخته و پرداخته از آن است. اشیاء متقدّم از جمله چیزهائی میباشند که عقل به صحّت و استواری آنها گواهی میدهد و نفس بدانها میگراید. «مَدْحُوراً»: مطرود از رحمت خدا (نگا: اعراف / ، إسراء / ).
تفسیر
- آيات ۲۳ - ۳۹، سوره اسرى
- قضاء تشريعى خداوند به نپرستيدن جز او
- نيكى كردن به والدين ، از مهمترين واجبات بعد از توحيد
- آيه در مقام انحصار حكم به دوران پيرى پدر ومادر نيست !
- امر به تواضع وخضوع در برابر والدين ودعا براى آنها
- اشاره به وجه اينكه فرمود: اسرافكاران برادران شياطين هستند
- نهى از افراط وتفريط در انفاق
- نهى از فرزند كشى (چه دختر وچه پسر) از بيم فقر وگرسنگى كه در عرب رسم بوده
- نهى شديد از زناكارى
- بحثى قرآنى واجتماعى پيرامون حرمت زنا
- معناى جمله : ((فلايسرف فى القتل انه كان منصورا((
- نهى از تصرف در مال يتيم وامر به وفاء به عهد
- امر به مراعات عدالت ووفا در كيل ووزن وبيان ((خير(( و((احسن تاءويلا(( بودن آن
- نهى از متابعت از غير علم (لاتقف ما ليس لك به علم )
- اشاره به حكم فطرت به لزوم پيروى از علم يا پيروى از ظنّ به استناد حجت علمىوعقلى
- رد اشكالاتى به آيه كه مى گويد عمل به اين آيه خود متابعت از ظن است !
- تعليل نهى از پيروى از غير علم به : ((ان السمع والبصر والفوادكل اولئك كان عنه مسؤ ولا((
- كلام مجمع البيان در معناى آيه (ولاتقف ما ليس لك به علم ) ونقد آن
- نهى از تكبر وگردن فرازى كردن
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل جمله : ((وبالوالدين احسانا(( درباره نيكى كردن به پدر ومادر
- چند روايت در معناى ((اوابين ((
- رواياتى درباره اجتناب از افراط وتفريط در انفاق درذيل آيه : ((ولاتجعل يدك مغلولة الى عنقك ...((
- اعمالى كه با ايمان به خدا سازگارى ندارد
- چند روايت در ذيل آيه : ((ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا...((
- رواياتى درباره پيروى نكردن از غير علم وتقسيم شدن ايمان ، بر اعضاء وجوارح (انالسمع والبصر...)
نکات آیه
۱- مجموعه اوامر و نهیهاى خداوند، که به پیامبر(ص) وحى شد، رهنمودهایى حکیمانه است. (ذلک ممّا أوحى إلیک ربّک من الحکمة) مشارالیه «ذلک» مجموعه تعالیم، اعم از نواهى و اوامرى مى باشد که در چند آیه قبل آمده است.
۲- دعوت به توحید، خداپرستى، احسان به والدین، اجتناب از پرخاشگرى بر آنان، دعا براى والدین و پرداخت حقوق خویشاوندان، تعالیمى حکیمانه و وحى الهى است. (ذلک ممّا أوحى إلیک ربّک من الحکمة)
۳- وحى پیامهاى حکیمانه به پیامبر(ص)، جلوه ربوبیت خاص خداوند براى آن حضرت است. (أوحى إلیک ربّک من الحکمة) اضافه «ربّ» به «ک» - که مرجع آن پیامبر(ص) است - مى تواند مشعر به معناى یاد شده باشد.
۴- ارائه تعالیمى حکیمانه از سوى خداوند براى بشر، مقتضاى ربوبیت اوست. (ذلک ممّا أوحى إلیک ربّک من الحکمة)
۵- دستورهاى الهى، حقایقى است مبتنى بر علم و آگاهى خداوند به نیازهاى تربیتى بشر (ذلک ممّا أوحى إلیک ربّک من الحکمة) «حکمت» وقتى به خداوند نسبت داده شود، به معناى معرفت او به اشیا و به وجود آوردن آنها در نهایت اتقان است (مفردات راغب).
۶- اجتناب از شرک به خداوند، تکلیفى الهى بر بندگان (و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر)
۷- پرهیز از شرک به خدا، داراى اهمیتى ویژه در مجموعه آموزه هاى دین (و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر) برداشت فوق، از تکرار نهى «لاتجعل مع الله إلها ءاخر» - که یکى در آغاز مجموعه اوامر و نهیهاى خداوند در این سوره (آیه ۲۲) و دیگرى در پایان آنها (آیه مورد بحث) آمده است - استفاده مى شود.
۸- توحید و پرهیز از شرک، باید حاکم بر مجموعه روابط فردى، خانوادگى و اجتماعى باشد. (و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر) ذکر مجموعه تعالیم فردى، خانوادگى و اجتماعى در بین دو نهى از شرک، (آیه ۲۲ و این آیه) مى تواند مشعر به حقیقت یاد شده باشد.
۹- انسان، همواره در معرض ابتلا به شرک و نیازمند به هشدار است. * ( لاتجعل مع الله إلهًاءاخر ... و قضى ربّک ألاّتعبدوا إلاّ إیّاه ... لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر) تأکید بر پرهیز از شرک در این مجموعه آیات (آیه ۲۲ - ۳۸) که درباره مباحث مختلف خانوادگى و اجتماعى است بیانگر این نکته است که احتمال لغزش انسانها زیاد است و باید به آنها توجه داده شود.
۱۰- پایبندى به ارزشهاى اخلاقى - اجتماعى، تنها در پرتو توحید و پرهیز از شرک، امکان پذیر است. * (ذلک ممّا أوحى إلیک ربّک من الحکمة و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر) آورده شدن تعالیم اخلاقى و اجتماعى اسلام در این آیات بین دو نهى از شرک، مى تواند بیانگر این معنا باشد.
۱۱- آتش دوزخ، فرجام حتمى مشرکان است. (و لاتجعل مع الله إلهًا ءاخر فتلقى فى جهنّم)
۱۲- افکنده شدن مشرکان در دوزخ، همراه با ملامت، طرد و اهانت است. (فتلقى فى جهنّم ملومًا مدحورًا) «مدحوراً» به معناى «مطرود» است که در آن معناى اهانت و استخفاف اشراب شده است.
۱۳- مشرکان در حهنّم، به عذاب جسمى و روحى مبتلا خواهند بود. (فتلقى فى جهنّم ملومًا مدحورًا) «القا در حهنّم» دلالت بر جسمانى بودن عذاب مى کند و «ملوماً» و «مدحوراً» - که به معناى طرد و سرزنش است - دلالت بر عذاب روحى دارد.
موضوعات مرتبط
- احسان: دعوت به احسان ۲
- اخلاق: زمینه ارزشهاى اخلاقى ۱۰
- ارزشها: زمینه ارزشهاى اجتماعى ۱۰
- انسان: تکلیف انسان ها ۶; لغزشگاههاى انسان ۹; نیازهاى معنوى انسان ۹
- توحید: آثار توحید ۱۰; حاکمیت توحید ۸; دعوت به توحید ۲
- جهنّم: عذابهاى جهنّم ۱۳
- جهنّمیان ۱۱، ۱۳:
- خانواده: ملاک روابط خانوادگى ۸
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۴; حکمت خدا ۱، ۲، ۴; حکمت در اوامرخدا ۱; حکمت در نواهى خدا ۱; علم غیب خدا ۵; نشانه هاى ربوبیت خدا ۳
- دین: تعالیم دین ۲، ۴; حقانیت دین ۵; دین و نیازهاى تربیتى ۵; علم در تعالیم دین ۵; مهمترین تعالیم دین ۷
- روابط اجتماعى: ملاک روابط اجتماعى ۸
- شرک: آثار اجتناب از شرک ۱۰; اجتناب از شرک ۶; اهمیت اجتناب از شرک ۷; خطر شرک ۹; زمینه شرک ۹
- عبادت: دعوت به عبادت ۲
- محمد(ص): وحى به محمد(ص) ۱، ۳
- مشرکان: تحقیر مشرکان ۱۲; سرزنش مشرکان ۱۲; عذاب اخروى مشرکان ۱۳; عذاب جسمى مشرکان ۱۳; عذاب روحى مشرکان ۱۳; فرجام مشرکان۱۱; مشرکان در حهنّم ۱۱، ۱۲، ۱۳; هلاکت مشرکان ۱۲
- نیازها: نیاز به هشدار ۹
- والدین: اجتناب از بى احترامى به والدین ۲; احسان به والدین ۲; دعا براى والدین ۲
- وحى: تعالیم وحى ۲; نقش وحى ۳