البقرة ٢٥٣
ترجمه
البقرة ٢٥٢ | آیه ٢٥٣ | البقرة ٢٥٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَلَّمَ اللهُ»: خدا با او سخن گفته است. عائد موصول، یعنی ضمیر (ه) محذوف است، و تقدیر چنین است: کَلِمَةُ اللهُ ... «دَرَجَاتٍ»: مراتب و منازل. منصوب است چون مفعول دوم (رَفَعَ) در مفهوم (بَلَّغَ) است، یا حال (مِن بَعْضِهِمْ) و در مفهوم (ذَا دَرَجَاتٍ)، یا مفعول مطلق است و درجات در مفهوم (رفعات) است، منصوب به نزع خافض است و حرف جرّ (عَلی یا إِلی یا فی) محذوف است. «بَیِّنَات»: دلائل روشن. معجزات مذکور در (آلعمران / ). «أَیَّدْنَاهُ»: یاری و توانائیش دادیم. «رُوحِ الْقُدُسِ»: روح پاک. یعنی: جبرئیل. اضافه موصوف به صفت است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۵۴ - ۲۵۳ ، سوره بقره
- دفع اين توهم كه بعد از دعوت انبيا (ع ) جنگ چه فايده دارد؟ و اشاره به علل پيدايش جنگ ها در اين آيات
- انيبا (ع ) در عين حال كه در اصل فضل رسالت مشتر كند، از درجات مختلفى برخوردارند
- اختلاف و درگيرى بين مردم از جانب خود آنها و مستند به اختيار انسانها است
- دو نوع فضيلت و برترى كه بعضى از انبيا (ع ) بر بعض ديگر دارند
- اقوال مختلف در باره اينكه در آيه مراد از پيامبرى كه خدا با او سخن گفته كيست ؟
- اختلاف ديگر در معناى ((دفع بعضهم درجات ))و مراد از بعض در آن
- آيه به اطلاق خود شامل تمام رسولان مى شود و دليلى بر اختصاص آيه وجود ندارد
- گفتارى پيرامون تكلم خداى تعالى
- ويژگيهاى انبيا (ع ) و اخبارى كه ايشان آورده اند امور حقيقيه هستند و در بيان حقائق الهيه مجاز گوئى نشده است
- حقيقت ((كلام )) و تعريف آن در عرف بنى آدم
- در قرآن كريم تكلم به معناى معهود بين ما از خدا نفى و حقيقت معناى تكلم درباره خداى سبحان اثبات شده است
- تكلم خداى تعالى مانند خلقت ، احياء، اماتة ، رزق و هدايت از افعال زمانى خداوند است
- موارد استعمال نفس ((قول )) در قرآن مجيد
- قول خدا در تكوينيات عبارت است از خود موجودات تكوينى
- قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟
- الفاظ ديگرى در قرآن كه به معناى ((قول )) و ((كلام )) نزديك مى باشند
- بيان حقيقى بودن استعمال لفظ ((كلام )) و ((قول )) در غير موارد بشرى
- آنچه از مطالب گذشته بدست آمد
- دادن بينات و تاءييد به روح القدس در باره حضرت عيسى (ع ) به نحوى خاص است
- سرپيچى كردن از انفاق كفر و ظلم است
- بحث روايتى (در ذيل آيات گذشته ، وقوع اختلاف بعد از رسول خدا (ص ) و رواياتى در باره تكليم خدا
- روايتى در ارتباط با آيه (كان الناس امة واحدة ...) و اختلاف امت
- رواياتى از ائمه معصومين عليهم السلام در باره تكلم خداوند
- بحثى فلسفى (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و بيان فلسفى متكلم بودن خداوند)
- وجه تسميه علم كلام و اشاره با اختلاف اشاعره و معتزله در باره تقديم يا حادث بودن كلام خدا
- نزاع اشاعره و معتزله پايه و اساسى ندارد
نکات آیه
۱ - منزلت والاى رسولان الهى نزد خداوند (تلک الرّسل) کلمه «تلک» - که براى اشاره به دور است - بیانگر مقام بلند و منزلت والاى پیامبران الهى است.
۲ - فضیلت و برترى برخى از رسولان الهى بر برخى دیگر، با وجود همانندى آنان در اصل رسالت (تلک الرّسل فضّلنا بعضهم على بعض)
۳ - خداوند با برخى از رسولانش (حضرت موسى) سخن گفت. (منهم من کلّم اللّه)
۴ - سخن گفتن خداوند با برخى از پیامبران، دلیل برخوردارى آن پیامبر از فضیلت و منزلتى برتر. (منهم من کلّم اللّه)
۵ - برترى منزلت برخى از رسولان الهى، به درجات و مراتبى چند از جانب خداوند (تلک الرّسل فضّلنا بعضهم على بعض ... و رفع بعضهم درجات)
۶ - اعطاى نشانه هاى روشن از جانب خداوند، به عیسى بن مریم (ع) و تأیید او به روح القدس (جبرئیل) (و اتینا عیسى ابن مریم البیّنات و ایّدناه بروح القدس)
۷ - عیسى (ع)، على رغم منزلت و فضیلت والایش، فرزند مریم است ; نه فرزند خداوند. (و اتینا عیسى ابن مریم البیّنات)
۸ - امتیاز حضرت عیسى (ع) در میان انبیا، به دلیل برخوردارى از بیّنات فراوان و تأییدش به روح القدس (تلک الرّسل فضلنا ... و اتینا عیسى ابن مریم البیّنات و ایّدناه بروح القدس)
۹ - اختلافات اعتقادى میان پیروان مذاهب، از عوامل وقوع جنگها (و لو شاء اللّه ما اقتتل ... و لکن اختلفوا)
۱۰ - دین، منشأ اختلاف نیست; بلکه مردم، خود، اختلاف مى کنند. (من بعد ما جاءتهم البیّنات و لکن اختلفوا)
۱۱ - براهین الهى بر صدق رسالت انبیا، روشن و قابل فهم براى همگان (من بعد ما جاءتهم البیّنات) با توجّه به اینکه خداوند از براهین، تعبیر به «بیّنات» نموده است.
۱۲ - سنّت خداوندى، على رغم ارسال انبیا، براى دعوت به ایمان و رفع اختلاف، اجبار آدمیان به ایمان و عدم اختلاف و کشتار نیست. (و لو شاء اللّه ما اقتتل الّذین ... و لکن اختلفوا)
۱۳ - آزادى انسانها در انتخاب کفر و ایمان به رسالت انبیا، سنّت الهى (و لو شاء اللّه ما اقتتل ... و لکن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من کفر)
۱۴ - پیروى از رسولان الهى، راه برچیده شدن اختلافات و نفى پیکارها و کشتارها (من بعد ما جاءتهم البیّنات و لکن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من کفر)
۱۵ - اختلافات و کشمکشهاى اجتماعى، برخاسته از اختیار و آزادى انسان (و لکن اختلفوا فمنهم من امن و منهم من کفر)
۱۶ - پیروان انبیا پس از ایشان اختلاف کردند; برخى ایمان و بعضى کفر را برگزیدند و با یکدیگر پیکار نمودند. (من بعدهم ... و لکن اختلفوا ... و لو شاء اللّه ما اقتتلوا)
۱۷ - ایمان و کفر، محورِ طبقه بندىِ افرادِ جامعه (فمنهم من امن و منهم من کفر)
۱۸ - ایمان یا کفر، انتخاب آدمى در برابر روشنگرى انبیاى الهى (من بعد ما جاءتهم البیّنات ... و لکن اختلفوا فهمنهم من امن و منهم من کفر)
۱۹ - حاکمیّت اراده الهى بر افعال اختیارى انسان و تحولات اجتماعى - تاریخى (و لو شاء اللّه ما اقتتل ... و لکنّ اللّه یفعل ما یرید)
۲۰ - اختیار و آزادى انسان، پرتویى از مشیّت و اراده الهى (و لو شاء اللّه ما اقتتل ... و لکن اختلفوا ... و لکنّ اللّه یفعل ما یرید) جمله «و لو شاء اللّه ما اقتتل»، دلالت بر اختیار آدمى دارد; و جمله «و لکنّ اللّه» دلالت بر این دارد که هیچ چیز از اراده و خواست خدا خارج نیست. بنابراین اختیار آدمى نیز به اراده و خواست خداست.
۲۱ - خداوند، هر آنچه را اراده کند، انجام مى دهد. (و لکنّ اللّه یفعل ما یرید)
موضوعات مرتبط
- اتحاد: عوامل اتحاد ۱۴
- اختلاف: آثار اختلاف ۹، ۱۶ ; عوامل اختلاف ۱۰، ۱۵، ۱۶ ; اختلاف دینى ۹
- ارزشها: ۴
- انبیا: امتیاز در انبیا ۲ ; فضایل انبیا ۱، ۳، ۴، ۵ ; هماهنگى انبیا ۲
- انسان: آزادى انسان ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۲۰ ; اختیار انسان ۱۵، ۱۸، ۱۹، ۲۰
- ایمان: آثار ایمان ۱۷ ; اختیار در ایمان ۱۸ ; ایمان به نبوّت ۱۳
- برگزیدگى: عوامل برگزیدگى ۸
- جامعه: تحولات در جامعه ۱۹ ; طبقات جامعه ۱۷
- جبرئیل: ۶ جبر و اختیار: ۱۲، ۱۳
- جنگ: عوامل جنگ ۹، ۱۶ ; موانع جنگ ۱۲
- خدا: اراده خدا ۱۹، ۲۱ ; افعال خدا ۲۱ ; برهان خدا ۱۱ ; تکلّم خدا ۳، ۴ ; حاکمیت خدا ۱۹ ; سنّتهاى خدا ۱۲، ۱۳ ; مشیّت خدا ۲
- دین: نقش دین ۱۰
- روح القدس: ۱۶
- عیسى (ع): تأیید عیسى (ع) ۶، ۸ ; عیسى (ع) فرزند مریم ۶، ۷ ; فضایل عیسى (ع) ۷، ۸
- کفر: آثار کفر ۱۷ ; اختیار در کفر ۱۳، ۱۸
- مقرّبان: ۱
- موسى (ع): تکلم خدا با موسى (ع) ۳ ; فضایل موسى (ع) ۳