گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۷: خط ۹:
<span id='link1'><span>
<span id='link1'><span>
==آيات ۱ - ۱۴، سوره قصص ==
==آيات ۱ - ۱۴، سوره قصص ==
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
طسم (۱)
طسم (۱)
تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الْمُبِينِ(۲)
تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الْمُبِينِ(۲)
نَتْلُوا عَلَيْك مِن نَّبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(۳)
نَتْلُوا عَلَيْك مِن نَّبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(۳)
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فى الاَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَستَضعِف طائفَةً مِّنهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَ يَستَحْىِ نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ(۴)
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فى الاَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَستَضعِف طائفَةً مِّنهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَ يَستَحْىِ نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ(۴)
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلى الَّذِينَ استُضعِفُوا فى الاَرْضِ وَ نجْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجْعَلَهُمُ الْوَرِثِينَ(۵)
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلى الَّذِينَ استُضعِفُوا فى الاَرْضِ وَ نجْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجْعَلَهُمُ الْوَرِثِينَ(۵)
وَ نُمَكِّنَ لهَُمْ فى الاَرْضِ وَ نُرِى فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كانُوا يحْذَرُونَ(۶)
وَ نُمَكِّنَ لهَُمْ فى الاَرْضِ وَ نُرِى فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كانُوا يحْذَرُونَ(۶)
وَ أَوْحَيْنَا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فى الْيَمِّ وَ لا تخَافى وَ لا تحْزَنى إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسلِينَ(۷)
وَ أَوْحَيْنَا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فى الْيَمِّ وَ لا تخَافى وَ لا تحْزَنى إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسلِينَ(۷)
فَالْتَقَطهُ ءَالُ فِرْعَوْنَ لِيَكونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا كانُوا خَطِئِينَ(۸)
فَالْتَقَطهُ ءَالُ فِرْعَوْنَ لِيَكونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا كانُوا خَطِئِينَ(۸)
وَ قَالَتِ امْرَأَت فِرْعَوْنَ قُرَّت عَينٍ لى وَ لَك لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۹)
وَ قَالَتِ امْرَأَت فِرْعَوْنَ قُرَّت عَينٍ لى وَ لَك لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۹)
وَ أَصبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسى فَرِغاً إِن كادَت لَتُبْدِى بِهِ لَوْ لا أَن رَّبَطنَا عَلى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(۱۰)
وَ أَصبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسى فَرِغاً إِن كادَت لَتُبْدِى بِهِ لَوْ لا أَن رَّبَطنَا عَلى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(۱۰)
وَ قَالَت لاُخْتِهِ قُصيهِ فَبَصرَت بِهِ عَن جُنُبٍ وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۱۱)
وَ قَالَت لاُخْتِهِ قُصيهِ فَبَصرَت بِهِ عَن جُنُبٍ وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۱۱)
وَ حَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَت هَلْ أَدُلُّكمْ عَلى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكمْ وَ هُمْ لَهُ نَصِحُونَ(۱۲)
وَ حَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَت هَلْ أَدُلُّكمْ عَلى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكمْ وَ هُمْ لَهُ نَصِحُونَ(۱۲)
فَرَدَدْنَهُ إِلى أُمِّهِ كىْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَ لَكِنَّ أَكثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۳)
فَرَدَدْنَهُ إِلى أُمِّهِ كىْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَ لَكِنَّ أَكثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۳)
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشدَّهُ وَ استَوَى ءَاتَيْنَهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذَلِك نجْزِى الْمُحْسِنِينَ(۱۴)
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشدَّهُ وَ استَوَى ءَاتَيْنَهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذَلِك نجْزِى الْمُحْسِنِينَ(۱۴)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۵۴: خط ۵۶:
<span id='link3'><span>
<span id='link3'><span>
==از داستان موسى (ع ) و فرعون مؤ منين بايد درس بگيرند ==
==از داستان موسى (ع ) و فرعون مؤ منين بايد درس بگيرند ==
نَتْلُوا عَلَيْك مِن نَّبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
نَتْلُوا عَلَيْك مِن نَّبَإِ مُوسى وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
كلمه ((من (( تبعيض را مى رساند، و كلمه ((بالحق (( متعلق است به كلمه ((نتلوا(( و معنايش اين است كه : ما بعضى از اخبار موسى را برايت تلاوت مى كنيم تلاوتى كه متلبس به لباس حق باشد. پس هر چه تلاوت مى شود از ناحيه ما و به وحى ما است ، بدون اينكه شيطان در القاى آن ذره اى مداخله داشته باشد، ممكن هم هست كه متعلق به كلمه ((نبا(( باشد كه در اين صورت معنى چنين مى شود: ما پاره اى از اخبار موسى و فرعون را بر تو مى خوانيم ، در حالى كه آن اخبار متلبس ‍ به حق است و هيچ شكى در آن نيست
كلمه ((من (( تبعيض را مى رساند، و كلمه ((بالحق (( متعلق است به كلمه ((نتلوا(( و معنايش اين است كه : ما بعضى از اخبار موسى را برايت تلاوت مى كنيم تلاوتى كه متلبس به لباس حق باشد. پس هر چه تلاوت مى شود از ناحيه ما و به وحى ما است ، بدون اينكه شيطان در القاى آن ذره اى مداخله داشته باشد، ممكن هم هست كه متعلق به كلمه ((نبا(( باشد كه در اين صورت معنى چنين مى شود: ما پاره اى از اخبار موسى و فرعون را بر تو مى خوانيم ، در حالى كه آن اخبار متلبس ‍ به حق است و هيچ شكى در آن نيست
حرف ((لام (( در جمله ((لقوم يؤ منون (( لام تعليل و متعلق است به جمله ((نتلوا(( و معنايش اين است كه : ما قسمتى از خبر موسى و فرعون را براى خاطر قومى كه به آيات ما ايمان مى آورند بر تو مى خوانيم تا در آن تدبر كنند
حرف ((لام (( در جمله ((لقوم يؤ منون (( لام تعليل و متعلق است به جمله ((نتلوا(( و معنايش اين است كه : ما قسمتى از خبر موسى و فرعون را براى خاطر قومى كه به آيات ما ايمان مى آورند بر تو مى خوانيم تا در آن تدبر كنند
خط ۶۴: خط ۶۶:
<span id='link4'><span>
<span id='link4'><span>
==وصف كارهاى فرعون و محيطى كه موسى (عليه السلام ) در آن زاده شد ==
==وصف كارهاى فرعون و محيطى كه موسى (عليه السلام ) در آن زاده شد ==
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فى الاَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَستَضعِف طائفَةً مِّنهُمْ
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فى الاَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَستَضعِف طائفَةً مِّنهُمْ
((علو(( در زمين كنايه از ستمگرى و بلند پروازى است . و كلمه ((شيع (( جمع ((شيعه (( و به معناى فرقه است ، در مجمع البيان گفته : ((كلمه ((شيع (( به معناى فرقه ها است ، و هر فرقه يك شيعه است ، و اگر شيعه ناميدند، بدين جهت است كه بعضى بعض ديگر را پيروى مى كنند((). و گويا مراد از اينكه فرمود: ((فرعون اهل زمين را شيعه شيعه كرد((، اين باشد كه اهل زمين را- كه گويا منظور از آنان اهل مصر باشد، و الف و لام در ((الارض (( براى عهد بوده باشد - از راه القاى اختلاف و تفرقه افكنى دسته دسته كرد، تا كلمه آنان متفق نشود، و يك دل و يك جهت نباشند، تا نتوانند بر او بشورند، و عليه او قيام نموده وامور را بر او دگرگون سازند، آن طور كه عادت همه ملوك است ، كه چون مى خواهند قدرت خود را گسترش داده و سلطنت خود را تقويت كنند، اين نقشه را به كار مى برند. و كلمه ((يستحيى (( از ((استحياء(( است ، كه به معناى زنده نگاه داشتن است
((علو(( در زمين كنايه از ستمگرى و بلند پروازى است . و كلمه ((شيع (( جمع ((شيعه (( و به معناى فرقه است ، در مجمع البيان گفته : ((كلمه ((شيع (( به معناى فرقه ها است ، و هر فرقه يك شيعه است ، و اگر شيعه ناميدند، بدين جهت است كه بعضى بعض ديگر را پيروى مى كنند((). و گويا مراد از اينكه فرمود: ((فرعون اهل زمين را شيعه شيعه كرد((، اين باشد كه اهل زمين را- كه گويا منظور از آنان اهل مصر باشد، و الف و لام در ((الارض (( براى عهد بوده باشد - از راه القاى اختلاف و تفرقه افكنى دسته دسته كرد، تا كلمه آنان متفق نشود، و يك دل و يك جهت نباشند، تا نتوانند بر او بشورند، و عليه او قيام نموده وامور را بر او دگرگون سازند، آن طور كه عادت همه ملوك است ، كه چون مى خواهند قدرت خود را گسترش داده و سلطنت خود را تقويت كنند، اين نقشه را به كار مى برند. و كلمه ((يستحيى (( از ((استحياء(( است ، كه به معناى زنده نگاه داشتن است
و حاصل معناى آيه اين است كه : فرعون در زمين علو كرد، و با گستردن دامنه سلطنت خود بر مردم ، و انفاذ قدرت خويش در آنان بر مردم تفوق جست ، و از راه تفرقه افكنى در ميان آنان ، مردم را دسته دسته كرد، تا يك دل و يك جهت نشوند، و نيروى دسته جمعى آنان ضعيف گشته ، نتوانند در مقابل قدرت او مقاومت كنند، و از نفوذ اراده او جلوگيرى نمايند
و حاصل معناى آيه اين است كه : فرعون در زمين علو كرد، و با گستردن دامنه سلطنت خود بر مردم ، و انفاذ قدرت خويش در آنان بر مردم تفوق جست ، و از راه تفرقه افكنى در ميان آنان ، مردم را دسته دسته كرد، تا يك دل و يك جهت نشوند، و نيروى دسته جمعى آنان ضعيف گشته ، نتوانند در مقابل قدرت او مقاومت كنند، و از نفوذ اراده او جلوگيرى نمايند
خط ۷۴: خط ۷۶:
و در اين آيه آن جو و محيطى كه موسى (عليه السلام ) در آن متولد شد، تصوير شده ، كه تمامى آن اسباب و شرايطى كه بنى اسرائيل را محكوم به فنا مى كرد بر او نيز احاطه داشت ، و خدا او را از ميان همه آن اسباب سالم بيرون آورد
و در اين آيه آن جو و محيطى كه موسى (عليه السلام ) در آن متولد شد، تصوير شده ، كه تمامى آن اسباب و شرايطى كه بنى اسرائيل را محكوم به فنا مى كرد بر او نيز احاطه داشت ، و خدا او را از ميان همه آن اسباب سالم بيرون آورد
معناى آيه : ((و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض ...((
معناى آيه : ((و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض ...((
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلى الَّذِينَ استُضعِفُوا فى الاَرْضِ ... مَّا كانُوا يحْذَرُونَ
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلى الَّذِينَ استُضعِفُوا فى الاَرْضِ ... مَّا كانُوا يحْذَرُونَ
كلمه ((من (( - به طورى كه از كلام راغب استفاده مى شود - در اصل به معناى ثقل و سنگينى بوده ، و از همين جهت واحد وزن را هم در سابق ((من (( مى گفتند، و منت به معناى نعمت سنگين است ، و فلانى بر فلانى منت نهاد معنايش اين است كه : او را از نعمت ، گرانبار كرد، و نيز همو گفته : و اين كلمه به دو نحو استعمال مى شود، يكى منت عملى مانند آيه ((و نريد ان نمن على الذين استضعفوا(( يعنى مى خواهيم به آنان كه در زندگى ضعيف شمرده شدند نعمتى بدهيم كه از سنگينى آن گرانبار شوند، و دوم منت زبانى ، مانند آيه ((يمنون عليك ان اسلموا : بر تو منت مى نهند كه مسلمان شده اند(( و اين از جمله كارهاى زشت است ، مگر در صورت كفران نعمت ، اين بود خلاصه كلام راغب
كلمه ((من (( - به طورى كه از كلام راغب استفاده مى شود - در اصل به معناى ثقل و سنگينى بوده ، و از همين جهت واحد وزن را هم در سابق ((من (( مى گفتند، و منت به معناى نعمت سنگين است ، و فلانى بر فلانى منت نهاد معنايش اين است كه : او را از نعمت ، گرانبار كرد، و نيز همو گفته : و اين كلمه به دو نحو استعمال مى شود، يكى منت عملى مانند آيه ((و نريد ان نمن على الذين استضعفوا(( يعنى مى خواهيم به آنان كه در زندگى ضعيف شمرده شدند نعمتى بدهيم كه از سنگينى آن گرانبار شوند، و دوم منت زبانى ، مانند آيه ((يمنون عليك ان اسلموا : بر تو منت مى نهند كه مسلمان شده اند(( و اين از جمله كارهاى زشت است ، مگر در صورت كفران نعمت ، اين بود خلاصه كلام راغب
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۹ </center>
خط ۸۵: خط ۸۷:
<span id='link6'><span>
<span id='link6'><span>
==الهام به مادر موسى (عليه السلام ): موسى را شير بده و چون بر او ترسيدى ودريايش بيانداز ==
==الهام به مادر موسى (عليه السلام ): موسى را شير بده و چون بر او ترسيدى ودريايش بيانداز ==
وَ أَوْحَيْنَا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فى الْيَمِّ ...
وَ أَوْحَيْنَا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فى الْيَمِّ ...
كلمه ((اوحينا(( صيغه متكلم مع الغير از فعل ماضى باب ((ايحاء(( است كه به معناى گفتگوى پنهانى است ، و در قرآن كريم در سخن گفتن خداى تعالى با بعضى از مخلوقاتش استعمال مى شود كه : يا به طور الهام و افكندن مطلبى به دل كسى صورت مى گيرد، همچنان كه در آيه : ((بان ربك اوحى لها(( و آيه ((و اوحى ربك الى النحل ((، و آيه ((و اوحينا الى ام موسى (( به اين معنا آمده ، و يا به طور ديگر، نظير وحى به انبياء و فرستادگان خدا و وحى در غير خداى تعالى از قبيل شيطان نيز استعمال مى شود، كه به دوستان خود وحى مى كند و قرآن در آن باره مى فرمايد: ((ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ((
كلمه ((اوحينا(( صيغه متكلم مع الغير از فعل ماضى باب ((ايحاء(( است كه به معناى گفتگوى پنهانى است ، و در قرآن كريم در سخن گفتن خداى تعالى با بعضى از مخلوقاتش استعمال مى شود كه : يا به طور الهام و افكندن مطلبى به دل كسى صورت مى گيرد، همچنان كه در آيه : ((بان ربك اوحى لها(( و آيه ((و اوحى ربك الى النحل ((، و آيه ((و اوحينا الى ام موسى (( به اين معنا آمده ، و يا به طور ديگر، نظير وحى به انبياء و فرستادگان خدا و وحى در غير خداى تعالى از قبيل شيطان نيز استعمال مى شود، كه به دوستان خود وحى مى كند و قرآن در آن باره مى فرمايد: ((ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ((
كلمه ((القاء(( به معناى طرح و افكندن است ، كلمه ((يم (( به معناى دريا و نهر بزرگ است
كلمه ((القاء(( به معناى طرح و افكندن است ، كلمه ((يم (( به معناى دريا و نهر بزرگ است
خط ۹۲: خط ۹۴:
و معناى آيه چنين است كه : ما با نوعى الهام به مادر موسى بعد از آنكه او را زاييد گفتيم : به موسى شير بده ، و مادامى كه از جانب فرعون احتمال خطرى نمى دهى به شير دادن ادامه بده ، و چون ترسيدى بر او - كه لشكريان فرعون خبردار شوند، و او را گرفته مانند هزاران كودك كه همه را كشتند به قتل برسانند - او را به دريا بينداز - كه به طورى كه از روايات بر مى آيد درياى مذكور همان نيل بوده - و ديگر از كشته شدن او مترس ، و از جدايى او غمگين مشو، كه ما دوباره او را به تو بر مى گردانيم و او را از پيامبران قرار مى دهيم ، تا رسولى به سوى آل فرعون و بنى اسرائيل بوده باشد
و معناى آيه چنين است كه : ما با نوعى الهام به مادر موسى بعد از آنكه او را زاييد گفتيم : به موسى شير بده ، و مادامى كه از جانب فرعون احتمال خطرى نمى دهى به شير دادن ادامه بده ، و چون ترسيدى بر او - كه لشكريان فرعون خبردار شوند، و او را گرفته مانند هزاران كودك كه همه را كشتند به قتل برسانند - او را به دريا بينداز - كه به طورى كه از روايات بر مى آيد درياى مذكور همان نيل بوده - و ديگر از كشته شدن او مترس ، و از جدايى او غمگين مشو، كه ما دوباره او را به تو بر مى گردانيم و او را از پيامبران قرار مى دهيم ، تا رسولى به سوى آل فرعون و بنى اسرائيل بوده باشد
پس جمله ((انا رادوه اليك (( تعليل نهى در ((لا تحزنى (( است ، همچنان كه جمله ((فرددناه الى امه كى تقر عينها و لا تحزن (( نيز شاهد بر اين تعليل است . و فرق بين ((خوف (( و ((حزن (( از نظر مورد اين است كه : خوف در جايى است كه احتمال وقوع مكروهى در بين باشد، ولى حزن در جايى است كه وقوع آن قطعى باشد، نه احتمالى
پس جمله ((انا رادوه اليك (( تعليل نهى در ((لا تحزنى (( است ، همچنان كه جمله ((فرددناه الى امه كى تقر عينها و لا تحزن (( نيز شاهد بر اين تعليل است . و فرق بين ((خوف (( و ((حزن (( از نظر مورد اين است كه : خوف در جايى است كه احتمال وقوع مكروهى در بين باشد، ولى حزن در جايى است كه وقوع آن قطعى باشد، نه احتمالى
فَالْتَقَطهُ ءَالُ فِرْعَوْنَ لِيَكونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا كانُوا خَطِئِينَ
فَالْتَقَطهُ ءَالُ فِرْعَوْنَ لِيَكونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا كانُوا خَطِئِينَ
كلمه ((التقاط(( به معناى برخوردن به چيزى و برداشتن آن است ، بدون اينكه انسان در جستجوى آن باشد، و از همين باب است كه به چيزى كه كسى پيدا مى كند ((لقطه (( مى گويند. و حرف ((لام (( در جمله ((ليكون لهم عدوا و حزنا(( - به طورى كه گفته اند - لام عاقبت است . و كلمه ((حزن (( - با دو فتحه و ((حزن (( - با ضمه و سكون - به يك معنا است ، مانند ((سقم (( و ((سقم (( و مراد از حزن علت حزن است ، پس اگر اطلاق حزن بر موسى كرده به خاطر مبالغه در سببيت وى براى اندوه ايشان است
كلمه ((التقاط(( به معناى برخوردن به چيزى و برداشتن آن است ، بدون اينكه انسان در جستجوى آن باشد، و از همين باب است كه به چيزى كه كسى پيدا مى كند ((لقطه (( مى گويند. و حرف ((لام (( در جمله ((ليكون لهم عدوا و حزنا(( - به طورى كه گفته اند - لام عاقبت است . و كلمه ((حزن (( - با دو فتحه و ((حزن (( - با ضمه و سكون - به يك معنا است ، مانند ((سقم (( و ((سقم (( و مراد از حزن علت حزن است ، پس اگر اطلاق حزن بر موسى كرده به خاطر مبالغه در سببيت وى براى اندوه ايشان است
معناى ((خاطى ء(( و ((مخطى (( و مقصود از اينكه فرعون و فرعونيان را در گرفتن ازنيل ((خاطئين (( لقب داد
معناى ((خاطى ء(( و ((مخطى (( و مقصود از اينكه فرعون و فرعونيان را در گرفتن ازنيل ((خاطئين (( لقب داد
خط ۱۰۰: خط ۱۰۲:
و معناى آيه اين است كه : آل فرعون موسى را در دريا يافتند، و از آب گرفتند، و نتيجه اين كار آن شد كه همين موسى دشمن و وسيله اندوه آنان شد، آرى فرعون و هامان و لشكريانشان در كشتن فرزندان مردم و زنده نگهداشتن موسى خطا كار بودند، آنان خواستند كسى را كه به زودى آنان را نابود مى كند، نابود كنند، ولى بازگشتند و او را با كمال جد و جهد حفظ نموده و در تربيتش مجدانه كوشيدند
و معناى آيه اين است كه : آل فرعون موسى را در دريا يافتند، و از آب گرفتند، و نتيجه اين كار آن شد كه همين موسى دشمن و وسيله اندوه آنان شد، آرى فرعون و هامان و لشكريانشان در كشتن فرزندان مردم و زنده نگهداشتن موسى خطا كار بودند، آنان خواستند كسى را كه به زودى آنان را نابود مى كند، نابود كنند، ولى بازگشتند و او را با كمال جد و جهد حفظ نموده و در تربيتش مجدانه كوشيدند
با اين بيان روشن مى شود اينكه : بعضى خاطى بودن فرعونيان را تفسير كرده اند به اينكه فرعونيان گنه كار بودند، پس خداى تعالى عقابشان كرد به اين كه دشمن ايشان را در دامن خود ايشان پرورانيد، ضعيف است
با اين بيان روشن مى شود اينكه : بعضى خاطى بودن فرعونيان را تفسير كرده اند به اينكه فرعونيان گنه كار بودند، پس خداى تعالى عقابشان كرد به اين كه دشمن ايشان را در دامن خود ايشان پرورانيد، ضعيف است
وَ قَالَتِ امْرَأَت فِرْعَوْنَ قُرَّت عَينٍ لى وَ لَك لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ
وَ قَالَتِ امْرَأَت فِرْعَوْنَ قُرَّت عَينٍ لى وَ لَك لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ
اين آيه شريفه شفاعت و ميانجيگرى همسر فرعون را حكايت مى كند كه - در هنگام گرفتن موسى از آب و آوردنش نزد فرعون آنجا بوده - خطاب به فرعون مى كند و مى گويد: ((قرة عين لى و لك (( يعنى اين كودك نور چشم من و تو است . ((لا تقتلوه - او را نكشيد(( در اين جمله خطاب به عموم مى كند، چون افرادى كه در كشتن اطفال به عنوان سبب ، مباشر، آمر و ماءمور شركت داشته اند، بسيار بوده اند
اين آيه شريفه شفاعت و ميانجيگرى همسر فرعون را حكايت مى كند كه - در هنگام گرفتن موسى از آب و آوردنش نزد فرعون آنجا بوده - خطاب به فرعون مى كند و مى گويد: ((قرة عين لى و لك (( يعنى اين كودك نور چشم من و تو است . ((لا تقتلوه - او را نكشيد(( در اين جمله خطاب به عموم مى كند، چون افرادى كه در كشتن اطفال به عنوان سبب ، مباشر، آمر و ماءمور شركت داشته اند، بسيار بوده اند
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۳ </center>
خط ۱۰۶: خط ۱۰۸:
((عسى ان ينفعنا او نتخذه ولدا(( - اين جمله را وقتى گفت كه آثار جلالت و سيماى جذبه الهى را در او بديد، و از اين جمله كه گفت : ((او نتخذه ولدا(( معلوم مى شود فرعون و همسرش پسرى نداشتند
((عسى ان ينفعنا او نتخذه ولدا(( - اين جمله را وقتى گفت كه آثار جلالت و سيماى جذبه الهى را در او بديد، و از اين جمله كه گفت : ((او نتخذه ولدا(( معلوم مى شود فرعون و همسرش پسرى نداشتند
((و هم لا يشعرون (( - اين جمله حاليه است ، و معنايش اين است كه : همسر فرعون اين سخن را گفت ، و اين ميانجيگرى را كرد، و بلاى كشتن را از موسى (عليه السلام ) برگردانيد، در حالى كه او و مخاطبينش ‍ نمى دانستند چه مى كنند و حقيقت حال و سرانجام كار چه مى شود
((و هم لا يشعرون (( - اين جمله حاليه است ، و معنايش اين است كه : همسر فرعون اين سخن را گفت ، و اين ميانجيگرى را كرد، و بلاى كشتن را از موسى (عليه السلام ) برگردانيد، در حالى كه او و مخاطبينش ‍ نمى دانستند چه مى كنند و حقيقت حال و سرانجام كار چه مى شود
وَ أَصبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسى فَرِغاً إِن كادَت لَتُبْدِى بِهِ لَوْ لا أَن رَّبَطنَا عَلى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
وَ أَصبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسى فَرِغاً إِن كادَت لَتُبْدِى بِهِ لَوْ لا أَن رَّبَطنَا عَلى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
 


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش