گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۷}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۲: خط ۳۴:
و نيز از جمله موارد اختلاف مفسرين اختلافى است كه در ربط و اتصال جمله «'''ان اللّه لا يغير ما بقوم ...'''»، كرده اند، يكى گفته : متصل است به آيه «'''و يستعجلونك بالعذاب ...'''»، و معناى مجموع آن دو اين است كه هر چند بر نزول عذاب عجله مى كنند و ليكن خداوند عذاب نمى فرستد مگر بر كسى كه بداند وضعش دگرگون شده است ، حتى اگر بداند كه در جمعيتى كسانى هستند كه بعدها ايمان مى آورند و يا از صلبشان كسانى متولد مى شوند كه ايمان خواهند آورد بر آن جمع عذاب نمى فرستد.
و نيز از جمله موارد اختلاف مفسرين اختلافى است كه در ربط و اتصال جمله «'''ان اللّه لا يغير ما بقوم ...'''»، كرده اند، يكى گفته : متصل است به آيه «'''و يستعجلونك بالعذاب ...'''»، و معناى مجموع آن دو اين است كه هر چند بر نزول عذاب عجله مى كنند و ليكن خداوند عذاب نمى فرستد مگر بر كسى كه بداند وضعش دگرگون شده است ، حتى اگر بداند كه در جمعيتى كسانى هستند كه بعدها ايمان مى آورند و يا از صلبشان كسانى متولد مى شوند كه ايمان خواهند آورد بر آن جمع عذاب نمى فرستد.
بعضى ديگر گفته اند: آيه مذكور متصل است به جمله «'''سارب بالنهار'''» و معناى مجموع آن دو اين است كه وقتى ملوك و امراء مرتكب گناه شدند در حقيقت از رسم عبوديت بيرون گشته ، و استحقاق حفاظت خود را باطل ساخته و مستوجب عذاب مى شوند. و اين وجه با وجه قبلى از سياق كلام دورند، و حق مطلب اين است كه آيه مذكور تعليل «'''جمله يحفظونه ...'''»، و بيان علت اين است كه چرا خداوند او را حفظ مى كند، و توضيحش در سابق گذشت .
بعضى ديگر گفته اند: آيه مذكور متصل است به جمله «'''سارب بالنهار'''» و معناى مجموع آن دو اين است كه وقتى ملوك و امراء مرتكب گناه شدند در حقيقت از رسم عبوديت بيرون گشته ، و استحقاق حفاظت خود را باطل ساخته و مستوجب عذاب مى شوند. و اين وجه با وجه قبلى از سياق كلام دورند، و حق مطلب اين است كه آيه مذكور تعليل «'''جمله يحفظونه ...'''»، و بيان علت اين است كه چرا خداوند او را حفظ مى كند، و توضيحش در سابق گذشت .
هُوَ الَّذِى يُرِيكمُ الْبرْقَ خَوْفاً وَ طمَعاً وَ يُنشِىُ السحَاب الثِّقَالَ
هُوَ الَّذِى يُرِيكمُ الْبرْقَ خَوْفاً وَ طمَعاً وَ يُنشِىُ السحَاب الثِّقَالَ
كلمه «'''سحاب '''» - به فتحه سين - چون جمع بود صفت آن را نيز جمع آورده ، فرمود: «'''ثقال '''» و «'''يريكم '''» از ارائه است كه يا به معناى اظهار و نشان دادن چيزيست كه قابل رويت باشد تا بيننده آن را ببيند، و يا به معناى انسان را داراى صفت رويه و ديدنى قرار دادن است ، و تقابلى كه ميان : «'''يريكم '''» و «'''ينشى ء'''» هست معناى اول را تاييد مى كند.
كلمه «'''سحاب '''» - به فتحه سين - چون جمع بود صفت آن را نيز جمع آورده ، فرمود: «'''ثقال '''» و «'''يريكم '''» از ارائه است كه يا به معناى اظهار و نشان دادن چيزيست كه قابل رويت باشد تا بيننده آن را ببيند، و يا به معناى انسان را داراى صفت رويه و ديدنى قرار دادن است ، و تقابلى كه ميان : «'''يريكم '''» و «'''ينشى ء'''» هست معناى اول را تاييد مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۳ </center>
خط ۴۵: خط ۴۷:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۴ </center>
چون او به معايب و بديهاى ايشان آگاه ، و بر اظهار آن معايب و رسوا ساختن آنان قادر است .
چون او به معايب و بديهاى ايشان آگاه ، و بر اظهار آن معايب و رسوا ساختن آنان قادر است .
لَهُ دَعْوَةُ الحَْقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لا يَستَجِيبُونَ لَهُم بِشىْءٍ ...
لَهُ دَعْوَةُ الحَْقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لا يَستَجِيبُونَ لَهُم بِشىْءٍ ...
<span id='link304'><span>
<span id='link304'><span>
==معناى دعا و بيان اينكه حق دعا (دعاى مستجاب ) براى خدا است و در برابر او نه غير او ==
==معناى دعا و بيان اينكه حق دعا (دعاى مستجاب ) براى خدا است و در برابر او نه غير او ==
خط ۷۴: خط ۷۶:
و اگر در معنايى كه كرديم و خواستيم كلمه «'''نيل '''» را در معناى استجابت درآوريم ، براى اين بود كه احتمال مى دهيم استجابت متضمن معناى نيل و امثال آن باشد.
و اگر در معنايى كه كرديم و خواستيم كلمه «'''نيل '''» را در معناى استجابت درآوريم ، براى اين بود كه احتمال مى دهيم استجابت متضمن معناى نيل و امثال آن باشد.
خداى سبحان در آخر آيه ، گفتار خود را تاءكيد نموده و فرمود: «'''و ما دعاء الكافرين الا فى ضلال '''» و اين جمله علاوه بر تاءكيد مطالب قبل ، به يك حقيقت اصيل ديگر نيز اشاره مى كند، و آن اين است كه هيچ دعائى نيست مگر آنكه غرض آن ، خداى سبحان است ، چون او است عليم و قدير و غنى و صاحب رحمت ، پس براى دعا هيچ راهى نيست مگر همان راه توجه به خداى تعالى ، بنابراين كسى كه غير خدا را مى خواند و آن را غرض و هدف قرار مى دهد رابطه دعاى خود و هدف دعا را از دست داده ، و در حقيقت دعايش راه را گم كرده ، چون ضلالت بهمين معنا است كه چيزى از راه خود بيرون شود و راهى بپيمايد كه آن را به مطلوبش نرساند.
خداى سبحان در آخر آيه ، گفتار خود را تاءكيد نموده و فرمود: «'''و ما دعاء الكافرين الا فى ضلال '''» و اين جمله علاوه بر تاءكيد مطالب قبل ، به يك حقيقت اصيل ديگر نيز اشاره مى كند، و آن اين است كه هيچ دعائى نيست مگر آنكه غرض آن ، خداى سبحان است ، چون او است عليم و قدير و غنى و صاحب رحمت ، پس براى دعا هيچ راهى نيست مگر همان راه توجه به خداى تعالى ، بنابراين كسى كه غير خدا را مى خواند و آن را غرض و هدف قرار مى دهد رابطه دعاى خود و هدف دعا را از دست داده ، و در حقيقت دعايش راه را گم كرده ، چون ضلالت بهمين معنا است كه چيزى از راه خود بيرون شود و راهى بپيمايد كه آن را به مطلوبش نرساند.
وَ للَّهِ يَسجُدُ مَن فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ طوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلَلُهُم بِالْغُدُوِّ وَ الاَصالِ
وَ للَّهِ يَسجُدُ مَن فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ طوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلَلُهُم بِالْغُدُوِّ وَ الاَصالِ
«'''سجود'''» به معناى به رو بر زمين افتادن و پيشانى و يا چانه را بر زمين نهادن است ، همچنان كه درباره برادران يوسف مى فرمايد: «'''و خروا له سجدا'''» و نيز فرموده : «'''يخرون للاذقان سجد'''»ا سجود مصدر، و سجده بناى مره است يعنى يك سجود.
«'''سجود'''» به معناى به رو بر زمين افتادن و پيشانى و يا چانه را بر زمين نهادن است ، همچنان كه درباره برادران يوسف مى فرمايد: «'''و خروا له سجدا'''» و نيز فرموده : «'''يخرون للاذقان سجد'''»ا سجود مصدر، و سجده بناى مره است يعنى يك سجود.
و «'''كره '''»، به معناى كاريست كه آدمى با مشقت آن را انجام دهد، حال اگر محركش امرى خارجى باشد، آن را «'''كره '''» - با فتحه كاف - خوانند، و اگر محركش داخلى و نفسانى باشد آنرا «'''كره '''» - به ضمه كاف - تلفظ كنند و اين لفظ در برابر و مقابل «'''طوع '''» است .
و «'''كره '''»، به معناى كاريست كه آدمى با مشقت آن را انجام دهد، حال اگر محركش امرى خارجى باشد، آن را «'''كره '''» - با فتحه كاف - خوانند، و اگر محركش داخلى و نفسانى باشد آنرا «'''كره '''» - به ضمه كاف - تلفظ كنند و اين لفظ در برابر و مقابل «'''طوع '''» است .
خط ۱۰۱: خط ۱۰۳:
و همچنين قول ديگران كه گفته اند: مراد از آيه ، خضوع جميع موجودات ، در آسمانها و زمين ، از صاحبان عقل و فاقدان آنست ، و اگر تعبير به «'''من '''» كه مختص به صاحبان عقل است كرده از باب تغليب بوده .
و همچنين قول ديگران كه گفته اند: مراد از آيه ، خضوع جميع موجودات ، در آسمانها و زمين ، از صاحبان عقل و فاقدان آنست ، و اگر تعبير به «'''من '''» كه مختص به صاحبان عقل است كرده از باب تغليب بوده .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۷}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش