۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۹}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۶: | ||
با اينكه قرآن كريم از نوح و هود و صالح وعده هائى حكايت كرده كه به مردم خود دادند، از آن جمله از نوح حكايت كرده كه به قوم خود گفت : «'''استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا'''» و از هود (عليه السلام ) حكايت كرده كه به قوم خود فرمود: «'''و يا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السماء عليكم مدرارا و يزدكم قوة الى قوتكم و لا تتولوا مجرمين '''» و بطور كلى از نوح و هود و صالح و انبياء بعد از ايشان (عليه السلام ) حكايت كرده كه به قوم خود گفتند: «'''افى اللّه شك فاطر السماوات و الارض يدعوكم ليغفر لكم من ذنوبكم و يؤ خركم الى اجل مسمى '''». | با اينكه قرآن كريم از نوح و هود و صالح وعده هائى حكايت كرده كه به مردم خود دادند، از آن جمله از نوح حكايت كرده كه به قوم خود گفت : «'''استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا'''» و از هود (عليه السلام ) حكايت كرده كه به قوم خود فرمود: «'''و يا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السماء عليكم مدرارا و يزدكم قوة الى قوتكم و لا تتولوا مجرمين '''» و بطور كلى از نوح و هود و صالح و انبياء بعد از ايشان (عليه السلام ) حكايت كرده كه به قوم خود گفتند: «'''افى اللّه شك فاطر السماوات و الارض يدعوكم ليغفر لكم من ذنوبكم و يؤ خركم الى اجل مسمى '''». | ||
و اما اينكه آن مفسر گفت : «'''همچنانكه در تفسير سوره يونس نيز گفتيم '''» ما به تفسير سوره يونس او مراجعه كرديم و غير از ادعا، هيچ بيانى نيافتيم و ما در همان سوره گفتيم كه سوره يونس صريح در اينست كه خداى تعالى بزودى در بين امت اسلام و بين پيامبرش قضاوت خواهد كرد، و آنان را عذاب و مؤ منين ايشان را نجات مى دهد. اين سنت الهى است كه همواره در امتهاى گذشته جريان يافته ، «'''و لن تجد لسنة اللّه تبديلا'''». | و اما اينكه آن مفسر گفت : «'''همچنانكه در تفسير سوره يونس نيز گفتيم '''» ما به تفسير سوره يونس او مراجعه كرديم و غير از ادعا، هيچ بيانى نيافتيم و ما در همان سوره گفتيم كه سوره يونس صريح در اينست كه خداى تعالى بزودى در بين امت اسلام و بين پيامبرش قضاوت خواهد كرد، و آنان را عذاب و مؤ منين ايشان را نجات مى دهد. اين سنت الهى است كه همواره در امتهاى گذشته جريان يافته ، «'''و لن تجد لسنة اللّه تبديلا'''». | ||
إِلى | إِلى اللَّهِ مَرْجِعُكمْ وَ هُوَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ | ||
اين جمله در مقام تعليل مطلبى است كه جمله «'''فان تولوا فانى اخاف عليكم عذاب يوم كبير'''» آن را افاده مى كرد، و آن مطلب مساءله معاد بود، مى فرمود: «'''اگر اعراض كنيد من بر شما بيم دارم كه گرفتار عذاب روزى بزرگ شويد، زيرا بازگشت شما به سوى خداست '''»، و اين جمله در عين اينكه تعليل است ، ذيلش شبه هاى را كه ممكن است در دل كفار خلجان كند و فكر كنند «'''چگونه ممكن است كه ما بعد از مردن دو باره زنده شويم '''» دفع نموده مى فرمايد: «'''خدا بر هر كارى توانا است '''». | اين جمله در مقام تعليل مطلبى است كه جمله «'''فان تولوا فانى اخاف عليكم عذاب يوم كبير'''» آن را افاده مى كرد، و آن مطلب مساءله معاد بود، مى فرمود: «'''اگر اعراض كنيد من بر شما بيم دارم كه گرفتار عذاب روزى بزرگ شويد، زيرا بازگشت شما به سوى خداست '''»، و اين جمله در عين اينكه تعليل است ، ذيلش شبه هاى را كه ممكن است در دل كفار خلجان كند و فكر كنند «'''چگونه ممكن است كه ما بعد از مردن دو باره زنده شويم '''» دفع نموده مى فرمايد: «'''خدا بر هر كارى توانا است '''». | ||
و معناى مجموع آيه چنين است كه : اگر از بتپرستى دست برنداشتيد و حاضر نشديد كه خدا را به خلوص بپرستيد، من بر شما مى ترسم از عذاب روزى بزرگ ، روزى كه در پيش روى شما است ، و بزودى با آن مواجه مى شويد، و آن ، روز قيامت است ، روزى است كه بعد از مردن دوباره زنده مى شويد، چون بازگشت همه شما به سوى خدا است ، و خدا قادر است بر هر كارى و بر اينكه شما را دوباره زنده كند، و از اين كار عاجز نيست ، پس بر شما باد كه از استبعاد و ترديد در اين مساءله دورى كنيد. | و معناى مجموع آيه چنين است كه : اگر از بتپرستى دست برنداشتيد و حاضر نشديد كه خدا را به خلوص بپرستيد، من بر شما مى ترسم از عذاب روزى بزرگ ، روزى كه در پيش روى شما است ، و بزودى با آن مواجه مى شويد، و آن ، روز قيامت است ، روزى است كه بعد از مردن دوباره زنده مى شويد، چون بازگشت همه شما به سوى خدا است ، و خدا قادر است بر هر كارى و بر اينكه شما را دوباره زنده كند، و از اين كار عاجز نيست ، پس بر شما باد كه از استبعاد و ترديد در اين مساءله دورى كنيد. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۳: | ||
<span id='link143'><span> | <span id='link143'><span> | ||
==آيات ۱۶ - ۵، سوره هود == | ==آيات ۱۶ - ۵، سوره هود == | ||
أَلا إِنهُمْ يَثْنُونَ صدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا | أَلا إِنهُمْ يَثْنُونَ صدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۵) | ||
وَ مَا مِن | وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَوْدَعَهَاكلُّ فى كتَبٍ مُّبِينٍ(۶) | ||
وَ هُوَ | وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشهُ عَلى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكمْ أَيُّكُمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ لَئن قُلْت إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُّبِينٌ(۷) | ||
وَ لَئنْ | وَ لَئنْ أَخَّرْنَا عَنهُمُ الْعَذَاب إِلى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يحْبِسهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْس مَصرُوفاً عَنهُمْ وَ حَاقَ بهِم مَّا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ(۸) | ||
وَ لَئنْ أَذَقْنَا الانسنَ | وَ لَئنْ أَذَقْنَا الانسنَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كفُورٌ(۹) | ||
وَ لَئنْ أَذَقْنَهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ | وَ لَئنْ أَذَقْنَهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَب السيِّئَات عَنى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ(۱۰) | ||
إِلا | إِلا الَّذِينَ صبرُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ أُولَئك لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كبِيرٌ(۱۱) | ||
فَلَعَلَّك تَارِك بَعْض مَا يُوحَى إِلَيْك وَ ضائقُ بِهِ صدْرُك أَن يَقُولُوا لَوْ لا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنت نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كلِّ شىْءٍ وَكيلٌ(۱۲) | |||
أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشرِ سوَرٍ | أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشرِ سوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترَيَتٍ وَ ادْعُوا مَنِ استَطعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ(۱۳) | ||
فَإِلَّمْ يَستَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَن لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسلِمُونَ(۱۴) | |||
مَن كانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ | مَن كانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهَا نُوَف إِلَيهِمْ أَعْمَلَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لا يُبْخَسونَ(۱۵) | ||
أُولَئك | أُولَئك الَّذِينَ لَيْس لهَُمْ فى الاَخِرَةِ إِلا النَّارُ وَ حَبِط مَا صنَعُوا فِيهَا وَ بَطِلٌ مَّا كانُوا يَعْمَلُونَ(۱۶) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۷ </center> | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
خط ۶۲: | خط ۶۴: | ||
==خداوند متعال ضامن رزق همه جنبندگان است == | ==خداوند متعال ضامن رزق همه جنبندگان است == | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۰ </center> | ||
وَ مَا مِن | وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا ... | ||
كلمه «'''دابة '''» بطورى كه در كتب لغت آمده به معناى هر موجودى است كه حركتى هر چند اندك داشته باشد، و بيشتر در نوع خاصى از جنبندگان استعمال مى شود، اما قرينه مقام آيه اقتضاء دارد كه عموم منظور باشد، براى اينكه زمينه كلام بيان وسعت علم خداى تعالى است به همين جهت است كه به دنبال جمله «'''الا حين يستغشون ثيابهم يعلم ما يسرون و ما يعلنون انه عليم بذات الصدور'''» آمده است . | كلمه «'''دابة '''» بطورى كه در كتب لغت آمده به معناى هر موجودى است كه حركتى هر چند اندك داشته باشد، و بيشتر در نوع خاصى از جنبندگان استعمال مى شود، اما قرينه مقام آيه اقتضاء دارد كه عموم منظور باشد، براى اينكه زمينه كلام بيان وسعت علم خداى تعالى است به همين جهت است كه به دنبال جمله «'''الا حين يستغشون ثيابهم يعلم ما يسرون و ما يعلنون انه عليم بذات الصدور'''» آمده است . | ||
و اين معنا، يعنى يادآورى رزق تمامى جنبنده ها و اينكه خداى تعالى ضامن آن ميباشد، براى اين است كه سعه علم خدا و آگاهياش به همه حالات جنبندگان را اثبات كند و مقتضى آن است كه جمله «'''و يعلم مستقرها و مستودعها'''» به منزله عطف تفسير باشد براى جمله «'''على اللّه رزقها'''»، در نتيجه برگشت معنا به اين مى شود كه : كل جنبده هائى كه در زمين هستند رزقشان بر عهده خداى تعالى است - و هرگز بدون رزق نمى مانند - پس خداى تعالى دانا و با خبر از احوال آنها است هر جا كه باشند، اگر در قرارگاهى معين باشند، قرارگاهى كه هرگز از آن خارج نميشوند مانند دريا براى ماهى ، و نظير صدف كه در گوشهاى از ته دريا زندگى مى كند، خداى تعالى رزقش را در همان دريا مى دهد، و اگر قرارگاه معينى نداشته باشند و هر جا كه هستند به عنوان موقتند مانند مرغان هوا و مسافران دور شده از وطن ، و يا آنجا كه هستند تا زمانى معين ميباشند و پس از مدتى بيرون مى آيند، مانند جنين در رحم مادر، خداى تعالى رزقشان را در همان جا ميدهد، و كوتاه سخن اينكه ، خداى تعالى آگاه به حال هر جنبده اى است كه در پهناى زمين زندگى مى كند (در آن واحد ناظر احوال و برآرنده حاجت ميلياردها جنبنده است كه در هوا و روى زمين و زير زمين و در شكم مادران هستند) و چگونه چنين نباشد با اينكه رزق آنها به عهده آن جناب است ، و معلوم است كه رزق وقتى به روزى خوار مى رسد كه روزى دهنده آگاه به حاجت او و با خبر از وضع او و مطلع از محل زندگى او باشد، چه محل زندگى موقت و چه محل زندگى دائمى اش . | و اين معنا، يعنى يادآورى رزق تمامى جنبنده ها و اينكه خداى تعالى ضامن آن ميباشد، براى اين است كه سعه علم خدا و آگاهياش به همه حالات جنبندگان را اثبات كند و مقتضى آن است كه جمله «'''و يعلم مستقرها و مستودعها'''» به منزله عطف تفسير باشد براى جمله «'''على اللّه رزقها'''»، در نتيجه برگشت معنا به اين مى شود كه : كل جنبده هائى كه در زمين هستند رزقشان بر عهده خداى تعالى است - و هرگز بدون رزق نمى مانند - پس خداى تعالى دانا و با خبر از احوال آنها است هر جا كه باشند، اگر در قرارگاهى معين باشند، قرارگاهى كه هرگز از آن خارج نميشوند مانند دريا براى ماهى ، و نظير صدف كه در گوشهاى از ته دريا زندگى مى كند، خداى تعالى رزقش را در همان دريا مى دهد، و اگر قرارگاه معينى نداشته باشند و هر جا كه هستند به عنوان موقتند مانند مرغان هوا و مسافران دور شده از وطن ، و يا آنجا كه هستند تا زمانى معين ميباشند و پس از مدتى بيرون مى آيند، مانند جنين در رحم مادر، خداى تعالى رزقشان را در همان جا ميدهد، و كوتاه سخن اينكه ، خداى تعالى آگاه به حال هر جنبده اى است كه در پهناى زمين زندگى مى كند (در آن واحد ناظر احوال و برآرنده حاجت ميلياردها جنبنده است كه در هوا و روى زمين و زير زمين و در شكم مادران هستند) و چگونه چنين نباشد با اينكه رزق آنها به عهده آن جناب است ، و معلوم است كه رزق وقتى به روزى خوار مى رسد كه روزى دهنده آگاه به حاجت او و با خبر از وضع او و مطلع از محل زندگى او باشد، چه محل زندگى موقت و چه محل زندگى دائمى اش . | ||
خط ۷۶: | خط ۷۸: | ||
اعتبار عقلى هم مؤ يد اين معنا است ، براى اينكه رزق عبارت است از هر چيزى كه مايه دوام حيات مخلوقات زنده است ، و چون هستى اين مخلوقات از فيض خداى تعالى است چيزى هم كه هستى آنها بستگى به آن دارد نيز از ناحيه اوست ، و همانطور كه خداى تعالى در ايجاد مخلوقات شريكى نداشته ، در روزى دادن به آنها و هر چيز ديگرى كه نيازمند به آنند نيز شريكى ندارد. | اعتبار عقلى هم مؤ يد اين معنا است ، براى اينكه رزق عبارت است از هر چيزى كه مايه دوام حيات مخلوقات زنده است ، و چون هستى اين مخلوقات از فيض خداى تعالى است چيزى هم كه هستى آنها بستگى به آن دارد نيز از ناحيه اوست ، و همانطور كه خداى تعالى در ايجاد مخلوقات شريكى نداشته ، در روزى دادن به آنها و هر چيز ديگرى كه نيازمند به آنند نيز شريكى ندارد. | ||
«'''كل فى كتاب مبين '''» - ما در تفسير سوره انعام آيه ۵۹، و نيز در سوره يونس آيه ۶۱ در معناى «'''كتاب مبين '''» مطالبى ايراد كرديم ، خوب است خواننده به آن دو مورد مراجعه نمايد. | «'''كل فى كتاب مبين '''» - ما در تفسير سوره انعام آيه ۵۹، و نيز در سوره يونس آيه ۶۱ در معناى «'''كتاب مبين '''» مطالبى ايراد كرديم ، خوب است خواننده به آن دو مورد مراجعه نمايد. | ||
وَ هُوَ | وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السمَوَتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشهُ عَلى الْمَاءِ | ||
بحث پيرامون چگونگى خلقت آسمانها و زمين را از طريق آيات كلام اللّه مجيد و رواياتى كه در تفسير آنها از اهل عصمت (عليهمالسلام ) رسيده به سوره حم سجده موكول مى كنيم ان شاء اللّه . | بحث پيرامون چگونگى خلقت آسمانها و زمين را از طريق آيات كلام اللّه مجيد و رواياتى كه در تفسير آنها از اهل عصمت (عليهمالسلام ) رسيده به سوره حم سجده موكول مى كنيم ان شاء اللّه . | ||
در اينجا براى اينكه معناى «'''ستة ايام - شش روز'''» و نيز معناى جمله «'''و كان عرشه على الماء'''» براى خواننده روشن شود، بطور اجمال ميگوييم : | در اينجا براى اينكه معناى «'''ستة ايام - شش روز'''» و نيز معناى جمله «'''و كان عرشه على الماء'''» براى خواننده روشن شود، بطور اجمال ميگوييم : | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۲: | ||
<span id='link150'><span> | <span id='link150'><span> | ||
==امورى كه در قرآن به عنوان هدف از خلقت ، از آنها ياد شده و از آن جمله است آزمايش وتميز نيكوكار از بدكار == | ==امورى كه در قرآن به عنوان هدف از خلقت ، از آنها ياد شده و از آن جمله است آزمايش وتميز نيكوكار از بدكار == | ||
لِيَبْلُوَكمْ | لِيَبْلُوَكمْ أَيُّكُمْ أَحْسنُ عَمَلاً | ||
حرف «'''لام '''» براى غايت است ، و كلمه «'''يبلوكم '''» از مصدر «'''بلاء'''» است كه به معناى امتحان ميباشد، و جمله «'''ايكم احسن عملا'''» بيان آن امتحان است در شكل استفهام . مى خواهد بفهماند خداى تعالى اگر آسمانها و زمين را با آن نظام حيرت انگيزش خلق كرد، براى اين غايت و نتيجه بود كه شما را بيازمايد و نيكوكاران شما را از بدكارانتان مشخص سازد. و معلوم است كه بلاء و امتحان هيچ وقت غرض اصلى قرار نميگيرد، هر امتحانى كه در هر جا صورت ميگيرد براى جدا كردن خوب از بد و مرغوب از نامرغوب است ، و همچنين است حسنه و سيئه ، يعنى اگر امتحانى صورت ميگيرد تا مردم خوب و داراى حسنات از مردم بد و داراى سيئات جدا شوند، اين جدا سازى نمى تواند غرض اصلى باشد، بلكه براى كار و غرضى ديگر است ، و آن جزائى است كه بر حسنه و سيئه مترتب مى شود. جزاء هم نمى تواند غرض نهائى باشد، آن نيز به خاطر اينست كه وعده ممتحن عملى گردد، آن هم ممتحنى كه وعدهاش حق است ، و لذا مى بينيم خداى تعالى همه اين امور را به عنوان نتيجه خلقت ذكر كرده و در اينكه ابتلاء، غايت خلقت است فرموده : «'''انا جعلنا ما على الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملا'''»، و در اينكه اين مشخص كردن به چه معنا است ؟ فرموده : «'''ليميز اللّه الخبيث من الطيب '''»، و در خصوص جزاء فرموده : «'''و خلق اللّه السماوات و الارض بالحق و لتجزى كل نفس بما كسبت و هم لا يظلمون '''». | حرف «'''لام '''» براى غايت است ، و كلمه «'''يبلوكم '''» از مصدر «'''بلاء'''» است كه به معناى امتحان ميباشد، و جمله «'''ايكم احسن عملا'''» بيان آن امتحان است در شكل استفهام . مى خواهد بفهماند خداى تعالى اگر آسمانها و زمين را با آن نظام حيرت انگيزش خلق كرد، براى اين غايت و نتيجه بود كه شما را بيازمايد و نيكوكاران شما را از بدكارانتان مشخص سازد. و معلوم است كه بلاء و امتحان هيچ وقت غرض اصلى قرار نميگيرد، هر امتحانى كه در هر جا صورت ميگيرد براى جدا كردن خوب از بد و مرغوب از نامرغوب است ، و همچنين است حسنه و سيئه ، يعنى اگر امتحانى صورت ميگيرد تا مردم خوب و داراى حسنات از مردم بد و داراى سيئات جدا شوند، اين جدا سازى نمى تواند غرض اصلى باشد، بلكه براى كار و غرضى ديگر است ، و آن جزائى است كه بر حسنه و سيئه مترتب مى شود. جزاء هم نمى تواند غرض نهائى باشد، آن نيز به خاطر اينست كه وعده ممتحن عملى گردد، آن هم ممتحنى كه وعدهاش حق است ، و لذا مى بينيم خداى تعالى همه اين امور را به عنوان نتيجه خلقت ذكر كرده و در اينكه ابتلاء، غايت خلقت است فرموده : «'''انا جعلنا ما على الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملا'''»، و در اينكه اين مشخص كردن به چه معنا است ؟ فرموده : «'''ليميز اللّه الخبيث من الطيب '''»، و در خصوص جزاء فرموده : «'''و خلق اللّه السماوات و الارض بالحق و لتجزى كل نفس بما كسبت و هم لا يظلمون '''». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۶ </center> | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۹}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش