يوسف ٨: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
افزودن جزییات آیه
(Edited by QRobot) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِذ|إِذْ]] [[شامل این ریشه::اذ| ]][[شامل این کلمه::قَالُوا|قَالُوا]] [[کلمه غیر ربط::قَالُوا| ]] [[شامل این ریشه::قول| ]][[ریشه غیر ربط::قول| ]][[شامل این کلمه::لَيُوسُف|لَيُوسُفُ]] [[کلمه غیر ربط::لَيُوسُف| ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این ریشه::يوسف| ]][[ریشه غیر ربط::يوسف| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَخُوه|أَخُوهُ]] [[کلمه غیر ربط::أَخُوه| ]] [[شامل این ریشه::اخو| ]][[ریشه غیر ربط::اخو| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::أَحَب|أَحَبُ]] [[کلمه غیر ربط::أَحَب| ]] [[شامل این ریشه::حبب| ]][[ریشه غیر ربط::حبب| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::أَبِينَا|أَبِينَا]] [[کلمه غیر ربط::أَبِينَا| ]] [[شامل این ریشه::ابو| ]][[ریشه غیر ربط::ابو| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::مِنّا|مِنَّا]] [[کلمه غیر ربط::مِنّا| ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[ریشه غیر ربط::من| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::نَحْن|نَحْنُ]] [[کلمه غیر ربط::نَحْن| ]] [[شامل این ریشه::نحن| ]][[ریشه غیر ربط::نحن| ]][[شامل این کلمه::عُصْبَة|عُصْبَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::عُصْبَة| ]] [[شامل این ریشه::عصب| ]][[ریشه غیر ربط::عصب| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنَ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[شامل این کلمه::أَبَانَا|أَبَانَا]] [[کلمه غیر ربط::أَبَانَا| ]] [[شامل این ریشه::ابو| ]][[ریشه غیر ربط::ابو| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::لَفِي|لَفِي]] [[کلمه غیر ربط::لَفِي| ]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[ریشه غیر ربط::فى| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::ضَلاَل|ضَلاَلٍ]] [[کلمه غیر ربط::ضَلاَل| ]] [[شامل این ریشه::ضلل| ]][[ریشه غیر ربط::ضلل| ]][[شامل این کلمه::مُبِين|مُبِينٍ]] [[کلمه غیر ربط::مُبِين| ]] [[شامل این ریشه::بين| ]][[ریشه غیر ربط::بين| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِذ|إِذْ]] [[شامل این ریشه::اذ| ]][[شامل این کلمه::قَالُوا|قَالُوا]] [[کلمه غیر ربط::قَالُوا| ]] [[شامل این ریشه::قول| ]][[ریشه غیر ربط::قول| ]][[شامل این کلمه::لَيُوسُف|لَيُوسُفُ]] [[کلمه غیر ربط::لَيُوسُف| ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این ریشه::يوسف| ]][[ریشه غیر ربط::يوسف| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَخُوه|أَخُوهُ]] [[کلمه غیر ربط::أَخُوه| ]] [[شامل این ریشه::اخو| ]][[ریشه غیر ربط::اخو| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::أَحَب|أَحَبُ]] [[کلمه غیر ربط::أَحَب| ]] [[شامل این ریشه::حبب| ]][[ریشه غیر ربط::حبب| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::أَبِينَا|أَبِينَا]] [[کلمه غیر ربط::أَبِينَا| ]] [[شامل این ریشه::ابو| ]][[ریشه غیر ربط::ابو| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::مِنّا|مِنَّا]] [[کلمه غیر ربط::مِنّا| ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[ریشه غیر ربط::من| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::نَحْن|نَحْنُ]] [[کلمه غیر ربط::نَحْن| ]] [[شامل این ریشه::نحن| ]][[ریشه غیر ربط::نحن| ]][[شامل این کلمه::عُصْبَة|عُصْبَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::عُصْبَة| ]] [[شامل این ریشه::عصب| ]][[ریشه غیر ربط::عصب| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنَ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[شامل این کلمه::أَبَانَا|أَبَانَا]] [[کلمه غیر ربط::أَبَانَا| ]] [[شامل این ریشه::ابو| ]][[ریشه غیر ربط::ابو| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::لَفِي|لَفِي]] [[کلمه غیر ربط::لَفِي| ]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[ریشه غیر ربط::فى| ]][[شامل این ریشه::ل| ]][[ریشه غیر ربط::ل| ]][[شامل این کلمه::ضَلاَل|ضَلاَلٍ]] [[کلمه غیر ربط::ضَلاَل| ]] [[شامل این ریشه::ضلل| ]][[ریشه غیر ربط::ضلل| ]][[شامل این کلمه::مُبِين|مُبِينٍ]] [[کلمه غیر ربط::مُبِين| ]] [[شامل این ریشه::بين| ]][[ریشه غیر ربط::بين| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=چون (برادران او) گفتند: «همواره یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما - که جمعی نیرومندیم -دوستداشتنیترند. بیامان پدرمان غرق در (ژرفای) گمراهی آشکارگری است.» | |-|صادقی تهرانی=چون (برادران او) گفتند: «همواره یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما - که جمعی نیرومندیم -دوستداشتنیترند. بیامان پدرمان غرق در (ژرفای) گمراهی آشکارگری است.» | ||
|-|معزی=هنگامی که گفتند هر آینه یوسف و برادرش محبوبترند بسوی پدر ما از ما حالی که مائیم گروهی نیرومند همانا پدر ما است در گمراهی آشکار | |-|معزی=هنگامی که گفتند هر آینه یوسف و برادرش محبوبترند بسوی پدر ما از ما حالی که مائیم گروهی نیرومند همانا پدر ما است در گمراهی آشکار | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">When they said, “Joseph and his brother are dearer to our father than we are, although we are a whole group. Our father is obviously in the wrong.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/012008.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/012008.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = يوسف ٧ | بعدی = يوسف ٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«عُصْبَةٌ»: گروه متّحد و نیرومند. «ضَلالٍ»: خطای در اندیشه و عدم رعایت مساوات در محبّت. | «عُصْبَةٌ»: گروه متّحد و نیرومند. «ضَلالٍ»: خطای در اندیشه و عدم رعایت مساوات در محبّت. | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۹#link79 | آيات ۲۱ - ۷، سوره يوسف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۹#link79 | آيات ۲۱ - ۷، سوره يوسف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱۰#link80 | ((براى سائلان ، در داستان يوسف و برادرانش نشانه هايى الهى هست ))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱۰#link80 | ((براى سائلان ، در داستان يوسف و برادرانش نشانه هايى الهى هست ))]] | ||
خط ۵۴: | خط ۶۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱۲#link105 | چند روايت ديگر در مورد يوسف (عليه السلام ) و آيات گذشته مربوط به داستان آنحضرت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۱_بخش۱۲#link105 | چند روايت ديگر در مورد يوسف (عليه السلام ) و آيات گذشته مربوط به داستان آنحضرت]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۶۵#link173 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۶۵#link173 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8» | |||
آنگاه كه (برادران او) گفتند: همانا يوسف و برادرش (بنيامين) نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومند هستيم محبوبترند. همانا پدرمان (در اين علاقه به آن دو) در گمراهى روشنى است. | |||
===نکته ها=== | |||
«عُصْبَةٌ» به گروه متحد و قوى مىگويند زيرا با وحدت و همبستگى همچون «اعصاب» يك بدن، از همديگر حمايت مىكنند. | |||
دو نفر از پسران حضرت يعقوب، (يوسف و بنيامين) از يك مادر و بقيه از مادرى ديگر بودند. علاقه پدر به يوسف، به دليل خردسال بودن يا به دليل كمالاتى كه داشت، موجب حسادت برادران شده بود. آنها علاوه بر حسادت با گفتن: «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان دادند كه دچار غرور و تكبّر شده و در اثر اين غرور و حسد، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان مىكنند. | |||
افرادى در جامعه، به جاى آنكه خود را بالا ببرند، بزرگان را پايين مىآورند. چون خود محبوب نيستند، محبوبها را مىشكنند. | |||
جلد 4 - صفحه 161 | |||
فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلًا نمرههاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه. | |||
علاقهى حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بىدليل پنداشتند و گفتند: «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» | |||
گاهى علاقه زياد، سبب دردسر مىشود؛ يعقوب، يوسف را خيلى دوست داشت و همين امر موجب حسادت برادران و افكندن يوسف در چاه شد. چنانكه علاقه زليخا به يوسف، به زندانى شدن يوسف انجاميد. | |||
لذا زندانبان كه شيفته اخلاق يوسف شده بود، وقتى به او گفت: من تو را دوست دارم. | |||
يوسف گفت: مىترسم اين دوستى نيز بلائى بدنبال داشته باشد. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- حسادت موجب مىگردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچكتر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) لَيُوسُفُ ... أَحَبُّ إِلى أَبِينا* | |||
2- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعلهور مىشود. «أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا» | |||
3- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسانها از كمتوجّهى وبىمهرى به خود، رنج مىبرند. «أَحَبُّ إِلى أَبِينا» | |||
4- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا» (برادران مىگفتند: يوسف محبوبتر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)* | |||
5- زور وقدرت، محبّت نمىآورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) لَيُوسُفُ ... أَحَبُ ... وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ | |||
---- | |||
«1». تفسير الستّين الجامع. | |||
جلد 4 - صفحه 162 | |||
6- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مىشود. «نَحْنُ عُصْبَةٌ»* | |||
7- گروهگرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مىكند. ( «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)* | |||
8- انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مىكند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مىدانند، «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» و هم پدر را منحرف، «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مىكنند.)* | |||
9- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مىدهند. | |||
«نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* | |||
10- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مىكند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* | |||
11- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجهاش نسبت انحراف به اقلّيت مىشود.) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* | |||
12- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مىدهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)* | |||
13- حسادت، مرز نبوّت وابوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مىشكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بىعدالتى مىدهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» | |||
14- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئهگر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 163 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8» | |||
إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ: ياد بياور زمانى را كه گفتند برادران با يكديگر: | |||
هرآينه يوسف و برادرش بنيامين، أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا: دوستترند به نزد پدر ما از ما. تخصيص بنيامين به ذكر به جهت اختصاص او است به اخوّت از طرفين. وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ: و حال آنكه ما جوانان توانا و مردان كارزاريم و ايشان خردسال و بىكفايت، پس بايستى ما را دوستتر دارد. و چون عاجز و ضعيف را بر ده مرد | |||
---- | |||
«1» بحار الانوار، جلد 12، صفحه 219. | |||
«2» بحار ج 18 ص 325 و 376. | |||
جلد 6 - صفحه 176 | |||
قوى اختيار نموده، إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ: بدرستى كه پدر ما در دورى است آشكارا، يعنى رأى او در اين كار خطا واقع شده به جهت تفضيل مفضول يا ترك تعديل در محبت. | |||
دفع شبهه: برادران حضرت يوسف نظر خود را مقصور در ظاهر نموده، به مشاهده حال، خود را برتر دانستند؛ غافل از آنكه محبت خدائى منشأش توانائى و بزرگسالى نيست، بلكه دائر مدار ديندارى و رضاى سبحانى است، گرچه صاحبش در نظر به غايت پستى و ناتوانى و خردسالى باشد. بنابراين تفضيل بين اولاد در عطا و محبت و اكرام، وقتى براى امر دينى و فضيلت واقعى باشد، هرآينه دليل نقلى و عقلى حاكم بر رجحانش خواهد بود، لذا در ازدياد محبت يعقوب عليه السّلام به يوسف عليه السّلام نسبت به ساير برادرانش اشكالى نيست. | |||
خلاصه نشستند رأى دادند كه حيله نمائيم و او را از پدر دور تا به جهت فقدان او ما را دوست دارد، يكى از آنها گفت: | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلِينَ «7» إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8» اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ «9» قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ «10» | |||
ترجمه | |||
بتحقيق بوده است در قصّه يوسف و برادرانش نشانههائى براى سؤال- كنندگان | |||
هنگاميكه گفتند هر آينه يوسف و برادرش محبوبترند نزد پدر ما از ما با آنكه مائيم جماعتى توانا همانا پدر ما در خطائى است آشكار | |||
بكشيد يوسف را يا بيندازيد او را در زمينى تا خالص شود براى شما توجّه پدر شما و بشويد پس از آن گروهى شايستگان | |||
گفت گويندهاى از ايشان نكشيد يوسف را و بيندازيد او را در قعر چاه كه بگيرند او را بعضى از كاروانان اگر باشيد كارى كنندگان. | |||
تفسير | |||
در جوامع نقل نموده كه بعضى از يهود ببزرگان مشركين گفتند از محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال كنيد كه چرا آل يعقوب از شام بمصر هجرت نمودند و قصّه يوسف چه بوده و آنها سؤال نمودند و حضرت جواب صحيح فرمود بدون آنكه شنيده يا در كتابى خوانده باشد بنابراين مراد از آيات براى سؤال كنندگان نشانههاى قدرت و حكمت خداوند و دليل بر نبوّت پيغمبر خاتم است در اين قصّه كه از اين قرار است وقتى كه گفتند برادران پدرى حضرت يوسف كه يوسف و برادر ابوينى او بنيامين محبوب و عزيزترند نزد پدر ما از ما با آنكه ما مردان متعصّب توانا و اهل كار و كارزاريم و آن دو كودك ضعيف ناتوان و نبايد بر ما مزيّت داشته باشند و اين نيست مگر براى آنكه پدر ما از راه حقّ تخطّى نموده و در تشخيص مورد قابل محبّت خطا كرده و مفضول را بر فاضل مقدّم داشته و بايد براى اين امر چارهاى نمود و آن اين است كه يوسف را بكشيد يا ببريد او را و بيندازيد در زمينى دور از آبادى كه اميد باز گشت از آن نباشد و در نتيجه محبّت و توجّه و علاقه پدر شما مخصوص بشما شود و ديگرى شريك يا حائز قسمت عمده آن نباشد و پس از انجام امر توبه كنيد و مردم صالحى شويد و جهت محبّت فوق العاده حضرت يعقوب بحضرت يوسف و برادر ابوينى او گفتهاند آن بوده | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 125 | |||
كه مادر او و بنيامين راحيل زوجه دوم آنحضرت بيشتر مورد علاقه او بود و در ولادت بنيامين بمرض نفاس فوت كرده بود لذا آندو بيشتر مورد مرحمت و شفقت بودند براى صغر سن و نداشتن مادر و حضرت يوسف علاوه بر كمال حسن و جمال و جلال آثارى در طفوليّت براى مقامات عاليه او مشاهده ميشد كه از آن جمله خواب مذكور بود كه چون بسمع برادران رسيد يكباره عنان صبر و شكيبائى را از دست داده و كانون حسد در آنها مشتعل گرديد و متّفقا در مقام چاره جوئى بر آمدند يكى از آنها كه بعضى گفتهاند يهودا ارشد آنها بوده و بعضى گفتهاند روبيل اكبر آنها بوده و قمّى ره روايت نموده كه لاوى بوده در هر حال بالنّسبه مهربانتر بوده گفت نبايد او را كشت چون معصيت كبيره است بهتر آنستكه او را در چاهى كه سر راه قافله باشد بيندازيد تا كاروانان كه ناچار محتاج بآب ميشوند او را بيرون آورند و با خودشان باسيرى ببرند و از نظر پدر ما غائب شود و ما بمقصود خودمان نائل شويم بدون آنكه مرتكب جنايت بزرگى شده باشيم اگر چارهاى بايد كرد اين است سايرين هم قبول نمودند و كلمه غيابت مأخوذ از غيبت و مراد جائى است كه چيزى كه در آنجا است غائب از انظار شود و سبب اطلاع برادران بر خواب بعدا ذكر خواهد شد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلي أَبِينا مِنّا وَ نَحنُ عُصبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8» | |||
زماني که گفتند برادران هر آينه يوسف و برادرش إبن يامين محبوبترند نزد پدر ما و حال آنكه ما جوانان رشيد كارزار شجاع دلير هستيم بدرستي که پدر ما در گمراهي آشكار است. | |||
اينکه كلام از پسران يعقوب مشتمل بر سه صفت خبيثه و معصيت كبيره است بلكه تالي تلو كفر است: اول- حسد که گفتند إِذ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلي أَبِينا مِنّا چون يعقوب اينکه دو پسر را ترجيح ميداد و محبت ميكرد بالاخص يوسف را که با جمال و وجاهت فوق العاده و داراي اخلاق حميده و صفات حسنه بود محسود آنها واقع ميشد. | |||
دوم- كبر که گفتند وَ نَحنُ عُصبَةٌ که ما دلاورانيم و كارساز بيشتر نفع ما بپدرمان ميرسد و براي قضاء حوائج او و اصلاح امور او آمادهتريم و يوسف و برادرش كوچك هستند و توانايي ندارند. | |||
سوم- نسبت ضلالت و گمراهي بپيغمبر خدا دادند و گفتند إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ که العياذ باللّه حماقت او را گرفته و باين دو بچه دل خوش كرده و بما اعتنايي نميكند و اهميّتي نميدهد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 8)- یعقوب دوازده پسر داشت، که دو نفر از آنها «یوسف» و «بنیامین» از یک مادر بودند، یعقوب نسبت به این دو پسر مخصوصا یوسف محبت بیشتری نشان میداد، زیرا کوچکترین فرزندان او محسوب میشدند و طبعا نیاز به حمایت و محبت بیشتری داشتند، دیگر این که، طبق بعضی از روایات مادر آنها «راحیل» از دنیا رفته بود، و به این جهت نیز به محبت بیشتری محتاج بودند، از آن گذشته مخصوصا در یوسف، آثار نبوغ و فوق العادگی نمایان بود، مجموع این جهات سبب شد که یعقوب آشکارا نسبت به آنها ابراز علاقه بیشتری کند. | |||
برادران حسود بدون توجه به این جهات از این موضوع سخت ناراحت شدند، بخصوص که شاید بر اثر جدایی مادرها، رقابتی نیز در میانشان طبعا وجود داشت، لذا دور هم نشستند «و گفتند: یوسف و برادرش نزد پدر از ما محبوبترند، با این که ما جمعیتی نیرومند و کارساز هستیم» و زندگی پدر را به خوبی اداره میکنیم، و به همین دلیل باید علاقه او به ما بیش از این فرزندان خردسال باشد که کاری از آنها ساخته نیست (إِذْ قالُوا لَیُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلی أَبِینا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ). | |||
و به این ترتیب با قضاوت یک جانبه خود پدر را محکوم ساختند و گفتند: | |||
«بطور قطع پدر ما در گمراهی آشکاری است»! (إِنَّ أَبانا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ). | |||
البته منظور آنها گمراهی دینی و مذهبی نبود چرا که آیات آینده نشان میدهد آنها به بزرگی و نبوت پدر اعتقاد داشتند و تنها در زمینه طرز معاشرت به او ایراد میگرفتند. | |||
ج2، ص400 | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۱۲۱: | خط ۲۹۴: | ||
[[رده:عوامل انگیزش]][[رده:برادران یوسف و بنیامین]][[رده:برادران یوسف و یوسف]][[رده:بینش برادران یوسف]][[رده:تعداد برادران یوسف]][[رده:تکبر برادران یوسف]][[رده:حسادت برادران یوسف]][[رده:زمینه توطئه برادران یوسف]][[رده:شوراى برادران یوسف]][[رده:صفات برادران یوسف]][[رده:قدرت برادران یوسف]][[رده:نقش برادران یوسف]][[رده:بنیامین و یوسف]][[رده:آثار حسد]][[رده:عوامل حسد]][[رده:آثار تبعیض در خانواده]][[رده:عواطف پدرى]][[رده:عواطف خانوادگى]][[رده:عوامل محبت]][[رده:آثار محبت یعقوب به بنیامین]][[رده:آثار محبت یعقوب به یوسف]][[رده:اندوه یعقوب]][[رده:روش برخورد یعقوب]][[رده:محبت یعقوب به بنیامین]][[رده:محبت یعقوب به فرزندان]][[رده:محبت یعقوب به یوسف]][[رده:یعقوب و احترام فرزندان]][[رده:یعقوب و خطا]][[رده:آثار رؤیاى یوسف]][[رده:آثار فضایل یوسف]][[رده:استعدادهاى معنوى یوسف]][[رده:برادر ابوینى یوسف]][[رده:برادران پدرى یوسف]][[رده:زمینه توطئه علیه یوسف]][[رده:قصه یوسف]] | [[رده:عوامل انگیزش]][[رده:برادران یوسف و بنیامین]][[رده:برادران یوسف و یوسف]][[رده:بینش برادران یوسف]][[رده:تعداد برادران یوسف]][[رده:تکبر برادران یوسف]][[رده:حسادت برادران یوسف]][[رده:زمینه توطئه برادران یوسف]][[رده:شوراى برادران یوسف]][[رده:صفات برادران یوسف]][[رده:قدرت برادران یوسف]][[رده:نقش برادران یوسف]][[رده:بنیامین و یوسف]][[رده:آثار حسد]][[رده:عوامل حسد]][[رده:آثار تبعیض در خانواده]][[رده:عواطف پدرى]][[رده:عواطف خانوادگى]][[رده:عوامل محبت]][[رده:آثار محبت یعقوب به بنیامین]][[رده:آثار محبت یعقوب به یوسف]][[رده:اندوه یعقوب]][[رده:روش برخورد یعقوب]][[رده:محبت یعقوب به بنیامین]][[رده:محبت یعقوب به فرزندان]][[رده:محبت یعقوب به یوسف]][[رده:یعقوب و احترام فرزندان]][[رده:یعقوب و خطا]][[رده:آثار رؤیاى یوسف]][[رده:آثار فضایل یوسف]][[رده:استعدادهاى معنوى یوسف]][[رده:برادر ابوینى یوسف]][[رده:برادران پدرى یوسف]][[رده:زمینه توطئه علیه یوسف]][[رده:قصه یوسف]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره يوسف ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره يوسف ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 8 سوره يوسف | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 8 سوره يوسف,يوسف 8,إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ,عوامل انگیزش,برادران یوسف و بنیامین,برادران یوسف و یوسف,بینش برادران یوسف,تعداد برادران یوسف,تکبر برادران یوسف,حسادت برادران یوسف,زمینه توطئه برادران یوسف,شوراى برادران یوسف,صفات برادران یوسف,قدرت برادران یوسف,نقش برادران یوسف,بنیامین و یوسف,آثار حسد,عوامل حسد,آثار تبعیض در خانواده,عواطف پدرى,عواطف خانوادگى,عوامل محبت,آثار محبت یعقوب به بنیامین,آثار محبت یعقوب به یوسف,اندوه یعقوب,روش برخورد یعقوب,محبت یعقوب به بنیامین,محبت یعقوب به فرزندان,محبت یعقوب به یوسف,یعقوب و احترام فرزندان,یعقوب و خطا,آثار رؤیاى یوسف,آثار فضایل یوسف,استعدادهاى معنوى یوسف,برادر ابوینى یوسف,برادران پدرى یوسف,زمینه توطئه علیه یوسف,قصه یوسف,آیات قرآن سوره يوسف | |||
|description=إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |