۱۶٬۲۸۱
ویرایش
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
من نمى خواهم و نمى توانم حلالى را حرام و يا حرامى را حلال كنم، وليكن به خدا سوگند، دختر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» با دختر دشمنش يكجا جمع نمى شود. | من نمى خواهم و نمى توانم حلالى را حرام و يا حرامى را حلال كنم، وليكن به خدا سوگند، دختر رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» با دختر دشمنش يكجا جمع نمى شود. | ||
و اگر كسى بگويد: همين حديث، بيان كننده تخصيص است. چيزى كه هست رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» تا آن روز ابلاغش نكرده | و اگر كسى بگويد: همين حديث، بيان كننده تخصيص است. چيزى كه هست رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» تا آن روز ابلاغش نكرده بود؟ | ||
مى گوييم: در اين صورت، على «عليه السلام» قبل از رسيدن حكم، رفتارى مخالف آن كرده بود و با اين | مى گوييم: در اين صورت، على «عليه السلام» قبل از رسيدن حكم، رفتارى مخالف آن كرده بود و با اين حال، ديگر چه جا داشت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» عصبانى شود، با اين كه مخالفت حكم قبل از رسيدنش معصيت نيست؟ و ساحت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» منزه است از چنين تعصب جاهليتى. | ||
و گويا بعضى از راويان حديث، به خاطر كينه اى كه با على «عليه السلام» داشته، اين حديث را براى لكه دار كردن او درست كرده و غفلت كرده از اين كه اين طعن، مستقيما به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر مى گردد. | و گويا بعضى از راويان حديث، به خاطر كينه اى كه با على «عليه السلام» داشته، اين حديث را براى لكه دار كردن او درست كرده و غفلت كرده از اين كه اين طعن، مستقيما به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر مى گردد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
<span id='link240'><span> | <span id='link240'><span> | ||
و كوتاه سخن اين كه: مطلب مزبور، جزو روايات تفسير نيست و نمى خواهد آيه را تفسير كند، بلكه از باب بيان باطن قرآن است. هرچند كه در بعضى از روايات، مانند روايت جابر كه گذشت، به صورت تفسير آمده، و چه بسا همان را هم بعضى از مفسران كه فرق ميان بطن و تفسير را نفهميده اند، به صورت تفسير روايتش كرده اند. و در بعضى از روايات كار به جايى رسيده كه راوى آنچه را كه امام فرموده، تتمه آيه قرآن قرار داده و گفته است: اصلا آيه اين ضميمه را هم داشته. در نتيجه، روايتش جزو روايات تحريف در آمده است. | و كوتاه سخن اين كه: مطلب مزبور، جزو روايات تفسير نيست و نمى خواهد آيه را تفسير كند، بلكه از باب بيان باطن قرآن است. هرچند كه در بعضى از روايات، مانند روايت جابر كه گذشت، به صورت تفسير آمده، و چه بسا همان را هم بعضى از مفسران كه فرق ميان بطن و تفسير را نفهميده اند، به صورت تفسير روايتش كرده اند. | ||
و در بعضى از روايات كار به جايى رسيده كه راوى آنچه را كه امام فرموده، تتمه آيه قرآن قرار داده و گفته است: اصلا آيه اين ضميمه را هم داشته. در نتيجه، روايتش جزو روايات تحريف در آمده است. | |||
خط ۸۵: | خط ۸۷: | ||
مى گويد: گفتم: سبحان اللّه! كور محشور مى شود؟ فرمود: بله، خداوند او را از راه حقّش، كور مى كند. | مى گويد: گفتم: سبحان اللّه! كور محشور مى شود؟ فرمود: بله، خداوند او را از راه حقّش، كور مى كند. | ||
مؤلف: نظير اين روايت را، قمى در تفسير خود، | مؤلف: نظير اين روايت را، قمى در تفسير خود، مسنداً، از معاوية بن عمّار، و صدوق در كتاب «من لا يحضره الفقيه»، بدون سند، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده اند. و اين روايت، در اين كه كورى روز قيامت را مختص به طريق حق كه طريق نجات و سعادت است، كرده، مؤيد بيانى است كه ما، در تفسير آيه گذرانديم. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۲۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۲۴ </center> | ||
<span id='link241'><span> | <span id='link241'><span> |
ویرایش