گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۱۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۵: خط ۵۵:
<span id='link70'><span>
<span id='link70'><span>


==بعد از هلاكت قارون ، برآرزومندان ثروت او معلوم گشت كه وسعت و تنگى رزق تابعمشيت خدا است . ==
==بعد از هلاكت قارون ، برآرزومندان ثروت او معلوم گشت كه وسعت و تنگى رزق تابع مشيت خدا است . ==
وَ أَصبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالاَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسط الرِّزْقَ لِمَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ ...
«'''وَ أَصبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالاَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسط الرِّزْقَ لِمَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ...'''»:
 
مى گويند كلمه ((وى (( كلمه اى است كه در هنگام اظهار ندامت استعمال مى شود، و بسا هم مى شود كه در مورد تعجب به كار مى رود، و هر دو معنا با آيه شريفه مى سازد، هر چند كه معناى اول زودتر به ذهن مى رسد
مى گويند كلمه ((وى (( كلمه اى است كه در هنگام اظهار ندامت استعمال مى شود، و بسا هم مى شود كه در مورد تعجب به كار مى رود، و هر دو معنا با آيه شريفه مى سازد، هر چند كه معناى اول زودتر به ذهن مى رسد
((كان الله يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر(( - در اين جمله همان كسانى كه ديروز آرزو مى كردند اى كاش به جاى قارون بودند، بعد از خسف قارون ، اعتراف كرده اند به اينكه آنچه قارون ادعا مى كرد و ايشان تصديقش مى كردند، باطل بوده ، و وسعت و تنگى رزق به مشيت خدا است ، نه به قوت و جمعيت و داشتن نبوغ فكرى در اداره زندگى
 
«'''كان الله يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر'''» - در اين جمله همان كسانى كه ديروز آرزو مى كردند اى كاش به جاى قارون بودند، بعد از خسف قارون ، اعتراف كرده اند به اينكه آنچه قارون ادعا مى كرد و ايشان تصديقش مى كردند، باطل بوده ، و وسعت و تنگى رزق به مشيت خدا است ، نه به قوت و جمعيت و داشتن نبوغ فكرى در اداره زندگى
 
معمولا كلمه ((كان (( براى تشبيه چيزى است به چيزى ، مى گوييم : فلانى كاءنه شير است ، يعنى مثل اوست در شجاعت ، ولى مقام در آيه مورد بحث مقام تحقيق است نه تشبيه ، تا با شك و ترديد مناسبت داشته باشد، لذا كلمه ((كان (( در اين آيه براى تشبيه نيست ، بلكه گويندگان اين سخن ، كلمه مذكور را به اين منظور آورده اند كه بفهمانند همين الان ابتداء و اولين لحظه اى است كه ما، در سخن قارون دچار ترديد شديم ، با اينكه قبلا او را تصديق كرده بوديم ، و به كار بردن كلمه ((كان (( به اين منظور شايع است
معمولا كلمه ((كان (( براى تشبيه چيزى است به چيزى ، مى گوييم : فلانى كاءنه شير است ، يعنى مثل اوست در شجاعت ، ولى مقام در آيه مورد بحث مقام تحقيق است نه تشبيه ، تا با شك و ترديد مناسبت داشته باشد، لذا كلمه ((كان (( در اين آيه براى تشبيه نيست ، بلكه گويندگان اين سخن ، كلمه مذكور را به اين منظور آورده اند كه بفهمانند همين الان ابتداء و اولين لحظه اى است كه ما، در سخن قارون دچار ترديد شديم ، با اينكه قبلا او را تصديق كرده بوديم ، و به كار بردن كلمه ((كان (( به اين منظور شايع است
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه : ۱۱۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه : ۱۱۹ </center>
خط ۶۴: خط ۶۷:
در جمله ((وى كانه لا يفلح الكافرون (( براى بار دوم اظهار ندامت كرده اند، و اينكه گفته اند: واى ! گويا كافران رستگار نمى شوند، رد مطلبى است كه لازمه آرزوى قلبى ايشان است ، كه گفتند: اى كاش ما جاى قارون بوديم ، چون لازمه اين آرزو اين است كه قارون ها رستگارند
در جمله ((وى كانه لا يفلح الكافرون (( براى بار دوم اظهار ندامت كرده اند، و اينكه گفته اند: واى ! گويا كافران رستگار نمى شوند، رد مطلبى است كه لازمه آرزوى قلبى ايشان است ، كه گفتند: اى كاش ما جاى قارون بوديم ، چون لازمه اين آرزو اين است كه قارون ها رستگارند
<span id='link71'><span>
<span id='link71'><span>
==بهشت مختص كسانى است كه در اين دنيا خواهان برترى جوئى و فساد نباشند ==
==بهشت مختص كسانى است كه در اين دنيا خواهان برترى جوئى و فساد نباشند ==
تِلْك الدَّارُ الاَخِرَةُ نجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فى الاَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
تِلْك الدَّارُ الاَخِرَةُ نجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فى الاَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
۱۶٬۹۰۷

ویرایش