گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
__TOC__
__TOC__


<center> «'''بیان آيات'''» </center>


بيان آيات
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۵ </center>
<span id='link312'><span>
<span id='link312'><span>
== مطالبى كه سوره «حجرات» مشتمل بر آن است ==
== محتواى سوره حجرات ==
اين سوره مشتمل بر مسائلى از احكام دين است ، احكامى كه با آن سعادت زندگى فردى انسان تكميل مى شود، و نظام صالح و طيب در مجتمع او مستقر مى گردد. بعضى از آن مسائل ادب جميلى است كه بايد بين بنده و خداى سبحان رعايت شود، و پاره اى آدابى است كه بندگان خدا بايد در مورد رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم) رعايت كنند، كه در پنج آيه اول سوره آمده.  
اين سوره، مشتمل بر مسائلى از احكام دين است. احكامى كه با آن، سعادت زندگى فردى انسان تكميل مى شود، و نظام صالح و طيّب در مجتمع او مستقر مى گردد. بعضى از آن مسائل، ادب جميلى است كه بايد بين بنده و خداى سبحان رعايت شود. و پاره اى، آدابى است كه بندگان خدا بايد در مورد رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» رعايت كنند، كه در پنج آيه اول سوره آمده.  


بعضى ديگر آن، احكام مربوط به مسائلى است كه مردم در برخورد با يكديگر در مجتمع زندگى خود بايد آن را رعايت كنند. قسمتى ديگر مربوط به برترى هايى است كه بعضى افراد بر بعض ديگر دارند، و تفاضل و برترى افراد از اهم امورى است كه جامعه مدنى انسان با آن منتظم مى شود، و انسان را به سوى زندگى توام با سعادت و عيش پاك و گوارا هدايت مى كند، و با آن بين دين حق و باطل فرق مى گذارد، و مى فهمد كدام دين حق است ، و كدام از سنن اجتماعى قومى است . و در آخر، سوره را با اشاره به حقيقت ايمان و اسلام ختم نموده ، بر بشريت منت مى گذارد كه نور ايمان را به او افاضه فرموده است.
بعضى ديگر آن، احكام مربوط به مسائلى است كه مردم در برخورد با يكديگر در مجتمع زندگى خود بايد آن را رعايت كنند. قسمتى ديگر، مربوط به برترى هايى است كه بعضى افراد بر بعض ديگر دارند، و تفاضل و برترى افراد، از اهمّ امورى است كه جامعۀ مدنى انسان با آن منتظم مى شود، و انسان را به سوى زندگى توأم با سعادت و عيش پاك و گوارا هدايت مى كند، و با آن، بين دين حق و باطل فرق مى گذارد، و مى فهمد كدام دين حق است ، و كدام از سنن اجتماعى قومى است.  


اين سوره به شهادت مضامين آياتش در مدينه نازل شده ، به استثناى آيه ((يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى ...(( كه بعضى در باره مدنى بودن آن حرف دارند، كه به زودى خواهد آمد.
و در آخر، سوره را با اشاره به حقيقت ايمان و اسلام ختم نموده، بر بشريت منت مى گذارد كه نور ايمان را به او افاضه فرموده است.


«'''يَا أَيُِهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَينَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمِيعٌ عَلِيمٌ'''»:
اين سوره، به شهادت مضامين آياتش در مدينه نازل شده، به استثناى آيه: «يَا أيُّهَا النّاسُ إنّا خَلَقنَاكُم مِن ذَكَرٍ وَ أنثى...»، كه بعضى در باره مدنى بودن آن حرف دارند، كه به زودى خواهد آمد.


كلمه ((بين يدى (( در باره هر چيز استعمال شود، به معناى جلوى آن چيز است ، و اين استعمالى است شايع ، چيزى كه هست يا مجازى است و يا استعاره اى . و اينكه اين كلمه را هم به خدا نسبت داده و هم به رسول خدا، خود دليل بر اين است كه منظور از آن ، جلو چيزيست مشترك بين خدا و رسول و آن مقام حكمرانى است ، كه مختص است به خداى سبحان و - با اذنش - به رسول او همچنان كه در جاى ديگر فرموده : ((ان الحكم الا لله ((، و نيز فرموده : ((و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن اللّه ((.
«'''يَا أَيُِهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَينَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ'''»:


و نيز شاهد بر اينكه مراد از بين يدى حكم است ؛ اين مى باشد كه آيه شريفه را با جمله ((يا ايها الذين امنوا(( آغاز، و با جمله ((و اتقوا اللّه ان اللّه سميع عليم (( ختم كرده ، كه از ظاهر آن برمى آيد مراد از ((بين يدى (( آن مقامى است كه ارتباط به مؤ منين متقى دارد؛ به كسانى ارتباط دارد كه هم به خدا و رسولش ايمان دارند، و هم از آن دو پروا. و آن مقام همان مقام حكم است كه مؤ منين احكام اعتقادى و عملى خود را از آن مقام مى گيرند.
كلمه «بَينَ يَدَىّ» در باره هر چيز استعمال شود، به معناى جلوى آن چيز است، و اين استعمالى است شايع. چيزى كه هست، يا مجازى است و يا استعاره اى. و اين كه اين كلمه را، هم به خدا نسبت داده و هم به رسول خدا، خود دليل بر اين است كه منظور از آن، جلو چيزی است مشترك بين خدا و رسول و آن، مقام حكمرانى است، كه مختص است به خداى سبحان و - با اذنش - به رسول او. همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «إنِ الحُكمُ إلّا لِله». و نيز فرموده: «وَ مَا أرسَلنَا مِن رَسُولٍ إلّا لِيُطَاعَ بِإذنِ اللّه».
 
و نيز شاهد بر اين كه مراد از «بَينَ يَدَىّ» حكم است؛ اين مى باشد كه آيه شريفه را با جمله «يَا أيُّهَا الّذِينَ آمَنُوا» آغاز، و با جمله «وَ اتّقُوا اللّهَ إنّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيم» ختم كرده، كه از ظاهر آن بر مى آيد: مراد از «بَينَ يَدَىّ»، آن مقامى است كه ارتباط به مؤمنان متقى دارد. به كسانى ارتباط دارد كه هم به خدا و رسولش ايمان دارند، و هم از آن دو پروا. و آن مقام، همان مقام حكم است كه مؤمنان، احكام اعتقادى و عملى خود را از آن مقام مى گيرند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۵۶ </center>
توضيح معناى جمله : ((لا تقدموا بين يدى الله و رسوله (( و بيان اينكه مفاد آن اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسول مقدم مداريد
==توضيح معناى جمله: «لا تُقَدّمُوا بَينَ يَدَىّ الله وَ رَسُولِهِ»==


با اين تقريب روشن گرديد كه مراد از ((لا تقدموا(( هم اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسولش مقدم مداريد، حال يا مراد اين است كه قبل از گرفتن كلام و دستور خدا و رسول در باره حكم چيزى سخنى نگوييد، و يا قبل از گرفتن دستور خدا عملى را انجام ندهيد. ليكن از اينكه به دنبال كلام مى فرمايد: ((ان اللّه سميع عليم : خدا شنوا و داناست (( مثل اينكه برمى آيد مراد تقديم قول است، نه تقديم فعل و نه اعم از آن دو، كه هم شامل قول شود و هم فعل ، و گر نه اگر مراد قول و فعل هر دو بود، مى فرمود: ((ان اللّه سميع بصير: خدا شنوا و بينا است (( هم سخن شما را مى شنود، و هم عمل شما را مى بيند، همچنانكه در بسيارى از موارد كه پاى فعل در كار است كلمه ((بصير(( را آورده، مثلا مى فرمايد: ((و اللّه بما تعملون بصير((.  
با اين تقريب روشن گرديد كه مراد از ((لا تقدموا(( هم اين است كه هيچ حكمى را بر حكم خدا و رسولش مقدم مداريد، حال يا مراد اين است كه قبل از گرفتن كلام و دستور خدا و رسول در باره حكم چيزى سخنى نگوييد، و يا قبل از گرفتن دستور خدا عملى را انجام ندهيد. ليكن از اينكه به دنبال كلام مى فرمايد: ((ان اللّه سميع عليم : خدا شنوا و داناست (( مثل اينكه برمى آيد مراد تقديم قول است، نه تقديم فعل و نه اعم از آن دو، كه هم شامل قول شود و هم فعل ، و گر نه اگر مراد قول و فعل هر دو بود، مى فرمود: ((ان اللّه سميع بصير: خدا شنوا و بينا است (( هم سخن شما را مى شنود، و هم عمل شما را مى بيند، همچنانكه در بسيارى از موارد كه پاى فعل در كار است كلمه ((بصير(( را آورده، مثلا مى فرمايد: ((و اللّه بما تعملون بصير((.  
۱۶٬۲۷۸

ویرایش