گمنام

الزمر ٦٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۶٬۵۷۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link271 | آيات ۵۳ - ۶۱ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link271 | آيات ۵۳ - ۶۱ سوره زمر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link272 | مقصود از عبادى و رحمت الله در آيه قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا منرحمة الله]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۳#link272 | مقصود از عبادى و رحمت الله در آيه قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا منرحمة الله]]
خط ۳۴: خط ۳۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link277 | رواياتى درباره مغفرت الهى و شاءن نزول آيه : يا عباد الذين اسرفوا على انفسهم ...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۴#link277 | رواياتى درباره مغفرت الهى و شاءن نزول آيه : يا عباد الذين اسرفوا على انفسهم ...]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۷#link232 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۷۷#link232 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ «60»
و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند رو سياه مى‌بينى، آيا در دوزخ جايگاهى براى متكبّران نيست؟
===نکته ها===
دروغ بستن به خداوند نمونه‌هاى بسيار دارد، از جمله:
الف) براى خداوند شريك قرار دادن.
ب) خدا را به چيزى شبيه كردن.
ج) فرشتگان را فرزند خدا دانستن.
د) كار زشت خود را به خداوند نسبت دادن.
ه) ادّعاى خدايى يا پيامبرى كردن.
و) تحريف و بدعت در قوانين الهى.
در روايات مى‌خوانيم: اگر شخصى حديثى را جعل كند و به امامان معصوم عليهم السلام نسبت دهد در حقيقت به خداوند دروغ بسته است، زيرا سخن اهل بيت عليهم السلام از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سخن پيامبر از خداست. «1»
===پیام ها===
1- كسانى كه وجهه‌ى نورانى خداوند را با دروغ تاريك مى‌كنند، كيفرشان آن است كه صورت خودشان در قيامت سياه شود. «كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»
2- گرچه سياهىِ طبيعى عيب نيست، (نظير سياهى مو و چشم) امّا سياهى عارضى نشانه‌ى حقارت و ذلّت است. «وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»
3- روسياهى واقعى و سياهى دل در قيامت ظاهر مى‌شود. «وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ»
----
«1». تفسير برهان.
جلد 8 - صفحه 195
4- انگيزه‌ى دروغ بستن به خداوند تكبّر است. كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ‌ ... لِلْمُتَكَبِّرِينَ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ (60)
بعد از آن تهديد مكذبان فرمايد:
وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ: و روز قيامت، تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ‌: مى‌بينى آنان را كه دروغ بستند بر خدا به اين وجه كه او را متصف ساختند به اتخاذ ولد و شريك، وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ: در حالتى كه رويهاى ايشان سياه باشد پيش از آنكه آنها را به جهنم برند تا اهل محشر بدانند كه اهل آتشند، أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ‌:
آيا نيست جهنم «استفهام تقريرى» يعنى البته باشد جهنم، مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ‌:
جايگاه مر گردنكشان را كه به جهت تكبر و تجبر اطاعت خدا و رسول نكردند و افترا نمودند بر ايشان.
عياشى- روايت نموده از حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر كه حديثى را به ما نسبت دهد، اگر در آن صادق باشد پس مصدق قول خدا و رسول است؛ و اگر كاذب است، پس افترا كرده به خدا و رسول، زيرا ما حديثى را كه بيان مى‌كنيم نمى‌گوئيم قال فلان و فلان، بلكه مى‌گوئيم: «قال اللّه و قال رسول اللّه» پس اين آيه تلاوت فرمود: «و يوم القيمة ....». بعد از آن «خثيمه» راوى حديث اشاره به هر دو گوش خود كرد و گفت: اين هر دو گوش من كر باد اگر اين حديث از آن حضرت نشنيده باشم. «1» على بن ابراهيم از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده در اين آيه: هر
----
«1» مجمع البيان، ج 4 ص 505.
جلد 11 - صفحه 263
كه ادعاى امامت نمايد و حال آنكه امام نباشد. عرض شد: اگر چه علوى باشد؟
فرمود: اگرچه علوى باشد. «1»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‌ عَلى‌ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ (56) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (57) أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (58) بَلى‌ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ (59) وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرِينَ (60)
ترجمه‌
تا مبادا گويد كسى اى اندوه و پشيمانى بر آنچه كوتاهى كردم در امر خدا و همانا بودم از مسخره كنندگان‌
يا گويد اگر آنكه خدا راهنمائى كرده بود مرا هر آينه بودم از پرهيزكاران‌
يا گويد هنگاميكه بيند عذاب را كاش ميبود براى من بازگشتى پس بوده باشم از نيكوكاران‌
آرى بتحقيق آمد تو را آيتهاى من پس تكذيب نمودى آنرا و سركشى كردى و بودى از كافران‌
و روز قيامت مى‌بينى آنها را كه دروغ بستند بر خدا كه رويهاشان سياه شده آيا نيست در دوزخ جائى براى تكبر كنندگان‌
تفسير
خداوند متعال بيان فرموده است مقصود خود را از امر بمتابعت قرآن و احكام الهى كه در آيه سابقه بيان شد و آن آنستكه مبادا كسى روز قيامت اظهار حسرت و ندامت نمايد بر تقصير خود در طاعت و قرب بحق با آنكه از سخريّه كنندگان به پيغمبر و اهل ايمان و قرآن و احكام خدا و اولياء او باشد يا بگويد خدا اگر مرا هدايت نموده بود بدين حق از معاصى اجتناب مينمودم و باين عاقبت وخيم گرفتار نميشدم يا بگويد در وقت مشاهده عذاب اگر من دوباره بدنيا برگردم از مردمان نيكوكار خواهم شد در حاليكه حجّت از خداوند بر آنها تمام نشده باشد ولى چون از جانب خداوند بر آنها اتمام حجّت شده بارسال رسول و انزال كتاب و تعيين امام خداوند ميفرمايد بلى آمدند آنها از جانب من نزد تو و تكذيب نمودى و تكبّر كردى از پيروى آيات الهى و از كفّار بودى و گفته‌اند هر يك از اين اقوال سه‌گانه را دسته‌اى گويند يا يكنفر در اوقات متعدّده هر سه را گويد و ردّ خداوند راجع بقول دوم است و بنظر حقير كلام الهى مبنى بر فرض اين اقوال است نه وقوع آن و جواب خداوند هم راجع بهر سه قول است بر تقدير وقوع بتقريب آنكه آرى وسائل هدايت الهيّه موجود بوده و خودت كوتاهى نمودى در اهتداء و بهواى نفس خود عمل كردى و كافر شدى اگر هم برگردى باز همان است كه بود و پشيمانى امروز سودى ندارد و كلمه بلى كه معمولا بعد از نفى واقع ميشود باعتبار فرض صدور اين اقوال است با نفى هدايت الهى كه گويندگان در نظر گرفته‌اند چون صدر آيه اوّل دلالت دارد بر آنكه غرض الهى در انزال كتاب آنستكه بندگان از اين قبيل اظهارات ننمايند با نبودن امر الهى‌
----
جلد 4 صفحه 507
بمتابعت كتاب و احكام آن و تمام نبودن حجّت از حق بر خلق ولى در صورت بودن امر خدا جواب اين اظهارات همان است كه ذكر شد و حجّت از حق بر خلق تمام است ولى مفسّرين كلام متضمّن نفى را همان قول دوّم دانسته‌اند لذا جواب را مخصوص بآن پنداشته‌اند و فرموده‌اند مفاد آن آنستكه تو مرا هدايت بحق ننمودى و باين جهت اشكالاتى بايشان متوجّه شده و جوابهائى داده‌اند كه مجال ذكر آنها نيست و دخول علامت تأنيث در اقوال ثلاثه باعتبار نفس و تذكير ضمائر در خطابات باعتبار انسان است و مؤيّد نظريّه حقير آنست كه خداوند فرموده روز قيامت مى‌بينى روى‌هاى كسانيكه دروغ بستند بخدا سياه است آيا نيست در جهنم جايگاهى براى تكبّر كنندگان چون ظاهر از دروغ بستن آنها بخدا همان اظهارات و تمنّياتى است كه با ادّعاء عدم هدايت الهيه مينمودند ولى حضرات فرموده‌اند مراد نسبت قرار دادن شريك و گرفتن زن و فرزند است بخدا و در هر حال استفهام تقريرى است يعنى مسلّما جهنم جاى آنها است و در روايات متعدّده از ائمه اطهار جنب اللّه بامير المؤمنين و ائمه معصومين عليهم السلام تفسير شده و قمى ره فرموده مراد از آيات ائمه اطهارند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده در آيه اخيره كه مراد كسى است كه ادعاء امامت نمايد با آنكه امام نباشد و عرض شد اگر چه علوى فاطمى باشد فرمود بلى اگر چه علوى فاطمى باشد و در كافى و از عياشى ره نيز مانند آن نقل شده است و از روايت ديگرى كه قمى ره از آن حضرت نقل نموده استفاده ميشود كه براى اهل تكبر وادى مخصوصى است در جهنم كه نام آن سقر است و آتش آن بقدرى شديد است كه جهنم از تنفّس آن مشتعل مى‌گردد بايد از اين صفت بخدا پناه برد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَوم‌َ القِيامَةِ تَرَي‌ الَّذِين‌َ كَذَبُوا عَلَي‌ اللّه‌ِ وُجُوهُهُم‌ مُسوَدَّةٌ أَ لَيس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثوي‌ً لِلمُتَكَبِّرِين‌َ (60)
و روز قيامت‌ ميبيني‌ ‌که‌ كساني‌ ‌که‌ دروغ‌ گفتند ‌بر‌ خداوند متعال‌ صورتهاي‌ ‌آنها‌ سياه‌ ‌شده‌ آيا نيست‌ ‌در‌ جهنم‌ جايگاه‌ ‌براي‌ متكبرين‌.
وَ يَوم‌َ القِيامَةِ تَرَي‌ الَّذِين‌َ كَذَبُوا عَلَي‌ اللّه‌ِ كذب‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ صدق‌ ميكند ‌بر‌ كسي‌ ‌که‌ و ‌لو‌ يك‌ حكم‌ الهي‌ ‌را‌ رد كند ‌ يا ‌ حلال‌ ‌او‌ ‌را‌ حرام‌ كند ‌ يا ‌ حرام‌ ‌او‌ ‌را‌ حلال‌ داند مثل‌ آنكه‌ ‌گفت‌ متعتان‌ كانتا محللتان‌ ‌في‌ عهد ‌رسول‌ اللّه‌ انا احرمهما
جلد 15 - صفحه 336
و اعاقب‌ عليهما متعة الحج‌ و متعة النساء و ‌اينکه‌ جمله‌ شامل‌ تمام‌ مشركين‌ ميشود ‌که‌ توحيد ‌را‌ تكذيب‌ كردند و تمام‌ كفار ميشود ‌که‌ انبياء ‌را‌ تكذيب‌ كردند و تمام‌ مخالفين‌ ‌که‌ اوصياء ‌را‌ تكذيب‌ كردند و تمام‌ مبدعين‌ ‌که‌ بدعت‌ گذاردند و نسبت‌ بخدا دادند و تمام‌ منكرين‌ ‌که‌ پاره‌اي‌ احكام‌ الهي‌ ‌را‌ رد كردند و منكر شدند و تمام‌ مضلين‌ ‌که‌ ديگران‌ ‌را‌ ‌در‌ ضلالت‌ انداختند و تمام‌ ضالين‌ ‌که‌ ضلالت‌ ‌را‌ اختيار كردند.
وُجُوهُهُم‌ مُسوَدَّةٌ ‌با‌ صورت‌ سياه‌ وارد ميشوند ‌در‌ مقابل‌ مؤمنين‌ ‌که‌ ‌با‌ صورت‌ نوراني‌ وارد ميشوند ‌که‌ ميفرمايد يَوم‌َ تَبيَض‌ُّ وُجُوه‌ٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوه‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ اسوَدَّت‌ وُجُوهُهُم‌ أَ كَفَرتُم‌ بَعدَ إِيمانِكُم‌ فَذُوقُوا العَذاب‌َ بِما كُنتُم‌ تَكفُرُون‌َ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ ابيَضَّت‌ وُجُوهُهُم‌ فَفِي‌ رَحمَت‌ِ اللّه‌ِ هُم‌ فِيها خالِدُون‌َ آل‌ عمران‌ آيه 102.
تنبيه‌: ‌از‌ كلمه ‌بعد‌ ايمانهم‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ مراد كساني‌ هستند ‌که‌ ‌در‌ عهد ‌رسول‌ اللّه‌ ايمان‌ آوردند و ‌پس‌ ‌از‌ رحلتش‌ مرتد شدند ‌که‌ فرمودند
«ارتد‌-‌ ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الا خمس‌».
أَ لَيس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثوي‌ً لِلمُتَكَبِّرِين‌َ معلوم‌ ميشود كذب‌ ‌علي‌ اللّه‌ ‌آنها‌ ‌از‌ روي‌ تكبر بوده‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌هم‌ استفاده‌ ميشود كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ تكبر كذب‌ ‌علي‌‌-‌ اللّه‌ گفتند كيان‌ هستند بقرينه ‌بعد‌ ايمانهم‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 60)- از آنجا که در آیات گذشته سخن از مشرکان دروغ پرداز و مستکبری بود که در روز قیامت از کرده خود پشیمان می‌شوند و تقاضای بازگشت به این جهان می‌کنند- تقاضائی بی‌حاصل و غیر قابل قبول- در اینجا در ادامه همین سخن می‌گوید: «و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند می‌بینی که صورتهایشان سیاه است»! (وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ تَرَی الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَی اللَّهРوُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ).
سپس می‌افزاید: «آیا در جهنم جایگاهی برای مستکبّران نیست»؟! (أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْویً لِلْمُتَکَبِّرِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس