گمنام

الأعراف ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۲۰٬۴۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۳: خط ۳۳:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱#link1 | آيات ۱ - ۹، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱#link1 | آيات ۱ - ۹، سوره اعراف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱#link2 | اشاره به عهدى كه خدا از آدميان گرفته ، و ساير معارفى كه در سوره اعراف آورده شده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱#link2 | اشاره به عهدى كه خدا از آدميان گرفته ، و ساير معارفى كه در سوره اعراف آورده شده است .]]
خط ۴۵: خط ۴۶:
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link11 | روايتى در بيان مراد از وزن اعمال كه مى گويدعمل صفت كارى است كه انجام مى شود و قابل توزين (اصطلاحى ) نيست و خداجاهل نيست و احتياج به توزين اشياء ندارد.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۲#link11 | روايتى در بيان مراد از وزن اعمال كه مى گويدعمل صفت كارى است كه انجام مى شود و قابل توزين (اصطلاحى ) نيست و خداجاهل نيست و احتياج به توزين اشياء ندارد.]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۷#link16 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۴۷#link16 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «8»
و در آن روز (قيامت،) سنجش (اعمال بر پايه‌ى) حقّ است. پس هر كس كارهاى سنجش شده‌اش سنگين باشد، پس آنان همان رستگارانند.
===نکته ها===
«ميزان»، وسيله‌ى سنجش است و هر چيزى وسيله‌ى سنجش خاصّى دارد، مثلًا ديوار را با شاقول، گرمى و سردى هوا را با دماسنج، ميوه را با كيلو و پارچه را با متر مى‌سنجند، همان گونه كه وسيله‌ى سنجش انسان‌هاى عادّى، انسان‌هاى كامل مى‌باشند.
ميزانِ روز قيامت حقّ و حقيقت است. در آن روز هم حاكميّت با حقّ است، «هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ» «2» هم روز حقّ است، «ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ» «3» و هم ميزانِ سنجش، حقّ است. «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ»
----
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». كهف، 44.
«3». نبأ، 39.
جلد 3 - صفحه 23
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه‌ى‌ «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ» «1» فرمود: «ميزان، انبيا و اوصيا مى‌باشند». «2» چنانكه در زيارت مطلقه‌ى حضرت امير عليه السلام مى‌خوانيم: «السّلام على ميزان الاعمال» اينان، معيار و ميزان سنجش اعمال ديگرانند.
حضرت على عليه السلام فرمودند: «حسنات، موجب سنگينى ميزان و سيّئات و گناهان، موجب سبكى آن است». «3»
===پیام ها===
1- خداوند، خواهان رسيدن انسان به حقّ و دستيابى به عقايد و كردارهاى شايسته و صحيح است. «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ»
2- براى هر كس، چندين وسيله و معيار سنجش و محاسبه در كار است.
«مَوازِينُهُ»
3- توقّع سعادت و پاداش بدون عمل، بيهوده است. فَمَنْ ثَقُلَتْ‌ ... الْمُفْلِحُونَ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «8»
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُ‌: و سنجيدن اعمال هر يك در روز قيامت ثابت است، سنجيدنى به حق و عدل كه ظلمى به هيچ كس واقع نشود در آن روز. در منهج مأثور است كه: صحائف اعمال وزن نمايند به ميزانى كه آن را عمودى دو كف باشد. و همه خلايق در آن نظر كنند به جهت اظهار معدلت و قطع معذرت، چنانچه اعضاء و جوارح او سؤال كنند و شهادت دهند.
تبصره: مفسرين در كيفيت وزن اقوالى دارند: 1- ظاهر شود براى حسنات و سيئات علامتى در دو كفه و مشاهده كننده. 2- صحائف اعمال. 3- ظاهر شود براى حسنات صورت حسنه، و براى سيئات صورت سيئه. 4- وزن مى‌شود نفس مؤمن و كافر. 5- مراد به وزن، ظهور قدر و منزلت مؤمن، و پستى و ذلت كافر است. 6- در احتجاج: از حضرت صادق عليه السّلام سؤال شد از ميزان، فرمود: العدل. «1» فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ‌: پس هر كه سنگين شود و ترجيح يابد ميزان اعمال حسنات او، فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌: پس آن گروه ايشانند رستگاران، و رسيدگان به فوز و نجات و ثواب ابدى.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «8»
ترجمه‌
و سنجيدن اعمال در روز قيامت حق است پس هر كه گران آمد موزون هاى او پس آنها ايشانند رستگاران.
تفسير
يكى از اصول مسلّمه ميزان عدل الهى است كه در روز قيامت نصب مى‌شود و بآن سنجيده ميشود اعمال حسنه و سيّئه و بر طبق آنها بندگان مجازات ميشوند بخير و شرّ و سنگينى اعمال بحسن آنها و سبكى اعمال بقبحشان است چنانچه سنگينى و سبكى مرد بحسن و قبح اعمال او است و ميزان وجود مبارك انبياء عظام و اوصياء كرام است پس هر قول و عمل و خلقى كه با قول و عمل و خلق ايشان مطابقه نمايد و زين و رزين و متين است و هر گفتار و رفتار و كرداريكه با گفتار و رفتار و كردار آنها مطابقه ننمايد ضعيف و خفيف و سخيف است و قريب باين معنى رواياتى در توحيد و احتجاج و كافى و معانى از امير المؤمنين و امام صادق (ع) نقل نموده است و قمى ره نيز باين تقريب بيانى فرموده است ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الوَزن‌ُ يَومَئِذٍ الحَق‌ُّ فَمَن‌ ثَقُلَت‌ مَوازِينُه‌ُ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ المُفلِحُون‌َ «8» وَ مَن‌ خَفَّت‌ مَوازِينُه‌ُ فَأُولئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنفُسَهُم‌ بِما كانُوا بِآياتِنا يَظلِمُون‌َ «9»
و موازنه‌ اعمال‌ ‌در‌ روز قيامت‌ حق‌ و ثابت‌ ‌است‌ ‌پس‌ كسي‌ ‌که‌ سنگين‌ ‌باشد‌ موازين‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌او‌ ‌پس‌ اينها كساني‌ هستند ‌که‌ رستگار شدند، و كسي‌ ‌که‌ سبك‌ ‌باشد‌ موازين‌ ‌او‌ ‌پس‌ ‌آنها‌ كساني‌ هستند ‌که‌ زيان‌كار شدند بنفوس‌ ‌خود‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌که‌
جلد 7 - صفحه 275
بودند بآيات‌ ‌ما ظلم‌ ميكردند.
كلام‌ ‌در‌ باب‌ ميزان‌ طويل‌ الذيل‌ ‌است‌: اولا ‌در‌ اثبات‌ و حقيت‌ ‌او‌، ثانيا ‌در‌ كيفيت‌ و حقيقت‌ ‌آن‌، ثالثا ‌در‌ رفع‌ اشكال‌ ‌آن‌، رابعا ‌در‌ چيزهايي‌ ‌که‌ موازنه‌ ميشود، خامسا ‌در‌ اشخاصي‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نصب‌ ميشود و كساني‌ ‌که‌ نصب‌ نميشود.
اما اثبات‌ و حقيت‌ ‌آن‌ ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ اسلام‌ ‌است‌ و واجب‌ ‌است‌ اعتقاد بآن‌ و منكر ‌آن‌ ‌از‌ ربقه‌ اسلام‌ خارج‌ و نصوص‌ قرآن‌ ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ قائم‌ ‌است‌ مثل‌ همين‌ ‌آيه‌ وَ الوَزن‌ُ يَومَئِذٍ الحَق‌ُّ و ‌آيه‌ شريفه‌ وَ نَضَع‌ُ المَوازِين‌َ القِسطَ لِيَوم‌ِ القِيامَةِ انبياء ‌آيه‌ 48، و ‌آيه‌ شريفه‌ فَأَمّا مَن‌ ثَقُلَت‌ مَوازِينُه‌ُ فَهُوَ فِي‌ عِيشَةٍ راضِيَةٍ وَ أَمّا مَن‌ خَفَّت‌ مَوازِينُه‌ُ فَأُمُّه‌ُ هاوِيَةٌ قارعة ‌آيه‌ 5 و 6، و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ و اخبار ‌هم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ باب‌ فوق‌ تواتر ‌است‌.
و اما كيفيت‌ و حقيقت‌ ‌آن‌ كلمات‌ مفسرين‌ و متكلمين‌ و اخبار مختلف‌ ‌است‌ بعضي‌ گفتند عدل‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ احتجاج‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌، و بعيد نيست‌ ‌که‌ ‌آيه‌ وَ نَضَع‌ُ المَوازِين‌َ القِسطَ ‌هم‌ اشاره‌ باين‌ معني‌ ‌باشد‌ و بعضي‌ گفتند مجازات‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ تفسير ‌علي‌ ‌إبن‌ ابراهيم‌ قمي‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند متون‌ اخبار ‌است‌ و بعضي‌ گفتند مراد قلت‌ حساب‌ و كثرت‌ ‌آن‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ احتجاج‌ نيز ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌، و بعضي‌ گفتند ظهور قدر مؤمن‌ و خواري‌ كافر ‌است‌ چنانچه‌ مي‌گويي‌ فلان‌ آدم‌ سنگين‌ ‌است‌ و فلان‌ سبك‌ ‌است‌، و بعضي‌ گفتند مراد انبياء و اوصياء هستند چنانچه‌ ‌در‌ كافي‌ و ‌غير‌ ‌آن‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود
‌هم‌ الانبياء و الاوصياء
و ‌در‌ كفاية الموحدين‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود
نحن‌ الموازين‌
و بعضي‌ گفتند موازنه‌ نفوس‌ ‌است‌ و اشخاص‌ چنانچه‌ ‌در‌ تفاسير عامه‌ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند ترازو ‌است‌ داراي‌ دو كفه‌ كفه‌ حسنات‌ و كفه‌ سيّئات‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ اخباري‌ داريم‌.
جلد 7 - صفحه 276
و تحقيق‌ كلام‌ آنكه‌ ميزان‌ ‌هر‌ چيزي‌ مناسب‌ ‌خود‌ ‌او‌ ‌است‌ مثلا ميزان‌ ‌در‌ قضايا علم‌ منطق‌ ‌است‌ و لذا تعبير بعلم‌ ميزان‌ ميكنند و ميزان‌ بنّايي‌ شاقول‌ ‌است‌ و هكذا و ‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ فرمود وَ الوَزن‌ُ يَومَئِذٍ الحَق‌ُّ فَمَن‌ ثَقُلَت‌ مَوازِينُه‌ُ الاية اينكه‌ ‌هر‌ انساني‌ موازيني‌ دارد يك‌ ميزان‌ نيست‌ بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ انبياء و اوصياء و مخصوصا امير المؤمنين‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ميزان‌ حق‌ و باطل‌ هستند، قرآن‌ ميزان‌ اعمال‌، عدل‌ ميزان‌ اخلاق‌، دستورات‌ اخبار ميزان‌ صحت‌ و فساد و هكذا و باين‌ بيان‌ ممكن‌ ‌است‌ جمع‌ ‌بين‌ اقوال‌ و اخبار و اللّه‌ العالم‌.
و اما اشكال‌ ‌در‌ ميزان‌ ‌به‌ اينكه‌ عمل‌ فعلي‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ قولي‌ ‌از‌ انسان‌ صادر ميشود قابل‌ موازنه‌ نيست‌ و بعضي‌ بوجوهي‌ جواب‌ داده‌اند بعضي‌ گفتند اعمال‌ مجسم‌ ميشود بصورت‌ زيبا و صورت‌ كريه‌، و بعضي‌ گفتند نامه‌ اعمال‌ ‌را‌ موازنه‌ ميكنند و بعضي‌ گفتند بصورت‌ جواهر نوراني‌ و اشياء ظلماني‌ ميشود لكن‌ حق‌ ‌در‌ مقام‌ اينست‌ ‌که‌ اصلا وقعي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ اشكال‌ نيست‌ زيرا ‌اينکه‌ اشكال‌ اولا متوجه‌ ميشود بقول‌ اخير ‌که‌ ترازو ‌باشد‌ نه‌ ساير اقوال‌، و ثانيا ميزان‌ ‌هر‌ چيزي‌ مناسب‌ ‌خود‌ ‌او‌ ‌است‌ و ثالثا افعال‌ و اقوال‌ ‌در‌ ظرف‌ هوي‌ باقي‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌بين‌ نميرود و فرداي‌ قيامت‌ ظاهر ميشود و اما آنچه‌ موازنه‌ ميشود ‌از‌ پاره‌اي‌ ‌از‌ آيات‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ فقط حسنات‌ ‌است‌ زيرا مراد ‌از‌ ثقلت‌ ثقل‌ حسنات‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ خفت‌ خفة ‌آنها‌ ‌که‌ ‌او‌ موجب‌ فلاح‌ و ‌اينکه‌ مورث‌ خسران‌ ‌است‌ مگر آنكه‌ بگوئيم‌ ثقل‌ و خفة نسبي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ثقلت‌ حسناته‌ ‌علي‌ سيّئاته‌ و خفت‌ حسناته‌ ‌علي‌ سيّئاته‌ چنانچه‌ ‌از‌ بعض‌ اخبار ممكن‌ ‌است‌ استفاده‌ نمود.
و اما كساني‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نصب‌ موازين‌ ميشود مي‌گوييم‌ اهل‌ محشر چهار دسته‌ ميشوند: 1‌-‌ مشركين‌ و كفار و مخالفين‌ و ارباب‌ ضلال‌ و بالجمله‌ ‌غير‌ اهل‌ ايمان‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نصب‌ ميزان‌ نميشود چون‌ حسناتي‌ ندارند ‌که‌ موازنه‌ شود زيرا
جلد 7 - صفحه 277
ايمان‌ شرط صحت‌ كليه‌ اعمال‌ ‌است‌ و ‌در‌ كافي‌ ‌از‌ حضرت‌ زين‌ العابدين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ فرمود
اعلموا عباد اللّه‌ ان‌ّ اهل‌ الشرك‌ ‌لا‌ ينصب‌ ‌لهم‌ الموازين‌ و ‌لا‌ ينشر ‌لهم‌ الدواوين‌ و انما يحشرون‌ ‌الي‌ جهنم‌ زمرا
و ‌در‌ احتجاج‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ كرده‌ فرموده‌
ائمة الكفر و قادة الضلالة فاولئك‌ ‌لا‌ يقيم‌ ‌لهم‌ يوم القيمة وزنا
دسته‌ 2‌-‌ اخيار و صلحاء ‌از‌ دوستان‌ اهل‌ بيت‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ‌که‌ بي‌گناه‌ وارد محشر شوند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نصب‌ ميزان‌ نميشود چنانچه‌ شيخ‌ صدوق‌ (ره‌) ‌از‌ ابي‌ سعيد خدري‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ فرموده‌ ‌که‌ فرمود ‌در‌ دوستي‌ اهل‌ بيت‌ ‌من‌ بيست‌ خصلت‌ ‌است‌ ده‌ خصلت‌ ‌در‌ دنيا و ده‌ ‌در‌ آخرت‌، اما ده‌ خصلت‌ دنيا: 1‌-‌ زهد 2‌-‌ حرص‌ ‌بر‌ عمل‌ خير 3‌-‌ ورع‌ ‌در‌ دين‌ 4‌-‌ رغبت‌ ‌در‌ عبادت‌ 5‌-‌ توبه‌ قبل‌ ‌از‌ موت‌ 6‌-‌ نشاط ‌در‌ قيام‌ شب‌ 7‌-‌ يأس‌ ‌از‌ ‌ما ‌في‌ يد ‌النّاس‌ 8‌-‌ حفظ اوامر و نواهي‌ الهي‌ 9‌-‌ بغض‌ دنيا 10‌-‌ سخاوت‌. اما ده‌ خصلت‌ آخرت‌ 1‌-‌ نامه‌ عمل‌ ‌براي‌ ‌او‌ باز نكنند 2‌-‌ ميزان‌ نصب‌ نكنند 3‌-‌ كتابش‌ بيمين‌ ‌او‌ داده‌ شود 4‌-‌ برائت‌ ‌از‌ آتش‌ ‌براي‌ ‌او‌ نوشته‌ شود 5‌-‌ صورتش‌ سفيد ‌باشد‌ 6‌-‌ حلل‌ بهشتي‌ باو پوشانند 7‌-‌ شفاعت‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ صد نفر ‌از‌ اهل‌ بيتش‌ قبول‌ كنند 8‌-‌ خداوند باو نظر رحمت‌ كند 9‌-‌ تاج‌ بهشتي‌ ‌بر‌ سرش‌ گذارند 10‌-‌ بي‌حساب‌ داخل‌ بهشت‌ شود دسته‌ 3‌-‌ كساني‌ ‌که‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌آنها‌ سنگين‌ ‌باشد‌ فَمَن‌ ثَقُلَت‌ مَوازِينُه‌ُ فَأُولئِك‌َ هُم‌ُ المُفلِحُون‌َ.
دسته‌ 4‌-‌ آنهايي‌ ‌که‌ معاصي‌ ‌آنها‌ غالب‌ و اعمال‌ صالحه‌ سبك‌ ‌باشد‌ وَ مَن‌ خَفَّت‌ مَوازِينُه‌ُ فَأُولئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنفُسَهُم‌ تجارت‌ بسا نفع‌ دارد ‌که‌ ‌بر‌ سرمايه‌ افزوده‌ ميشود ربحش‌ گويند و ‌اگر‌ ‌از‌ سرمايه‌ نقصان‌ پيدا كند خسرانش‌ گويند و ‌اگر‌ نه‌ نفع‌ و نه‌ خسران‌ داشته‌ ‌باشد‌ باصطلاح‌ راست‌ و مايه‌ جسته‌، سرمايه‌ انسان‌ عمر ‌است‌ ‌اگر‌ مصرف‌ عبادت‌ كرد ربح‌ و نفع‌ و فلاح‌ ‌است‌ ‌که‌ بهشت‌ و سعادت‌ ‌است‌ و ‌اگر‌
جلد 7 - صفحه 278
مصرف‌ معاصي‌ كرد خسران‌ و جهنم‌ ‌است‌ و البته‌ همچه‌ كسي‌ ظالم‌ بنفس‌ ‌خود‌ ‌است‌ و بآيات‌ و احكام‌ و دستورات‌ الهي‌ و همين‌ ظلم‌ سبب‌ خسران‌ ‌او‌ ‌است‌ لذا ميفرمايد بِما كانُوا بِآياتِنا يَظلِمُون‌َ باء سببيت‌ ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 8)- در این آیه برای تکمیل بحث رستاخیز، اشاره به مسأله «سنجش اعمال» می‌کند که نظیر آن در سوره‌های دیگر قرآن از جمله در سوره مؤمنون آیه 102 و 103 و سوره قارعه آیه 6 و 8 آمده است.
نخست می‌گوید: «مسأله توزین اعمال در آن روز حق است» (وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ).
آنچه مسلم است این است که در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصی سنجیده می‌شود نه با ترازوهایی همانند ترازوهای دنیا، و چه بسا آن وسیله همان وجود انبیاء و امامان و افراد صالح بوده باشد، و در روایاتی که از طرق اهل بیت علیهم السّلام به ما رسیده است این مطلب به خوبی دیده می‌شود.
حتی در این جهان نیز دوستان خدا مقیاس سنجشند، ولی از آنجا که بسیاری از حقایق در این عالم در پرده ابهام می‌ماند و در روز قیامت که- به مقتضای وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ (ابراهیم/ 48)- روز بروز و ظهور است این واقعیتها آشکار می‌گردد.
در پایان آیه می‌فرماید: «کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند» (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس