غَزْلَهَا
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(بر وزن فلس) تابيدن و تابيده. مصدر و اسم هر دو آمده است به عبارت ديگر: آن پنبه را به صورت نخ در آوردن است «غَزَلَتِ الْمَرْأَةُ الْقُطْنَ وَالصُّوفَ غَزْلاً: مَدَّتْهُ و فَتَلَتْهُ خيطاناً» [نحل:92]. و چون آن زن نباشيد كه رشته خويش را از پس تابيدن پنبه و قطعه و قطعه كرد. «اَنْكاثاً» جمع نكث به معنى قطعهها است يعنى «نَقَضَتْ غَزْلَها وَ جَعَلَتْهُ اَنْكاثاً» به ملاحظه آيه ماقبل «وَاَوْفُوا بِعَهْدِاللَّهِ اِذا عاهَدْتُمْ وَلاتَنْقُضُوا الْاَيْمانَ بَعْدَ تَوْكيدِها...» آيه فوق مثلى است درباره وفاى به عهد يعنى در عهد و پيمان خويش ثابت قدم باشيد و مثل آن زن نباشيد كه مىرشت و پنبه مىكرد. اگر به عهد خدا وفا نكنيد قول شما بىفايده و بىاثر خواهد بود مثل عمل آن زن و در آن صورت بیاعتبار خواهيد بود. در مجمع نقل شده: آن زن سفيهى بود از قريش با كنيزانش تا نصف روز مىرشت آنگاه مىگفت: آنچه رشتهاند پنبه كنند و اين عادت او بود و نامش ريطه دختر عمروبن كعب بود و به وى سفيه مكه گفتندى. چنانكه از كلبى نقل شده و به قولى مثلى است كه خدا به ناقض عهد زده. به نظر نگارنده مثل بودنش بهتر است و اشاره به زن بخصوصى نيست و چون رشتن در آن روزگار كار زنان بود لذا در مثل زن ذكر شده است. واللَّهالعالم. در تفسير عياشى از امام صادق «عليهالسلام» منقول است: چون مسلمانان به كلمه اميرالمؤمنين به على «عليهالسلام» سلام دادند رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» به اول فرمود: برخيز به على به لفظ اميرالمؤمنين سلام كن. گفت: آيا دستور خدا و رسول است فرمود: آرى. سپس به دوم فرمود: برخيز به على به امارت مؤمنين سلام كن. گفت آيا دستور از خدا و رسول است؟ فرمود آرى. سپس به مقداد، ابوذر و سلمان چنين دستورى داد اول و دوم چون از محضر آن حضرت خارج مىشدند مىگفتند: نه به خدا هرگز به او با چنين لفظى سلام نخواهيم داد خداوند نازل فرمود: «وَلاتَنْقُضُوا الْاَيمانِ بَعدَ تَوْكيدِها وَ قَدْجَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيكُمْ كَفيلاً (بِقَوْلِكُمْ اَمِنَ اللَّهِ رَسُولِه) اِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ماتَفْعَلُونَ وَ لاتَكُونُوا كَالَّتى نَقَضَتْ غَزْلَها...» (به اختصار) اين لفظ تنها يكبار در كلاماللَّه مجيد به كار رفته است.