عَلَق
ریشه کلمه
- علق (۷ بار)
قاموس قرآن
[علق:1-2]. علق بر وزن فرس به معنى زالو و يا جمع علقه است به معنى خون منعقد كه حالت بعدى نطفه است. در مجمع فرموده: علق جمع علقه و آن خون منعقدى است كه در اثر رطوبت به هر چيز مىچسبد و علق كرم سياه است كه به عضو آدمى مىچسبد و خون را مىمكد. راغب گويد: علق كرمى است كه به گلو مىچسبد و نيز خون منعقد است و علقه مبدء آدمى از آن مىباشد. در قاموس و اقرب از جمله معانى آن گفته «العلق دويبة سوداء تكون فى الماء تمّص الدم». على هذا اگر علق در آيه جمع علقه باشد شايد مراد چنانكه گفتهاند آن است خدا انسانها را از علقه و خون منعقد آفريد مثل: [حج:5]. و اگر به معنى زالو و كرم باشد مراد از آن مطابق كشف امروز همان اسپرماتوزوئيد است كه به شكل زالو است و در نطفه مرد هزاران واحد از آن شناور است و چون علق در آيه نكره آمده منظور زالو و كرم بخصوصى است كه با اسپرماتوزوئيد كاملا تطبيق مىكند. نگارنده احتمال قوى مىدهم كه قول دوم مراد است به نظر بعضى از محققين «عَلَق» در آيه به معنى علائق است كه مراد صفات و آثار موجود در نطفه باشد و فرزند آنها را به ارث خواهد برد ولى اثبات آن خيلى مشكل است. و امّا آيات «خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ» كه گذشت [مؤمنون:14]. [قيامة:38]. علقه را در اين آيات خون منعقد گفتهاند كه اگر انسان به نطفه در آن حال نگاه كند آن را به صورت خون بسته خواهد ديد، ولى جوهرى در صحاح علقه را نيز زالو معنى كرده و گويد: «العلقة دودة فى الماء تمّص الدم و الجمع علق» و نيز آن را قطعهاى از خون غليظ گفته است. در اين صورت ممكن است علقه را نيز اسپرماتوزوئيد معنى كرد. [نساء:129]. معلقه به معنى آويزان است بنا به روايت امام صادق «عليهالسلام» مراد عدم استطاعت در محبت و علاقه قلبى است يعنى: هرگز نمىتواند از لحاظ محبت ميان زنان به عدالت رفتار كنيد و همه را يكسان دوست بداريد هرچند كه به اين كار حريص باشيد. پس از زنى كه دوست نداريد به طور كلى منحرف نشويد كه او را آويزان و بلاتكليف بگذاريد كه نه مثل زن شوهردار باشد تا از شوهر استفاده كند و نه مثل زن بىشوهر كه بتواند همسر اختيار نمايد.