روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۷۷۶
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْفَرَائِضِ وَ الْمَوَارِيث
و في روايه السكوني :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۷۷۵ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۷۷۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۶۱
و در روايت سكونى آمده است كه: علىّ عليه السّلام مرد مجوسى را هر گاه با مادر و خواهر، و دختر خود ازدواج كرده بود، از دو جهت ارث مىبخشيد:يك جهت آنكه آن زن مادر او است، و ديگر آنكه همسر او است. و من به آنچه سكونى در روايت آن منفرد است فتوى نميدهم. و اگر مادرش را كه خواهرش نيز هست، و دخترش را بجاى گذارد، سدس تركهاش براى مادر، و نصف آن براى دختر او است، و ما بقى مال بنسبت سهم آن دو به ايشان مردود مىشود، ولى مادر از جهت اينكه خواهر متوفّى بوده است چيزى نميبرد، زيرا برادر و خواهرها با بودن مادر ارث نميبرند. و اگر دخترش را كه خواهر و همسرش نيز هست بجاى گذارد، نصف تركه براى او است، و اين بدان جهت است كه او دختر متوفّى بوده، و بقيّه مال ردّا به او داده مىشود، ولى از جهت خواهرى و همسرى چيزى به او تعلّق نميگيرد. و اگر خواهرش را كه همسرش نيز هست، و برادرش را بجاى گذارد، مال بقاعده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» بين آن دو تقسيم مىشود. و آن خواهر از جهت همسر بودن چيزى نميبرد، و اين باب همگى فروع و شقوقش بر همين منوالست. و اگر مردى مجوسى دختر خود را بهمسرى بگيرد، و از او دو دختر بياورد، و آنگاه بميرد، در حقيقت او سه دختر بجاى نهاده است، و از اين رو مال بالسّويّه بين آن سه قسمت مىشود و اگر يكى از دو دختر بميرد، در واقع مادرش را كه خواهر پدرى او است، و خواهر أبوينش را بجاى نهاده است، و بنا بر اين تركه او بمادرش كه خواهر پدرى او است تعلّق ميگيرد، زيرا با وجود والدين برادران و خواهران ارث نميبرند. و اگر دختر دختر بعد از مرگ پدر بميرد، او مادرش را كه خواهر پدرى او است بجاى نهاده است، و تركهاش براى مادرش از جهت مادر بودن او است، ولى از جهت خواهر بودن چيزى به او تعلّق نميگيرد. و اگر مردى مجوسى با دخترش ازدواج كند، و آن دختر براى او دخترى بياورد، و آنگاه دختر دخترش را بهمسرى بگيرد، و او نيز دخترى برايش بياورد، و پس از آن مرد مجوسى بميرد، در اين صورت هر يك از آنها يك ثلث از تركه را به ارث ميبرد، پس اگر اوّلين دخترى كه مجوسى با او ازدواج كرده است بميرد، مال بدخترش يعنى دختر وسطى ميرسد، و اگر دختر وسطى بعد از مرگ پدرش بميرد سدس مال بمادرش يعنى بدختر اوّلى و نصف آن بدختر سوّمى يعنى آخرين ميرسد، و باقى بحساب سهام اين دو ميان ايشان به عنوان ردّ توزيع، و اگر آنكه مرده سوّمين باشد و دختر اوّل بجاى مانده باشد همگى مال بمادرش يعنى بدختر وسطى ميرسد، و دختر اوّلى ساقط مىشود، زيرا كه او از يكسو- خواهر و از ديگر سو جدّه است، و در صورت بودن مادر، خواهر ميراثى ندارد.و اگر مردى مجوسى با دختر خود ازدواج كند، و دو دختر از او بياورد، و آنگاه يكى از آن دو را بزوجيّت بگيرد و اين يك براى او دخترى بياورد، سپس آن مرد بميرد، مال در ميان ايشان بچهار قسم مساوى قسمت مىشود، و از طريق تزويج چيزى و اگر مردى مجوسى با دختر خود ازدواج كند، و دو دختر از او بياورد، و آنگاه يكى از آن دو را بزوجيّت بگيرد و اين يك براى او دخترى بياورد، سپس آن مرد بميرد، مال در ميان ايشان بچهار قسم مساوى قسمت مىشود، و از طريق تزويج چيزى الْأُنْثَيَيْنِ » بين آن دو قسمت مىشود. پس اگر مادرش بعد از او بميرد، مال براى آن دختريست كه مجوسى با آن ازدواج كرده، و با بودن دختر، پسر دخترش بهرهاى ندارد، ولى اگر مادرش نميرد، بلكه بعد از مجوسى دختر اوّلش بميرد، در اين صورت سدس مال براى مادر او است كه وى مادر مجوسى است «۱»، ما بقى آن براى پسر است، و اگر بعد از مردن پدر پسر بميرد، و مادرش زنده باشد، و مادر مجوسى در قيد حيات باشد، مال بطور كلّى براى مادر او است، و براى مادر مجوسى بهرهاى نيست.و اگر مرد مجوسى با مادرش ازدواج كند، و پسرى و دخترى از او بياورد، سپس __________________________________________________
(۱) در كلام سهوى روى داده و در عبارت متن غفلت شده، و در ترجمه صحّت معنى رعايت گشته پسرش نيز با جدّهاش كه مادر مجوسى است ازدواج كند و دخترى بياورد، سپس مجوسى بميرد، در اين صورت سدس مال براى مادر او، و ما بقى ميان پسر و دختر او است كه بقاعده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» بين ايشان قسمت مىشود، پس اگر مادرش بعد از او بميرد، مال بقاعده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» ميان پسرش و دخترش قسمت مىشود، پس اگر مادرش نميرد، ولى پسر بعد از مرگ پدرش بميرد، در اين صورت سدس مال براى مادرش، و نصف آن براى دختر او است، و ما بقى بنسبت سهام بين آن دو قسمت مىشود، و خواهرش از آن مال بهرهاى ندارد.
و اگر مردى مجوسى با مادرش ازدواج كند، و پسرى و دخترى از او بياورد، سپس با خواهرش ازدواج كند و پسر و دخترى از او بياورد آنگاه اين پسر نيز با خواهرش ازدواج كند، و پسرى و دخترى از او بياورد، سپس آن مجوس بميرد، در اين صورت سدس مال براى مادر او است و ما بقى ميان پسرش و دخترش بقاعده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» بين پسر و دختر قسمت مىشود. پس اگر پسرش بعد از او بميرد، سدس مال براى مادر او است، و ما بقى آن بقاعده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» ميان پسرش و دخترش قسمت مىشود. پس اگر پسر پسرش بعد از او بميرد، سدس مال براى مادرش، و ما بقى ميان پسرش و دخترش بقاعده «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» قسمت مىشود. پس اگر مادر آن مجوسى پس از آنكه اين جمع مردند بميرد، همگى مال براى دختر او است، و بقيّه ساقطند.