روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۴۴۴
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، أَبْوَابُ الصَّلَاةِ وَ حُدُودِهَا-بَابُ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ ثَوَابِ الْمُؤَذِّنِين
و شكا هشام بن ابراهيم الي ابي الحسن الرضا ع سقمه و انه لا يولد له :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۴۴۳ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۴۴۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۴۴۳
روايت كردهاند كه هشام بن ابراهيم به امام رضا عليه السّلام از بيمارى خود و از اينكه برايش فرزندى زاده نميشود يا داراى فرزند نميشود گلايه و شكوه كرد، آن حضرت به او فرمود كه در خانه خود صدايش را به اذان بلند نمايد، هشام گويد: من اين كار را انجام دادم و خداوند متعال بيمارى را از تن من بيرون برد و فرزندانم را بسيار ساخت. راوى او محمّد بن راشد گويد: من نيز هميشه بيمار بودم، و هيچ گاه خالى از بيمارى نبودم، همين طور عدّهاى از خدمتكارانم و عيالم پيوسته بيمار بودند تا جايى كه گاه تنها مىماندم و هيچ كس نبود كه مرا خدمت و تيمار كند، وقتى اين خبر را از هشام شنيدم خود بدان عمل كردم (به صداى بلند در خانه خود اذان گفتم) و خداوند از من و همراهان و عيالم بيماريها را برطرف ساخت خدا را بر اين نعمت شكرگزارم.