روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۹۵۶
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، التَّكْفِينُ وَ آدَابُه
و سيل الصادق ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۹۵۵ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۹۵۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۰۸
از امام صادق عليه السّلام پرسيده شد: در باره مردى كه پيراهنى دارد آيا ميتوان او را درهمان پيراهن كفن نمود؟ آن حضرت فرمود: تكمهها و بندههاى آن را ببر، راوى گويد: گفتم و آستين آن را نيز قطع كنم؟ آن حضرت فرمود: نه، اين كار را زمانى ميكنند كه پيراهنى نو و تازه براى ميّت بريده شده باشد آنگاه برايش آستينها گذاشته نميشود، اما اگر جامهاى باشد كه پوشيده شده باشد از آن چيزى بريده نميشود مگر تكمهها و بندها، (و آستينها را بحال خود ميگذارند). كسى كه ميّت را غسل ميدهد هر گاه از مهيّا ساختن كفن فارغ شد پيش از غسل دادن ميّت را بر جايى كه او را آنجا غسل ميدهند قرار دهد و رو به قبله بخواباند بنحوى كه پاى ميّت رو به قبله باشد و دستهاى او را از پيراهنش بيرون آورد و پيراهن را از بالا به زير آورد تا به ناف برسد و همچنان رها كند تا زمانى كه از غسل فارغ شود براى اينكه پيراهن عورت او را بپوشاند و اگر پيراهن نداشته باشد تكه پارچهاى يا خرقهاى بر عورتش بياندازد يا لنگى بر او ببندد كه عورتش را نبيند و انگشتان ميّت را با رفق و ملايمت نرم كند، و اگر خشك باشد و نتواند كه نرم كند بحال خود رها كند و آرام و همواره دست بر شكم او بمالد، پس شروع كند اوّل بشستن دستهاى ميّت و هر دو را با سه آفتابه بزرگ يا سه سبوى آب بشويد، و دستها را أوّل با آب سدر بشويد، پس از آن خرقه بر دست چپ كند همچون كيسه كه وقتى عورتين ميّت را ميشويد دستش به عورت او برنخورد و بر آن خرقه صابون گذارد و دست چپ را بزير پيراهن برده و ديگرى آب ريزد بطورى كه از بالاى ناف تا زير پيراهن رود و او با صابون عورتين او را پاك بشويد كه اگر در بيمارى نجس شده باشد و نجاست در آنجا خشك شده باشد بوسيله صابون پاك شود و آنگاه سر و ريش ميت را با كف سدر بشويد و پس از آن سر و گردن ميّت را با سه سبوى آب بريزد كه هر سبوئى آبش به همه سر و گردن برسد و ميّت در حالت خوابيده باشد و او را ننشاند، و ميّت را به پهلوى چپ بگرداند تا جانب راست او ظاهر شود و دست خود را وقتى آب ميريزند بر پهلوى راست او بكشد تا جايى كه دست پيش ميرود، و بعد با سه ابريق بزرگ از سر تا پاى او را آب بريزد و بشويد و كسى كه آب ميريزد آب را قطع نكند، سپس ميّت را به پهلوى راست بگرداند تا طرف چپ او ظاهر شود و دست چپش را بر پهلوى چپ ميّت تا جايى كه ميرسد بكشد و بدواند تا بعورتين از زير پيراهن و آن ديگرى همچنان آب ميريزد و غسل دهنده با سه ابريق بزرگ از سر تا پاى ميّت را بشويد و آب را قطع نكند بعد ميّت را بپشت ميخواباند و دستى بنرمى بر شكمش ميكشد و يك بار ديگر او را غسل ميدهد و با آب و اندكى كافور بهمان نحو كه با آب سدر غسل داد يعنى اوّل سر و گردنش را ميشويد بعد سمت راست را و بعد سمت چپ را، و سپس آب در ظرف ميكند و آن را حركت ميدهد تا از سدر و كافور پاك شود و براى بار سوّم او را با آب خالص كه سدر و كافور نداشته باشد غسل ميدهد و اين بار سوّم ديگر دست بر شكم ميّت نميكشد و بهنگام غسل دادن او ميخواند: «اللّهمّ عفوك عفوك» پس هر كس با اين ترتيبات رفتار كند خداوند از او درميگذرد. و كافور كامل براى ميّت (حنوط و غسل) و زنى معادل سيزده درم و يك ثلث است و علّت تعيين اين مقدار آنست كه: