روایت:الکافی جلد ۲ ش ۷۹۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عنه عن احمد بن محمد عن الحسن بن علي بن فضال عن حماد بن واقد اللحام قال :
الکافی جلد ۲ ش ۷۹۲ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۷۹۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۶۴۵
از حمّاد بن واقد لحّام، گويد: در راهى روبروى امام صادق (ع) شدم و از آن حضرت رو گرداندم و در گذشتم و پس از آن خدمتش رسيدم و گفتم: قربانت، به راستى به شما بر مىخورم و رو مىگردانم كه مبادا بر شما ناگوار نباشد، به من فرمود: خدا تو را رحمت كند ولى ديروز مردى در فلان موضع به من برخورد، گفت: بر تو درود اى ابا عبد الله، نه كار خوبى و نه كار شايستهاى.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۱۰
حماد بن واقد گويد: در ميان راهى از پيش رو بامام صادق عليه السّلام برخوردم، و رو گردانيده و گذشتم، سپس خدمتش رسيدم و عرضكردم: قربانت، من شما را ملاقات ميكنم و رو ميگردانم، زيرا نميخواهم شما را برنج اندازم، فرمود: خدايت رحمت كند، ولى ديروز در فلان جا مردى مرا ديد و گفت عليك السّلام يا ابا عبد اللَّه او كار خوب و شايستهئى نكرد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۵۴۵
از او، از احمد بن محمد، از حسن بن على بن فضّال، از حمّاد بن واقد لحّام روايت است كه گفت: در راهى رو به امام جعفر صادق عليه السلام رفتم. پس روى خود را از آن حضرت گردانيدم و درگذشتم. بعد از آن، در هنگامى كه بر آن حضرت داخل شدم عرض كردم كه: فداى تو گردم! من تو را ملاقات مىكنم و روى خود را مىگردانم، به جهت ناخوش داشتن از آنكه رنجى بر تو وارد آورم. پس به من فرمود كه: «خدا تو را رحمت كند! ليكن ديروز در فلان موضع مردى [مرا] ملاقات كرد و گفت: عَلَيْكَ السَّلمُ يا أباعَبْدِ اللَّهِ؛ يعنى: اى پدر عبداللَّه! همه سلامها بر تو باد. و آن مرد درست نگفت و خوب نكرد».