روایت:الکافی جلد ۱ ش ۸۲۸
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن جعفر بن يحيي عن مالك بن اشيم عن الحسين بن بشار قال :
الکافی جلد ۱ ش ۸۲۷ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۸۲۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۵۰۹
حسين بن بشّار گويد: ابن قياما به ابى الحسن الرضا (ع) نامه نوشت و در ضمن گفت: چطور تو امامى با اين كه پسر و جانشين ندارى، امام رضا (ع) با چهره خشمگين به او جواب داد: تو از كجا مىدانى كه من پسر ندارم، به خدا روزگارى نگذرد جز آن كه خدا به من پسرى دهد كه به وسيله او فرق ميان حق و باطل نهد (ابن قياما همان حسين است كه واقفى مذهب بوده است).
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۱۰۴
حسين بن بشار گويد: ابن قياما (واقفى مذهب) در نامهاى كه بامام رضا عليه السلام نوشته ميگويد: شما چگونه امامى هستيد كه فرزند نداريد؟!! حضرت رضا- مانند شخص خشمگين- باو جواب داد، تو از كجا ميدانى كه من فرزند نخواهم داشت؟! بخدا كه شب و روز نگذرد جز اينكه خدا بمن پسرى عنايت كند كه بسبب او ميان حق و باطل را فيصل دهد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۱۲۳
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد، از جعفر بن يحيى، از مالك بن اشْيَم، از حسين بن بشّار كه گفت: ابن قِياما عريضهاى به خدمت ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام نوشت و سخنش در آن عريضه اين بود كه چگونه تو امام باشى، با آنكه تو را فرزندى نيست؟ پس حضرت امام رضا عليه السلام او را جواب فرمود مانند كسى كه به خشم آمده باشد كه: «تو چه مىدانى كه مرا فرزندى نخواهد بود، و چند روز و چند شب بيش نگذرد تا آنكه خدا مرا پسرى روزى كند كه به واسطه او، ميان حقّ و باطل جدا شود».