بِذَات

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«ذات» که مذکر آن «ذو» مى باشد، در اصل به معناى «صاحب» آمده است; هر چند در تعبیرات فلاسفه به معناى عین و حقیقت و گوهر اشیاء به کار مى رود. اما به گفته «راغب» در «مفردات» این اصطلاحى است که در کلام عرب وجود ندارد. و به این ترتیب جمله «إِنَّهُ عَلِیْمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» در سوره «شورى» مفهومش این است که خداوند از افکار و عقائدى که حاکم بر دلهاست و گویى صاحب و مالک آن شده، با خبر است و این اشاره لطیفى است، به حاکمیت و استقرار افکار، بر قلوب و ارواح انسان ها (دقت کنید). و «ذاتِ الصُّدُور» در سوره «حدید» اشاره به نیات و اعتقاداتى است که قلوب انسان ها را در اختیار خود گرفته است، و بر آن حاکم است (دقت کنید).

ریشه کلمه

قاموس قرآن

مؤنث ذو است به معنى صاحب نحو [آل عمران:119]، موصوف آن جمع است لذا مؤنث آمده يعنى: خدا به چيزهائى كه در سينه‏هاست و مصاحب سينه هاست داناست. اسن كلمه 30 بار در قرآن آمده است [ذاريات:7]. چون سماءِ مؤنث است لذا وصف آن ذات آمده. تثنيه آن ذواتان و جمعش ذوات است نحو [رحمن:49]. هر كه از مقام پروردگار خويش بترسد دو بهشت دارد... هر دو داراى شاخه هاست. اما جمع آن در كلام مجيد بكار نرفته است. ناگفته نماند: ذات گاهى به معنى طرف، حال و نفس الشيى آمده نحو [كهف:17]. يعنى از كهف آنها بطرف راست ميل مى‏كند و نحو [انفال:1]. يعنى حاليكه در ميان خويش داريد اصلاح كنيد. در اقرب الموارد پس از شمردن موارد استعمال آن مى‏گويد در اكثر اين عبارات راجع آن است كه ذات همان ذات به معناى صاحب باشد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...