الصافات ١٥٨
کپی متن آیه |
---|
وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ |
ترجمه
الصافات ١٥٧ | آیه ١٥٨ | الصافات ١٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلُوا»: مراد از ضمیر (و) مشرکان عرب است. «الْجِنَّةِ»: جنّیان. مراد شیاطین است. «إِنَّهُمْ»: که ایشان. مراد مشرکان عرب، یا جنّیان است. «لَمُحْضَرُونَ»: (نگا: روم / ، سبأ / ، یس / و ، صافّات / . «نَسَباً»: خویشی و خویشاوندی. قرابت و نسبت. مثلاً میگفتند: اهریمن و یزدان دو برادر یکدیگرند. اهریمن شَرور و لئیم، و یزدان بزرگوار و کریم است. اهریمن و یزدان شریک همدیگرند. اهریمن خالق شرّ و یزدان خالق خیر است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
جویبر از ضحاک او از ابن عباس روایت کند که این قسمت از آیه «وَ جَعَلُوا بَینَهُ وَ بَینَ الْجِنَّةِ نَسَباً» درباره سه طائفه از قریش نازل شده که عبارتند از: سلیم و خزاعة و جهینة.[۱]
مجاهد گوید: بزرگان قریش معتقد بودند که فرشتگان دختران خدایند سپس ابوبکر از آنها سؤال نمود اگر چنین باشد مادر آنها چه کسى خواهد بود؟ آنها در پاسخ گفتند: که خداوند با جن ازدواج نمود و فرشتگان را از آنها زائیده شده اند سپس این آیه نازل گردید.[۲]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ «158» سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ «159»
و (گفتند: خدا از جنّيان همسر گرفته است و) ميان خدا و جنّ نسبتى قائل شدند، در حالى كه جنّيان به خوبى مىدانند آنها (براى حساب پس دادن) احضار خواهند شد. خداوند از آن چه آنان مىگويند، منزّه است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)
وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ: قرار دادند كافران ميان ذات سبحانى، وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً:
و ميان طايفه جن نسبتى و علاقه و پيوندى، وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ: و هر آينه مىدانند جن بدرستى كه قايل اين قول، إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ: هر آينه حاضر شدگانند در روز حساب براى چشيدن عذاب و عقاب به جهت اين گفتار ناصواب. و نزد بعضى مراد از جن ملائكهاند، چه هر چه مخفى باشد عرب آن را جن گويند؛ بنابراين معنى آنكه: كفار گفتند ميان خدا و ملائكه نسبتى پيدا كردند و گفتند «الملائكة بنات اللّه» و ملائكه مىدانند كه ايشان را در قيامت
جلد 11 - صفحه 165
حاضر خواهند كرد و از اين مقال از ايشان سؤال خواهند نمود و بدين مدعاى كذب و محال، عذاب و نكال خواهند چشيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (149) أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ (151) وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (152) أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ (153)
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154) أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (155) أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ (156) فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (157) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)
ترجمه
پس طلب رأى كن از آنها كه آيا براى پروردگار تو است دختران و براى آنها است پسران
يا آفريديم فرشتگان را از جنس زنان و آنها بودند حاضران
آگاه باش كه آنها بافتراى نارواشان ميگويند
فرزند آورد خدا و همانا آنها دروغگويانند
آيا برگزيد دختران را بر پسران
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد
آيا پس پند نميگيريد
يا براى شما حجّتى آشكار است
پس بياوريد كتابتانرا اگر هستيد راستگويان
و قرار دادند ميان او و جنّيان نسبتى و بتحقيق دانستند جنّيان كه همانا آنها احضار شدگانند
منزّه است خداوند از آنچه توصيف ميكنند
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل شمّهئى از احوال انبياء عطف توجه بكفّار قريش كه قائل بودند بآنكه ملائكه دختران خدايند فرموده به پيغمبر خود ميفرمايد سؤال كن ببين چه ميگويند آيا سزاوار است كه براى پروردگار تو و تمام خلق دختران باشد و براى آنها پسران با آنكه دختر داشتن را آنها براى خودشان ننگ و عار ميپندارند و احيانا ميكشند آن بيگناهانرا يا آنكه وقتى ما خلق مينموديم ملائكه را آنها حاضر بودند و ميديدند كه دختر خلقشان كرديم آگاه باش كه اين از دروغهاى واضح آنها است كه ميگويند خدا توليد ولد نموده و بدانكه اصلا آنها مردمان دروغگوئى هستند آيا ممكن است خدا اختيار كند دختران را بر پسران با آنكه مردم عاقل اختيار ميكنند پسران را و ترجيح ميدهند
جلد 4 صفحه 451
آنها را بر دختران بگو چه شده است شما را و چرا عقل از سرتان بيرون رفته و چگونه اين عقائد باطله را پيدا كرده و بآن حكم ميكنيد آيا فكر نميكنيد و متذكّر نميشويد كه توالد و تناسل از لوازم جسم و جسمانى است و خداوند مبرّى از جسمانيّت و لوازم آنست و آيا شما دليل واضحى بر ادّعاى خودتان داريد كه در يكى از كتب آسمانى ذكر شده ملائكه دختران خدايند پس بياوريد آنكتابرا اگر راست ميگوئيد و بعضى اصطفى بكسر همزه و حذف همزه استفهام قرائت نمودهاند براى دلالت كلمهام كه بعد ذكر شده بر آن يا براى اضمار قول يعنى آنها دروغگويانند در قولشان كه ميگويند اختيار نمود دختران را بر پسران و نيز قرار دادند كفار مكّه بين خدا و بين جنّيان نسبت پدرى و فرزندى چنانچه قمّى ره فرموده كه گفتند جنيان دختران خدايند يا قرار دادند بين خدا و ملائكه كه از انظار مستورند و باين جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كردهاند يا قائل شدند كه خداوند با شيطان كه از جن است نسبت برادرى دارد چون او فاعل خير و آن عامل شرّ است يا پريان كه يك نوع از جن هستند در نهايت وجاهت دختران خدايند و امثال اين مزخرفات كه هر عاقلى ميداند كه چرند است و نيز اجنّه يا ملائكه ميدانند كه صاحبان اين عقيده باطل روز قيامت در آتش جهنّم حاضر كرده خواهند شد منزّه است ذات اقدس خداوند از آنچه توصيف ميكنند اهل مكّه او را بآن مگر بندگانيكه خداوند توفيق معرفت و خلوص نيّت بايشان عطا كرده كه ميدانند خداوند را بچه صفاتى تقديس و از چه تنزيه نمايند و محتمل است استثناء منقطع باشد و مراد آنكه كفّار در عذاب حاضر كرده خواهند شد ولى بندگان مخلص خدا در بهشت جاىگزين ميباشند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ جَعَلُوا بَينَهُ وَ بَينَ الجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَد عَلِمَتِ الجِنَّةُ إِنَّهُم لَمُحضَرُونَ (158)
و قرار دادند بين خداي متعال و بين طائفه جن نسب و خويشاوندي و
جلد 15 - صفحه 198
هر آينه ميدانند طائفه جن که آنها را هم حاضر ميكنند در محكمه عدل الهي و از آنها بازخواست ميكنند.
وَ جَعَلُوا بَينَهُ وَ بَينَ الجِنَّةِ نَسَباً مفسرين اقوالي در اينکه نسب گفتند بعضي گفتند مراد قول زنادقه است که قائل بيزدان و اهرمن که شيطان باشد شدند و خدا و اهرمن دو برادر و برابر هستند. يزدان خالق خيرات و حيوانات نافعه و فواكه و ساير اشياء نيك و اهرمن خالق شرور و حيوانات موذيه و اشياء مضره است و بعضي گفتند که طائفه جن هم دختران خدا هستند مثل ملائكه و بعضي گفتند جنة مراد همان ملائكه هستند و تعبير بجن براي اينست که از نظرها مستور هستند بعضي گفتند مراد شرك عبادتيست که در عبادت شيطان را شريك خدا قرار دادند و بالجمله از اينکه گونه خرافات در جامعه بشر بسيار است و راه باطل هزار است.
وَ لَقَد عَلِمَتِ الجِنَّةُ إِنَّهُم لَمُحضَرُونَ آنها هم مثل بشر مؤمن دارند و كافر و فرداي قيامت در محكمه حساب آنها را حاضر ميكنند و بحساب آنها رسيدگي ميشود و كفار آنها را جهنم ميبرند که ميفرمايد لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاسِ أَجمَعِينَ هود آيه 120 و سجده آيه 13 و بشيطان خطاب شد و اتباع او لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُم أَجمَعِينَ اعراف آيه 17 و نيز خطاب شد بشيطان لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أَجمَعِينَ ص آيه 85 و مؤمنين آنها را در بهشتي که مناسب حال آنها باشد متنعم ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 158)- در این آیه به یکی دیگر از خرافات مشرکان عرب میپردازد، و آن نسبتی است که میان «خدا» و «جن» قائل بودند! سخن را از صورت «خطاب» درآورده و به صورت «غائب» مطرح میکند، گوئی آنها چنان بیارزشند که بیش از این شایستگی و لیاقت رویاروئی در سخن را ندارند، میفرماید: «آنها [مشرکان] میان او [خداوند] و جن (خویشاوندی و) نسبتی قائل شدند»! (وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً).
منظور از «نسب» هر گونه نسبت و رابطه است، هر چند جنبه خویشاوندی نداشته باشد، و میدانیم که جمعی از مشرکان عرب جن را میپرستیدند و آنها را شریک خدا میپنداشتند، و به این ترتیب رابطهای میان آنها و خداوند قائل بودند.
به هر حال قرآن مجید این عقیده خرافی را سخت انکار کرده، میگوید: «در حالی که جنیان به خوبی میدانند که این بت پرستان در دادگاه الهی احضار میشوند» (وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ).
ج4، ص166
نکات آیه
۱ - مشرکان، معتقد به وجود نسبت خویشاوندى میان خدا و جن (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) «نسب»، به معناى قرابت و پیوند خویشاوندى است.
۲ - مشرکان، مدعى شریک بودن جن با خداوند (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) در این که مقصود از «نسبت» در آیه شریفه، چیست، میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد. برخى گفته اند که مقصود شریک بودن جن با خداوند است، چنان که در سوره انعام آیه ۱۰۰ به این مضمون تصریح شده است: «و جعلوا للّه شرکاء الجنّ; براى خدا شریکانى از جن قرار دادند». گفتنى است که در فرض فوق «نسباً» در معناى مجازى استعمال شده است.
۳ - مشرکان، مدعى ازدواج خداوند با زنان از جنس جن (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) برخى از مفسران بر این عقیده اند که مقصود از «نسبت» در آیه شریفه، نسبت صهر و ازدواج است; یعنى، خدا با زنان از جنس جن ازدواج کرد و از آنان فرزندانى چون ملائکه به وجود آمد که در آیات پیشین از آنها به تفصیل یاد شده است.
۴ - مشرکان، معتقد به وجود پیوند خویشاوندى (پدر و فرزندى) میان خدا و فرشتگان (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که جمله «و جعلوا بینه و بین الجنّة نسباً» تأکید دختر نبودن ملائکه براى خدا و نفى فرزنددار بودن او است که در آیات پیشین از آن یاد شده است (أم خلقنا الملائکة إناثاً... لیقولون . ولد اللّه...).
۵ - آگاهى جن به احضار شدن شان براى حسابرسى اعمالشان در روز رستاخیز (و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون)
۶ - میان خدا و جن، نسبت خویشاوندى و یا ارتباط ویژه اى (چون شریک بودن) وجود ندارد. (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون) یادآورى آگاهى جن از احضارشان در روز رستاخیز - که در پاسخ به ادعاى وجود پیوند خویشاوندى و یا شریک بودن جن با خدا مطرح گردیده - بیانگر دو نکته است: ۱- منتفى بودن ارتباط خویشاوندى و شریک نبودن جن با خدا; زیرا اگر جن شریک خدا بود و ارتباط خویشاوندى با او مى داشت، براى حسابرسى احضار نمى شد. ۲- تأثیر نداشتن این ارتباط در سرنوشت بندگان (بر فرض وجود چنین ارتباطى).
۷ - نسبت ها، نزدیکى ها و پیوندهاى خویشاوندى، هیچ تأثیرى در سرنوشت بندگان و مجازات آنان ندارد. (و جعلوا بینه و بین الجنّة نسبًا و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون)
۸ - جن، موجودى مکلف و مسؤول در برابر عقاید و رفتار خود (و لقد علمت الجنّة إنّهم لمحضرون) احضار شدن جن براى حسابرسى در روز رستاخیز، بیانگر مکلف و مسؤول بودن او است.
موضوعات مرتبط
- جن: تکلیف جن ۸; حسابرسى اخروى جن ۵; حشر اخروى جن ۵; رد خویشاوندى جن با خدا ۶; علم جن ۵
- خویشاوندى: نقش خویشاوندى ۷
- سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۷
- عقیده: عقیده به ازدواج خدا با جن ۳; عقیده به خویشاوندى جن با خدا ۱; عقیده به خویشاوندى خدا با ملائکه ۴; عقیده به شرک ۲; عقیده به فرزنددارى خدا ۴
- کیفر: عوامل کیفر ۷
- مشرکان: عقیده مشرکان ۱، ۲، ۳، ۴
منابع