الزخرف ١٢
کپی متن آیه |
---|
وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَ الْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ |
ترجمه
الزخرف ١١ | آیه ١٢ | الزخرف ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأزْوَاجَ»: جفتها. مراد نرها و مادهها و مثبتها و منفیها و بالاخره همه جنسهای مخالف است. (نگا: یس / ). نوعها و صنفها (نگا: حجّ / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ «12»
و همان كسى كه همهى جفتها را آفريد و براى شما كشتىها و چهارپايان قرار داد كه بر آنها سوار شويد.
نکته ها
در آيهى قبل سخن از توحيد بود، در اين آيه اشارهاى به معاد شده است.
كلمه «قدر» يا به معناى اندازه است، يا به معناى تقدير و برنامه. يعنى باران را به اندازه
جلد 8 - صفحه 439
معيّن فرستاد يا باران را طبق برنامه فرستاد. «1»
ظاهراً مراد از «الْأَزْواجَ»، گياهان است. زيرا اين كلمه پس از نزول باران و حيات زمين مطرح شده است و بر اساس آيات ديگر قرآن، قانون زوجيّت در آنها برقرار است. «أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّى» «2»
در آيات قبل، سخن از راه بود و در اين آيات، سخن از وسيلهى سير و سفر در خشكى و دريا. چهارپايانى چون اسب و استر و شتر يا كشتىهاى كوچك و بزرگ.
پیام ها
1- تمام قطرات باران، حساب و كتاب دارد. «نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ»
2- به اندازه باريدن باران، نعمتى بس بزرگ است. «بِقَدَرٍ»
3- خداوند كارها را به وسيلهى اسبابى كه خود آفريده انجام مىدهد. (باران را سبب حيات زمين قرار داده است) «فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً»
4- آب سرچشمه حيات است. «فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً»
5- فصل بهار و رويش گياهان نمونهاى از رستاخيز است. «كَذلِكَ تُخْرَجُونَ»
6- زنده شدن انسانها در قيامت اجبارى است. «تُخْرَجُونَ»
7- زوجيّت مخصوص انسان يا حيوان نيست. «خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها»
8- صنعت انسان با الهام الهى و با استفاده از قوانينى است كه او در آفرينش، به وديعه گذارده است. «جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ»
9- چه مركبهاى طبيعى چون حيوانات و چه مركبهاى صنعتى همچون كشتىها، هر دو از نعمتهاى الهى هستند. جَعَلَ لَكُمْ ... ما تَرْكَبُونَ
«1». تفسير راهنما.
«2». طه، 53.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 440
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ «12»
وَ الَّذِي خَلَقَ: و ديگر خداى به حق آن ذاتى است كه بيافريد، الْأَزْواجَ كُلَّها: اصناف مخلوقات را تمام آن از حيوانات و نباتات و جمادات.
بيان:
ازواج در حيوانات عبارت از ذكور و اناث، و در نباتات و جمادات انواع متقابله است چون ترش و شيرين و تلخ و شور و تر و خشك و غير آن، و مثل آسمان و زمين و شمس و قمر و بهشت و جهنم و غير آن. وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ: و قرار داد براى شما از كشتيها، وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ: و از چهار پايان آنچه سوار شويد بدان در بحر و بر.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ تُخْرَجُونَ «11» وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ «12» لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ «13» وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ «14» وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ «15»
ترجمه
و آنكه فرو فرستاد از آسمان آبى باندازه پس زنده گردانديم بآن زمين بلد مرده را اينچنين بيرون آورده ميشويد
و آنكه آفريد اصناف و انواع مخلوقات را تمامى و قرار داد براى شما از كشتىها و چهارپايان آنچه سوار ميشويد
تا قرار گيريد بر پشتهاى آن پس ياد كنيد نعمت پروردگارتان را چون قرار گيريد بر آن و بگوئيد منزّه است آنكه رام گردانيد براى ما اين را و نبوديم ما مر آن را قادران بر سوارى
و همانا ما بسوى پروردگارمان هر آينه بازگشت كنندگانيم
و قرار دادند براى او از بندگانش پارهئى را همانا آدمى هر آينه ناسپاس آشكارى است.
تفسير
خداوند متعال آن ذات كثير البركاتى است كه نازل ميفرمايد از آسمان باران رحمت خود را بر بندگان بقدر حاجت ايشان پس زنده ميفرمايد بآن آب زمينهاى مرده بائر بلاد را بهمين نحو وقتى كه ميخواهد قيامت برپا شود بارانيكه موجب زنده شدن مردگان است مىآيد و مردم از قبرها بيرون ميآيند مانند گياهان از خاك بتفصيلى كه تاكنون مكرّر ذكر شده است و آن خداوندى است كه خلق فرموده است اصناف حيوان و انواع نبات و اقسام جماد و ازواج آنها را از پرنده و چرنده و درنده و خزنده و بحرى و برّى و اهلى و وحشى از نر و ماده و گل و گياه و اشجار و اثمار و سائر اشياء خوب و بد و شيرين و تلخ و نافع و مضرّ كه هر يك با نقطه مقابل خود جفت است و بنابر اين محتمل است ازواج بمعناى اصناف و انواع باشد و محتمل است بمعناى جفتها و قرار داد براى استفاده بندگان خود از جنس كشتيها و چهارپايان آنچه را كه سوار ميشوند بر آن در دريا و در صحرا مانند شتر تا مستوى و مستقيم و قرار گيرند بر پشتهاى آنها پس ياد نمايند نعمت و رحمت پروردگار خودشان را كه شامل حال آنها شده در موقع سوارى و بگويند براى اداء شكر اين نعمت منزّه است آن خدائى كه مسخّر نمود براى ما اين مركوب را و اگر خواست او نبود ما طاقت و قدرت و تمكّن از سوارى آنرا نداشتيم چون باد باختيار ما نبود كه هر جا بخواهيم
جلد 4 صفحه 596
كشتى را ببرد و شتر با اين بزرگى و قوّت ذليل و اسير ما و اطفال ما نميگشت و رام نميشد كه باين سهولت بما سوارى دهد و روزى هم بيايد كه ما در تابوت گذارده شده باشيم و بسوى پروردگارمان رهسپار شويم در كافى از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه در موقع سوارى بگو الحمد للّه الّذى سخّر لنا هذا و ما كنّا له مقرنين و از پدر بزرگوار او نقل نموده كه در سفر خشكى اين آيه را از سبحان الّذى تا آخر بخوان خداوند تو را از افتادن از شتر و چهارپا و آزار آن حفظ خواهد فرمود و ظاهرا و الّذى نزّل عطف است بر آيه سابقه كه بعد از نقل قول كفّار خداوند ابتدا بسخن فرموده بود و از اينجا باز روى سخن معطوف به آنها شده ميفرمايد با آنكه اقرار نمودند كفّار بآنكه خداوند خالق آسمانها و زمين است قرار دادند براى او از بندگانش پارهئى را فرزند مانند يهود و نصارى كه عزيز و مسيح را پسر خدا قرار دادند و مشركين مكّه ملائكه را دختران خدا خواندند ولى چون روى سخن با مشركين بوده قمّى ره و مفسّرين فقط دختران خدا خواندن آنها ملائكه را ذكر نمودهاند و آيه بعد مؤيّد آنست و بعضى گفتهاند جزء در لغت بمعناى دختر آمده و اينجا آن مراد است و بعضى جزء را بمعناى نصيب دانستهاند و گفتهاند مراد آنستكه قرار دادند براى خدا از مال بندگانش نصيبى را با آنكه تمام بندگان و اموال آنها مخلوق و مملوك حقيقى حقّند و خداوند منزّه از جسم و لوازم آنست كه توالد و تناسل باشد و بعضى گفتهاند اطلاق جزء بر ولد بملاحظه آنستكه آن پارهئى از والد است و بنظر حقير جزء در معناى خود استعمال شده ولى مراد از جعل قرار دادن ولد است در هر حال اينها همه كفران نعمت خدا است كه بنده او را نشناسد و از امورى كه لايق مقام او نيست او را تنزيه ننمايد و واضح و آشكار براى خداوند شريك و اولاد قرار دهد لذا خداوند فرموده نوع بشر طبعا كفران نعمت خدا را مينمايد و از اظهار آن استنكاف ندارد.
جلد 4 صفحه 597
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِي خَلَقَ الأَزواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُم مِنَ الفُلكِ وَ الأَنعامِ ما تَركَبُونَ «12»
و خداوند آن خدايي است که خلق فرمود از جميع اصناف و انواع حيوانات زوج نر و ماده و جعل فرمود براي شما كشتيها و آنچه که بر آنها سوار شويد.
وَ الَّذِي خَلَقَ الأَزواجَ كُلَّها زوج زوج کل آن ازواج را چه جن و انس و طيور و بهائم و حشرات و جراثيم و حيوانات دريايي باشند که حكماء جديد گفتند که بتوسط تلسكوپها كشف كردند که حيوانات ريز در نطفه خداوند خلق فرموده در نطفه مرد ذكور هستند و در نطفه زن اناث و اينکه دو نطفه موقعي که در رحم مخلوط يكديگر ميشوند اينکه حيوانات ريز يكديگر را ميخورند تا باقي بماند يك يا دو و يا زيادتر مثل بعض حيوانات كلاب و هرة و امثال آنها بسا تا هفت يا زياده اگر آن باقي مانده از نطفه مرد است ذكر بدنيا ميآيد و اگر از زن است انثي و اگر از هر دو ذكر و انثي.
وَ جَعَلَ لَكُم مِنَ الفُلكِ وَ الأَنعامِ فلك براي سير در دريا و انعام مثل حمار و بغول و فرس و جمال و امثال آنها براي سير در زمين.
ما تَركَبُونَ که بر آنها سوار شويد و خود را به مقصد برسانيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 12)- در چهارمین مرحله بعد از ذکر نزول باران و حیات گیاهان به آفرینش انواع حیوانات اشاره کرده، میگوید: «همان کسی که همه زوجها را آفرید» (وَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها).
تعبیر به «ازواج» (زوجها) کنایه از انواع حیوانات است، به قرینه گیاهان که در آیات قبل آمد.
و میدانیم قانون زوجیت، قانون حیات در همه جانداران میباشد و افراد نادر و استثنایی مانع از کلیت قانون نیست.
در پنجمین مرحله که آخرین نعمت را در این سلسله بیان میکند سخن از مرکبهایی است که خداوند برای پیمودن راههای دریایی و خشکی در اختیار بشر گذارده، میفرماید: «و برای شما از کشتیها و چهار پایان مرکبهایی قرار داد که بر آن سوار میشوید» (وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْکَبُونَ).
این یکی از مواهب و اکرامهای خداوند نسبت به نوع بشر است که در انواع
ج4، ص362
دیگر از موجودات زنده دیده نمیشود.
نکات آیه
۱ - خداوند، تمامى جهان هستى را زوج و داراى جفت آفریده است. (و الذى خلق الأزوج کلّها) برداشت یاد شده بدین احتمال است که مراد از «أزواج»، تمامى مخلوقات الهى باشد. ذکر «أزواج» اشاره به این است که پدیده هاى جهان، داراى جفت مى باشند.
۲ - وحدت حقیقى، مخصوص آفریدگار هستى است. (و الذى خلق الأزوج) از توصیف مخلوقات به «أزواج»، استفاده مى شود که وحدت حقیقى مخصوص خداوند است و تمام مخلوقات او داراى جفت مى باشند.
۳ - آفرینش انواع موجودات هستى، نمودى از عزت و دانایى مطلق الهى است. (خلقهنّ العزیز العلیم ... و الذى خلق الأزوج کلّها) «أزواج»، ممکن است به معناى «اصناف» باشد. ارتباط این آیه با دو آیه قبل، گویاى برداشت یاد شده است.
۴ - مرکب قرار گرفتن کشتى ها و دام ها، از نعمت هاى الهى براى انسان است. (و جعل لکم من الفلک و الأنعم ما ترکبون)
۵ - توان انسان در ساختن کشتى و دریانوردى و به خدمت گرفتن حیوانات، پرتوى از علم و عزت آفریدگار هستى است. (خلقهنّ العزیز العلیم ... و جعل لکم من الفلک و الأنعم ما ترکبون) ارتباط دو آیه، نشانگر آن است که خداوند درصدد بیان جلوه هاى عزت و دانایى خود در نظام هستى است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: منشأ زوجیت آفرینش ۱
- چهارپایان: فواید چهارپایان ۴
- حیوانات: منشأ تسخیر حیوانات ۵
- خدا: اختصاصات خدا ۲; خالقیت خدا ۱; نشانه هاى عزت خدا ۳، ۵; نشانه هاى علم خدا ۳، ۵; نعمتهاى خدا ۴; وحدانیت خدا ۲
- دریانوردى: منشأ دریانوردى ۵
- کشتى: فواید کشتى ها ۴
- کشتى سازى: منشأ کشتى سازى ۵
- موجودات: خلقت موجودات ۳
- نعمت: نعمت چهارپایان ۴; نعمت کشتى ها ۴
منابع