الأحقاف ٢٠
کپی متن آیه |
---|
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ کَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِکُمْ فِي حَيَاتِکُمُ الدُّنْيَا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِ وَ بِمَا کُنْتُمْ تَفْسُقُونَ |
ترجمه
الأحقاف ١٩ | آیه ٢٠ | الأحقاف ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یُعْرَضُ»: عرضه میگردند. «أَذْهَبْتُمْ»: بردهاید. «عَذَابَ الْهُونِ»: (نگا: انعام / ، فصّلت / ). «کُنتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ»: تکبّر میورزیدید. خویشتن را بالاتر از آن میدیدید که ایمان بیاورید و دین خدا را بپذیرید.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
جلد 12 - صفحه 81
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا: و ياد كن روزى را كه عرضه داشته شوند آنانكه كافر شدند به خدا و رسول و قيامت، عَلَى النَّارِ: بر آتش جهنم، يعنى ايشان را معذب سازند بر آتش، گويند به ايشان بر سبيل سرزنش: أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ: ببرديد و گرفتيد و صرف كرديد چيزهاى لذيذ خود را، فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا: در زندگانى دنيا كه داشتيد، وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها: و برخوردار شديد و بهره برديد به آن لذايذ طيبه، يعنى به آن استيفاى لذايذ دنيا كرديد و آن را بر طيبات آخرت اختيار نموديد. نزد بعضى مراد اموال مباحه دنياست كه صرف شهوات و لذايذ نمودند و آن را سرمايه آخرت نساختند. فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ: پس امروز كه قيامت است جزا داده خواهيد شد، عَذابَ الْهُونِ: عذاب خوارى و رسوائى را، بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ: به سبب آنچه بوديد استكبار مىكرديد از انقياد حق و تكبر نموديد، فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِ: در زمين بدون استحقاق، يعنى به باطل كه سركشى به انبياء و اوليا و فرمان سبحانى باشد، وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ: و به سبب آنچه بوديد بيرون مىرفتيد از حدود الهى و اوامر سبحانى.
تنبيه: آيه شريفه در مقام مذمت است نسبت به كسانى كه به لذايذ و طيبات دنيا فريفته شده از حظايظ آخرت محروم ماندند، لذا در قيامت مورد مذمت و ملامت واقع شوند و به آنها گويند: (أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا) و برخوردار شديد به آن پس امروز جزا داده خواهيد شد عذاب خوارى و رسوائى را؛ به جهت اين بزرگان قسمتى از لذايذ را ترك مىكردند، چنانچه شيخ مفيد رضوان الله عليه در امالى خود از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه:
حلوائى براى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام آوردند، حضرت ابا فرمودند از تناول. عرض كردند آيا حرام فرمائى آن را؟ فرمود: نه، و لكن من ترسناكم از
جلد 12 - صفحه 82
اينكه مايل شود نفس من به آن و طلب نمايد آن را، پس تلاوت فرمود اين آيه را (أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا) «1».
تتمه: معاويه لعنه اللّه مىخواست ابو الاسود دئلى را كه از مواليان حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بود برگرداند، پس هميشه صله و هديه به او مىفرستاد.
روزى انواع حلوا براى او فرستاد كه در ميان آن عسل و زعفران بود، دختر ابو الاسود پارهاى به دهن گذارد، ابو الاسود اين آيه به خاطر رسيد: (أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا). دختر را گفت اين را از دهن بيانداز كه زهر است.
دختر گفت: اين به غايت شيرين است. گفت: نمىدانى اين را پسر «هند» براى ما فرستاده كه ما را از دوستى اهل بيت برگرداند. دختر آنچه در دهن داشت بيرون ريخت و گفت: أ يخدعنا بالشهد المزعفر من السيد المطهر «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»
ترجمه
آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند
و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مىگفت نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران
و براى هر يك درجه و مرتبهها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند
و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد
جلد 4 صفحه 652
لذّتهاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمهئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كردهاند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانستهاند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار دادهاند و گفتهاند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به
جلد 4 صفحه 653
است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّهاى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهرهمند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَومَ يُعرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَي النّارِ أَذهَبتُم طَيِّباتِكُم فِي حَياتِكُمُ الدُّنيا وَ استَمتَعتُم بِها فَاليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ بِما كُنتُم تَستَكبِرُونَ فِي الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ وَ بِما كُنتُم تَفسُقُونَ «20»
و روزي که عرضه داشته ميشوند كساني که كافر شدند بر آتش بآنها گفته ميشود که شما خوش گذرانيهاي خود را و كيف و لذتهاي خود را در دنيا كرديد و بلذائذ دنيا استفاده نموديد پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوار كنندهاي بسبب آنچه تكبر ورزيديد در زمين و بسبب آنكه بوديد مشغول فسق و فجور.
جلد 16 - صفحه 150
وَ يَومَ يُعرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَي النّارِ که خطاب شود بملائكه: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُونَ ذِراعاً فَاسلُكُوهُ الحاقه، آيه 30 الي 32 و نيز خطاب رسد: خُذُوهُ فَاعتِلُوهُ إِلي سَواءِ الجَحِيمِ دخان، آيه 47.
أَذهَبتُم طَيِّباتِكُم فِي حَياتِكُمُ الدُّنيا از عمارات عاليه و فرش ظريفه و لباس شيك و مدل و خوراكهاي لذيذه، و خانمهاي وجيهه و مرئيات مكفيه و قائل بآنها ملائكه عذاب هستند.
وَ استَمتَعتُم بِها از جاه و مقام و مال و منال و عزت و رياست و اسم و عنوان و نحو اينها ديگر شما را كافي است که گفتند:
حلاوة الدنيا مرارة الاخرة و مرارة الدنيا حلاوة الاخرة.
فَاليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ خوراك زقوم شراب حميم لباس قطران عمارت دركات جهنم حشر با شياطين و كفره و فجره و فسقه.
بِما كُنتُم تَستَكبِرُونَ فِي الأَرضِ هر چه توانستيد فيس و افاده و بزرگ منشي كرديد در روي زمين.
وَ بِما كُنتُم تَفسُقُونَ خود را غرق در طغيان و سركشي و ظلم و تعدي و تجاوز نموديد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 20)- زهد و ذخیره برای آخرت: این آیه همچنان بحث آیات گذشته را پیرامون مجازات کافران و مجرمان ادامه میدهد و گوشههایی از عذابهای جسمانی و روحی آنها را بازگو کرده، میفرماید: «آن روز که کافران را بر آتش عرضه میکنند (به آنها گفته میشود:) از طیبات و لذائذ در زندگی دنیای خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید اما امروز عذاب ذلت بار به خاطر استکباری که در زمین بنا حق کردید و به خاطر گناهانی که انجام میدادید جزای شما خواهد بود»! (وَ یَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَی النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیِّباتِکُمْ فِی حَیاتِکُمُ الدُّنْیا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَفْسُقُونَ).
آری! شما غرق در لذّات بودید، و به خاطر آزادی بیقید و شرط در این
ج4، ص432
قسمت «معاد» را انکار کردید تا دستتان کاملا باز باشد.
این عرضه داشتن بر آتش خود یک نوع عذاب دردناک و هولناک است که دوزخیان قبل از ورود در آتش تمام قسمتهای جهنم را از بیرون با چشم خود میبینند و سرنوشت شوم خویش را مشاهده میکنند و زجر میکشند.
نکات آیه
۱- قرار گرفتن کافران، در معرض آتش دوزخ در قیامت (و یوم یعرض الذین کفروا على النار)
۲- سوق داده شدن کافران به سوى دوزخ، به تدریج و همراه با سرزنش و توبیخ (و یوم یعرض الذین کفروا على النار أذهبتم طیّبتکم) از این که کافران نخست بر آتش عرضه مى شوند و همراه با آن زشت کارى گذشته شان به رخ آنان کشیده مى شود، مطلب بالا استفاده مى شود.
۳- توبیخ کافران در قیامت، به خاطر هدر دادن امکانات ارزنده خویش و صرف آن در لذت هاى زودگذر مادى (أذهبتم طیّبتکم فى حیاتکم الدنیا)
۴- لذّت جویى گسترده از امکانات حیات، شیوه کافران (أذهبتم طیّبتکم فى حیاتکم الدنیا و استمتعتم بها)
۵- بى اعتقادى به معاد، گرایش دهنده انسان به لذّت جویى هر چه بیشتر از امکانات دنیایى (الذین کفروا ... أذهبتم طیّبتکم ... و استمتعتم بها) مخاطب قرار گرفتن لذّت جویان با عنوان کفر، مى نمایاند که این وصف در گرایش کافران به لذّت جویى و حرص بر لذّت هاى دنیایى نقشى اساسى دارد.
۶- امکانات پاکیزه و ارزشمند زندگى دنیا، وسیله راه یابى به درجات عالى و رهایى از دوزخ (أذهبتم طیّبتکم فى حیاتکم الدنیا) مفاد آیه این است که پس از عرضه کردن کافران به آتش، به آنان گفته مى شود که امکانات ارزنده را نابود ساختید; در حالى که اگر از آن پاکى ها به درستى بهره مى جستید، اکنون دوزخى نبودید.
۷- کافران در جهان آخرت، تهى دست از پاکیزگى ها و ارزش ها (أذهبتم طیّبتکم فى حیاتکم الدنیا و استمتعتم بها) واژه «طیّبات» شامل ارزش هاى پاک و انسانى است که کافران با لذّت جویى، آنها را فانى کرده و از کف داده اند.
۸- قیامت، روز مجازات کافران با عذابى خوارکننده و ذلّت بار (فالیوم تجزون عذاب الهون)
۹- هدر دادن امکانات زندگى در مسیر خوش گذرانى، در پى دارنده عذاب ذلّت بار اخروى (أذهبتم طیّبتکم فى حیاتکم الدنیا و استمتعتم بها فالیوم تجزون عذاب الهون)
۱۰- لزوم توجه انسان به حیات اخروى و ذخیره سازى امکانات خود براى آن (أذهبتم طیّبتکم ... و استمتعتم بها ... تجزون عذاب الهون) تذکر خداوند به فرجام کافران و سرّ بدفرجامى آنان، در حقیقت رهنمودى است به آنان که چگونه بیندیشند و چگونه زندگى کنند; تا به فرجام شوم کافران مبتلا نشوند.
۱۱- عرضه کافران بر آتش، همراه با سرزنش و توبیخ، گوشه اى از عذاب ذلّت بار آنان* (یوم یعرض ... أذهبتم طیّبتکم فى الحیاتکم الدنیا و استمتعتم بها فالیوم تجزون عذاب الهون) برداشت بالا بدان احتمال است که نفس عرضه کافران بر آتش و توبیخ آنان، خود جزئى از عذاب خفّت بار آنان باشد.
۱۲- ذلّت کافران در قیامت، نتیجه استکبار و عصیان گرى مداوم آنان در زمین (تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون فى الأرض بغیر الحقّ و بما کنتم تفسقون)
۱۳- خود بزرگ پندارى و برترى جویى کافران، پوچ و بى اساس (تستکبرون فى الأرض بغیر الحقّ)
۱۴- کفر، هواپرستى، استکبار و عصیان گرى، عناصرى به هم پیوسته (یعرض الذین کفروا ... و استمتعتم بها... تستکبرون فى الأرض بغیرالحقّ و بما کنتم تفسقون)
۱۵- کیفرهاى الهى براى مجرمان، متناسب با جرم و گناه ایشان * (تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون) برداشت یاد شده بدان احتمال است که تعبیر «استکبار» در قبال «هون» اشاره به این تناسب داشته باشد.
۱۶- کیفر الهى در حق کافران، معلول عملکرد منفى خود آنان و به دور از شائبه ظلم (و هم لایظلمون ... تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون ... و بما کنتم تفسقون)
۱۷- کافران، گرفتار انحراف در عقیده و عمل (تستکبرون فى الأرض ... تفسقون) بنابراین که مراد از «تستکبرون» حق ناپذیرى و انکار پیام وحى باشد; تعبیر «تستکبرون» دلالت بر انحراف فکرى دارد. و انحراف عملى کافران از «ممّا کنتم تفسقون» استفاده مى شود.
۱۸- فسق و استکبار، نمودار هدر رفتن امکانات ارزنده انسان (أذهبتم طیّبتکم ... فالیوم تجزون ... بما کنتم) کیفر کافران، از یک سو متفرع بر «إذهاب طیّبات» شده و از سوى دیگر به استکبار و فسق اسناد داده شده است. این مطلب بیانگر آن است که فسق و استکبار، نمودى از هدر دادن امکانات پاکیزه انسانى است.
موضوعات مرتبط
- استکبار: آثار اخروى استکبار ۱۲; آثار استکبار ۱۴، ۱۸; زمینه استکبار ۱۴
- امکانات دنیوى: نقش امکانات دنیوى ۶
- امکانات مادى: آثار اتلاف امکانات مادى ۳، ۹; ملاک اتلاف امکانات مادى ۱۸
- تکامل: ابزار تکامل ۶
- توشه: اهمیت توشه اخروى ۱۰
- جهنم: ابزار نجات از جهنم ۶
- جهنمیان :۱
- دنیاطلبى: زمینه دنیاطلبى ۵
- ذکر: اهمیت ذکر زندگى اخروى ۱۰
- عذاب: عذاب ذلت بار ۸; مراتب عذاب ۸، ۹; موجبات عذاب ذلت بار ۹
- عصیان: آثار اخروى عصیان ۱۲; آثار عصیان ۱۴; زمینه عصیان ۱۴
- عمل: آثار عمل ۱۶
- فسق: آثار فسق ۱۸
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۸
- کافران: بى منطقى استکبار کافران ۱۳; دنیاطلبى کافران ۳; ذلت اخروى کافران ۸، ۱۱; روش زندگى کافران ۴; سرزنش اخروى کافران ۲، ۱۱; عذاب اخروى کافران ۱۱; عوامل ذلت اخروى کافران ۱۲; عوامل سرزنش اخروى کافران ۳; کافران در آخرت ۷; کافران در جهنم ۱; کیفر اخروى کافران ۸; کیفر کافران ۱۶; کیفیت ورود کافران در جهنم ۲، ۱۱; گمراهى کافران ۱۷; لذایذ دنیوى کافران ۳; لذت طلبى کافران ۴; محرومیت اخروى کافران ۷
- کفر: آثار کفر ۱۴; زمینه کفر ۱۴
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۱۵; موجبات کیفر ۱۶
- لذت طلبى: آثار لذت طلبى ۹; زمینه لذت طلبى ۵
- معاد: آثار تکذیب معاد ۵
- نظام کیفرى :۱۵
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۱۴; زمینه هواپرستى ۱۴
منابع