أَشْفَقْن
ریشه کلمه
- شفق (۱۱ بار)
قاموس قرآن
(به فتح ش -ف) سرخى مغرب پس از غروب آفتاب [انشقاق:16-17]. از ائمه طاهرين عليهم السلام نقل است كه شفق را سرخى مغرب فرمودهاند مالك، شافعى،اوزاعى، و غيره نيز چنين گفتهاند ولى ثعلب آن را سفيدى معنى كرده است، فرّاء گويد: بعضى از عرب را شنيدم مىگفت: اين لباس سرخ است مثل شفق (مجمع). به قول راغب اشفاق عنايتى است آميخته به خوف چون با «من» متعدى شود معنى خوف در آن ظاهرتر است و چون با «فى» باشد معنى اعتنا در آن آشكارتر مىباشد. طبرسى فرموده: اشفاق خوف از وقوع مكروه است با احتمال عدم وقوع. [انبياء:49]. بنابر قول راغب: آنها از قيامت ترسى آميخته با اعتنا به آن دارند آيه [احزاب:72]. همه آيات اشفاق در قرآن كريم با «من» آمده حتى آيه [مجادله:13]. كه در تقدير «مِنْ اَنْ تُقَدِّموا» است مگر آيه [طور:26]. كه با «فى» آمده است و آن بنابر قول شبرسى خائفان و بنابر قول راغب اعتنا كنندگان است و چندان فرقى ندارند. * [انبياء:28]، [مؤمنون:57]. در «خشية» از راغب نقل كرديم كه آن ترسى آميخته با تعظيم است. سپس گفتيم: اين سخن كلّيت ندارد و تعظيم از مضاف اليه خشيت استفاده مىشود. على هذا به نظر من خشية در دو آيه فوق به معنى عظمت و مهابت به كار رفته يعنى: آنها از عظمت و مهابت پروردگار خويش خائف اند و به آن اعتنا دارند چنانكه درحوم فيض در صافى و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و عظمت گفتهاند.