نتایج جستجو

قتل را ناشى از خداترسى خویش نمى شمرد. ۵- سرشت و شخصیت هابیل، بر حذر از برادرکشى (ما إنّا بباسط یدى إلیک لاقتلک) هابیل از نکشتن برادر، به دست نگشودن براى

درگیرى آن دو به وجود مى آید. زیرا به شهادت مقام، مراد از گناه قابیل، همان برادرکشى و مقدمات آن است. بنابراین مقصود هابیل این است که من تهاجمى را علیه تو آغاز

ماضى آوردن فعل «اعجزت» این معنا را تأیید مى کند. ۲۶- سرانجام شوم حسادت و برادرکشى قابیل، درسى براى اهل کتاب (و اتل علیهم نبأ ابنى ءادم ... فاصبح من الندمین)

بِإِثْمِي» 2- در درگيرى‌ها مسئول خسارت آغازگر است. «بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ» 3- برادركشى همان و دوزخى شدن همان. «فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ» 4- ايمان به معاد،

باره مذهب خود اعمال تعصب و حمايت جاهلانه نموده و آن همه جنگهاى خونين و برادركشى به راه افتد، و هر فرقه اى فرقه ديگر را مهدور الدم و از حريم دين و مرز اسلام