الصافات ١٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۳۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
أَ إِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَاباً وَ عِظَاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‌

ترجمه

آیا هنگامی که ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟!

|آيا چون مرديم و خاك و استخوان‌هايى شديم، به راستى دوباره زنده مى‌شويم
«آيا چون مرديم و خاك و استخوانهاى [خُرد] گرديديم، آيا راستى برانگيخته مى‌شويم؟
(و با تعجب و انکار گویند) آیا چون ما مردیم و خاک و استخوان پوسیده شدیم باز زنده و برانگیخته می‌شویم؟
[می گویند:] آیا زمانی که ما مُردیم و خاک و استخوان شدیم، حتماً برانگیخته می شویم؟
آيا وقتى كه ما مُرديم و خاك و استخوان شديم ما را زنده مى‌كنند؟
[گویند] چون مردیم و خاک و استخوانها[ی پوسیده‌] شدیم، آیا ما از نو برانگیخته [و زنده‌] خواهیم شد؟
آيا چون بمُرديم و خاك و استخوانى چند شديم باز برانگيخته مى‌شويم؟!
آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان گشتیم، ما زنده گردانده می‌شویم؟!
«آیا چون مُردیم و خاک و استخوان‌هایی بودیم، آیا به‌راستی و بی‌چون برانگیخته می‌شویم‌؟»
آیا گاهی که مُردیم و شدیم خاکی و استخوانهائی آیا مائیم برانگیختگان‌

When we have died and become dust and bones, shall we be resurrected?
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ١٥ آیه ١٦ الصافات ١٧
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَإِذَا مِتْنَا ...»: (نگا: مؤمنون / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16»

(مى‌گويند:) آيا چون مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا (دوباره) برانگيخته خواهيم شد؟!

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16»

و بر سبيل عناد و استهزاء گويند:

أَ إِذا مِتْنا: آيا چون بميريم ما، وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً: و باشيم ما خاك و استخوانهاى بى‌گوشت و پوست، أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ‌: آيا برانگيخته شدگان باشيم، يعنى بعد از آنكه خاك شده باشيم چگونه مبعوث شويم؟


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»

أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»

ترجمه‌

پس بپرس از آنها آيا آنها سخت‌ترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده‌

بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند

و چون پند داده شوند پند نميگيرند

و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند

و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار

آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم‌

آيا و پدران پيشينيان ما

بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد

پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند

و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.

تفسير

خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سخت‌تر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفته‌اند و آنكه خدا مردم‌


جلد 4 صفحه 426

را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمى‌تواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نموده‌اند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بى‌فكرى و بى‌شعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مى‌افزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مرده‌اند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ إِذا مِتنا وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنّا لَمَبعُوثُون‌َ «16»

و گفتند ‌اينکه‌ كفار ‌که‌ آيا زماني‌ ‌که‌ مرديم‌ ‌ما و گرديديم‌ خاك‌ و استخوان‌ آيا محققا ‌ما ‌هر‌ آينه‌ زنده‌ ميشويم‌ و مبعوث‌ ميگرديم‌.

‌اينکه‌ كلام‌ مناسب‌ ‌با‌ كفاريست‌ ‌که‌ دهري‌ مذهب‌ هستند ‌که‌ بكلي‌ منكر معاد هستند و باصطلاح‌ ‌لا‌ مذهب‌ و طبيعي‌ هستند و مشركين‌ و كفاري‌ ‌که‌ معاد ‌را‌ منكرند و ميگويند روح‌ ‌ما ‌پس‌ ‌از‌ رها كردن‌ بدن‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ ديگر ‌ يا ‌ ‌به‌ حيواني‌ ‌ يا ‌ بنباتي‌ ‌ يا ‌ بجمادي‌ ‌ يا ‌ بملكي‌ ‌ يا ‌ بشيطاني‌ چنانچه‌ مثنوي‌ ميگويد:

‌از‌ جمادي‌ مردم‌ و نامي‌ شدم‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 16)- آیا ما و پدرانمان زنده می‌شویم؟ قرآن همچنان گفتگوهای منکران معاد و پاسخ به آنها را ادامه می‌دهد.

نخست استبعاد منکران رستاخیز را به این صورت منعکس می‌کند: آنها می‌گفتند: «آیا هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر برانگیخته خواهیم شد»؟! (أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ).

نکات آیه

۱ - انسان ها پس از مردن و تبدیل شدن به خاک و استخوان، دوباره زنده شده و آفرینشى جدید خواهند یافت. (أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون)

۲ - برپایى قیامت و حیات مجدد انسان ها پس از مرگ و تبدیل شدن به خاک و استخوان، مورد انکار مشرکان (أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون) دو همزه به کار رفته در آیه شریفه، براى استفهام انکارى است.

۳ - برپایى قیامت و حیات دوباره انسان ها پس از متلاشى شدن بدن، امرى غیرممکن و بس بعید در نظر مشرکان (أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون)

۴ - بعید شمردن حیات دوباره انسان ها پس از مرگ، عامل انکار معاد از سوى مشرکان (أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون)

۵ - اعتقاد به معاد و حیات دوباره انسان ها پس از متلاشى شدن جسم آدمى، عقیده اى مسخره آمیز و سحرگونه در نظر مشرکان (و إذا رأوا ءایة یستسخرون . و قالوا إن هذا إلاّ سحر مبین . أءذا متنا و کنّا ترابًا و عظمًا أءنّا لمبعوثون) برداشت یاد شده با توجه به ارتباط این آیه و آیات گذشته است که در آنها، از تمسخر مشرکان نسبت به مسأله معاد و سحرآمیز بودن چنین تعالیمى سخن به میان رفته است. سخن مشرکان در آیه شریفه، در واقع بیان سحر و مسخره آمیز بودن این تعالیم است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: آثار استبعاد تجدید حیات انسان ها ۴; تجدید حیات انسان ۱; حشر انسان ها ۱
  • عقیده: عقیده به معاد ۵
  • قیامت: تکذیب قیامت ۲
  • مردگان: احیاى مردگان ۱
  • مشرکان: استهزاهاى مشرکان ۵; بینش مشرکان ۲، ۳
  • معاد: استبعاد معاد ۳; عوامل تکذیب معاد ۴; معاد جسمانى ۱

منابع