الصافات ٩٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۵۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(او از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) و گفت: «من به سوی پروردگارم می‌روم، او مرا هدایت خواهد کرد!

|و [ابراهيم‌] گفت: من به سوى پروردگارم روانم، زودا كه هدايتم كند
و [ابراهيم‌] گفت: «من به سوى پروردگارم رهسپارم، زودا كه مرا راه نمايد!»
و ابراهیم (پس از نجات از بیداد نمرودیان به قومش) گفت: من (با کمال اخلاص) به سوی خدای خود می‌روم که البته هدایتم خواهد فرمود.
و [وقتی از این مهلکه جان سالم به در برد] گفت: به راستی من به سوی پروردگارم می روم، و [او] به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد.
گفت: من به سوى پروردگارم مى‌روم، او مرا راهنمايى خواهد كرد؛
و [ابراهیم‌] گفت من رونده به سوی پروردگارم هستم، که به زودی مرا رهنمایی خواهد کرد
و [ابراهيم‌] گفت: همانا من به سوى پروردگار خويش رونده‌ام- از ميان شما هجرت مى كنم-، كه او مرا راه خواهد نمود.
ابراهیم گفت: من به سوی پروردگارم می‌روم، او مرا رهنمود می‌کند.
و (ابراهیم) گفت: «من همواره سوی پروردگارم رهسپارم. زودا (که) مرا راه نماید!»
گفت همانا می‌روم بسوی پروردگار خویش زود است رهبریم کند


الصافات ٩٨ آیه ٩٩ الصافات ١٠٠
سوره : سوره الصافات
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنِّی ذَاهِبٌ إِلی رَبِّی»: بدیهی است خداوند مکانی ندارد. پس مراد مهاجرت از محیط آلوده به محیط پاک است. ابراهیم به دستور خدا به سرزمین انبیاء و کانون وحی الهی، یعنی شام مهاجرت فرمود، و راهنمایش در همه جا خدا بود. لذا سفر إِلیَ الله داشت.


تفسیر

نکات آیه

۱ - تصمیم ابراهیم(ع)، به هجرت از وطن خود به شهرى دیگر و اعلام آن به مردم (قال إنّى ذاهب إلى ربّى) بیشتر مفسران برآنند که مقصود از رفتن به سوى پروردگار (ذاهب إلى ربى) هجرت است و آمدن «قال» در آغاز آیه شریفه، مى رساند که ابراهیم(ع) تصمیم خود مبنى بر هجرت را به مردم اعلام کرد.

۲ - هجرت ابراهیم(ع)، حرکتى الهى و در جهت جلب رضاى خدا بود. (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى) از تعبیر رفتن به سوى پروردگار به جاى هجرت، برداشت بالا به دست مى آید.

۳ - ارزش هجرت، به در راه خدا بودن و جهت خدایى داشتن آن است. (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى)

۴ - تأثیر نیت ها و نوع جهت گیرى ها، در ارزش مندى رفتارها و کردارها (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى)

۵ - مصون ماندن از اذیت و توطئه هاى سهمگین مشرکان، فلسفه هجرت ابراهیم(ع) (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى) برخى از مفسران بر این عقیده اند که اعلام هجرت از سوى ابراهیم(ع)، براى صرف نظر کردن مشرکان از تعقیب و مجازات آن حضرت پس از نجات از آتش بوده است. بدین صورت که آن حضرت مى خواست از اذیت ها و توطئه هاى مشرکان رهایى یابد.

۶ - ابراهیم(ع)، افراد مؤمن و موحد را، به هجرت از سرزمین شرک تشویق مى کرد. (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى) اعلام ابراهیم(ع) به هجرت خود از سرزمین شرک، ممکن است به این جهت باشد که افراد اندکى که ایمان آورده و موحد شده اند، همانند او هجرت کنند.

۷ - راه یابى بهتر به مقصد و خیر و صلاح افزون تر در پرتو عنایت خداوند، فلسفه هجرت ابراهیم(ع) (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى سیهدین) به قرینه این که رسالت ابراهیم(ع) پس از هجرت هم ادامه داشت به دست مى آید که مراد از هدایتى که مورد درخواست آن حضرت بود، ره یابى به مقصد و خیر و صلاحى است که ایشان از آغاز به دنبال آن بوده است.

۸ - مهاجرت از محیط شرک و آلوده به گناه، به محیطى پاک و سالم، هجرت به سوى خداوند است. (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى سیهدین)

۹ - هجرت از محیط اجتماعى ناسالم و نامساعد براى هدایت و ابلاغ دین به جامعه اى مستعد، امرى لازم براى مبلغان دین و دین دارانِ مجاهد (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى سیهدین)

۱۰ - توکل ابراهیم(ع) بر خداوند، در برابر دشمنان رسالت (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى سیهدین)

۱۱ - ناامید شدن ابراهیم(ع)، از هدایت قومِ بت پرست خویش (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى سیهدین) از تصمیم ابراهیم(ع) براى هجرت از شهر خود - پس از نجات یافتن از آتش افروزى مشرکان علیه ایشان - برداشت یاد شده به دست مى آید.

۱۲ - ربوبیت خداوند، مقتضى هدایت و راهنمایى بندگان خالص خود در صحنه هاى دشوار زندگى (و قال إنّى ذاهب إلى ربّى سیهدین)

روایات و احادیث

۱۳ - «عن ابراهیم بن أبى زیادالکرخى، قال: سمعت أباعبداللّه(ع) یقول: إنّ إبراهیم(ع)... لمّا کسر أصنام نمرود... فأمرهم أن ینفوا إبراهیم من بلاده... فأخرجوا إبراهیم و لوطاً معه(ع) من بلادهم إلى الشام. فخرج ابراهیم(ع) و معه لوط لایفارقه و سارة و قال لهم «إنى ذاهب إلى ربّى سیهدین» یعنى بیت المقدس;[۱] ابراهیم بن ابى زیاد کرخى مى گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که مى فرمود: ابراهیم(ع) ... چون بت هاى نمرود را شکست ... نمرود به اصحابش دستور داد ابراهیم(ع) را از شهر برانند ... پس ابراهیم(ع) را در حالى که لوط(ع) هم راه او بود، از شهرشان به سوى شام اخراج کردند و در حالى که لوط و ساره با او بودند [از شهر بیرون آمدند] و ابراهیم به آنان گفت: «إنى ذاهب إلى ربى سیهدین»; یعنى، به سوى بیت المقدس مى روم».

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): تشویقهاى ابراهیم(ع) ۶; توکل ابراهیم(ع) ۱۰; فضایل ابراهیم(ع) ۱۰; فلسفه هجرت ابراهیم(ع) ۵، ۷; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۵، ۷، ۱۰، ۱۱، ۱۳; هجرت ابراهیم(ع) ۱، ۲، ۱۳; هدایت ابراهیم(ع) ۷; همسفران ابراهیم(ع) ۱۳; یأس ابراهیم(ع) ۱۱
  • اخلاص: ارزش اخلاص ۳
  • ارزشها: ملاک ارزشها ۳، ۴
  • توکل: توکل بر خدا ۱۰
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۲; جلب رضایت خدا ۲; هجرت به سوى خدا ۸
  • قوم ابراهیم: آثار اذیتهاى قوم ابراهیم ۵
  • مؤمنان: هجرت مؤمنان ۶
  • مبلغان: اهمیت هجرت مبلغان ۹
  • موحدان: هجرت موحدان ۶
  • نیت: آثار نیت ۴
  • هجرت: اخلاص در هجرت ۳; اهمیت هجرت از جامعه فاسد ۹; اهمیت هجرت از سرزمین شرک ۸; تشویق به هجرت ۶; هجرت از سرزمین شرک ۶
  • هدایت: اهمیت هدایت ۷; زمینه هدایت ۱۲
  • یأس: یأس از هدایت قوم ابراهیم ۱۱

منابع

  1. کافى، ج ۸، ص ۳۷۱، ح ۵۶۰; نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۱۷، ح ۶۳.