روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۷۵

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن اسماعيل بن مهران عن سيف بن عميره عن ابي بصير قال :


الکافی جلد ۲ ش ۲۷۴ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۲۷۶
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ الشُّكْر
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۲۹۱

از أبى بصير، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: براى شكر اندازه‏اى است كه چون بنده آن را انجام دهد شاكر باشد؟ فرمود: آرى گفتم: آن چيست؟ فرمود: خدا را در هر نعمتى‏ كه دارد از اهل و مال، حمد گويد و اگر در مالى كه به او انعام كرده حقى باشد آن را ادا كند و از آن به حساب است قول خدا عز و جل (كه موقع سوار شدن كشتى يا چهارپا بگويد

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۵۱

ابو بصير گويد: بامام صادق عليه السّلام عرضكردم: آيا براى شكر حدى است كه چون بنده انجام دهد، شاكر محسوب شود؟ فرمود: آرى، عرضكردم: كدامست؟ فرمود: خدا را بر هر نعمتى كه نسبت بخانواده و مال او داده سپاس ميگويد، و اگر براى خدا در نعمتى كه نسبت بمال او داده حقى باشد بپردازد، و از اين بابست قول خداى جل و عز: «منزه باد خدائى كه اين (مركوب) را مسخر ما كرد كه ما تاب آن را نداشتيم، ۱۳ سوره ۴۳» و از اين بابست قول خداى تعالى: «پروردگارا! مرا بمنزلى مبارك فرمود آر كه تو بهترين منزل دهانى ۲۹ سوره ۲۳» و قول خداى تعالى: پروردگارا! مرا درون بر، درون بردنى نيك و برون بر برون بردنى نيك، و براى من از نزد خويش دليل و تسلطى نصرت آور مقرر دار، ۸۰ سوره ۱۷».

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۲۶۱

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن محمد بن خالد، از اسماعيل بن مهران، از سيف بن عميره، از ابوبصير كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: آيا شكر را اندازه‏اى هست كه هرگاه بنده آن را به فعل آورد، شاكر باشد؟ فرمود: «آرى». عرض كردم كه: آن چيست؟ فرمود كه: «خدا را حمد مى‏كند بر هر نعمتى در باب اهل و مال. و اگر در آن‏چه خدا بر او انعام فرموده در باب مالش حقّى باشد، آن را ادا كند. و از اين است قول خداى عز و جل «سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ» «۲»؛ يعنى: «پاك و منزّه مى‏شمارم آن خدايى را كه مسخّر و رام گردانيده از براى ما اين مركوب را، كه كشتى است يا حيوان، تا به مدد سوارى آن قطع دريا و بيابان كنيم، و نيستيم ما اين مركوب را به قوّت خود طاقت‏داشتگان بر فرمانبردار گردانيدن و ضبط نمودن آن». و حضرت فرمود: «و از اين باب است قول آن جناب- تعالى-» «رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ» «۳»؛ يعنى:

«پروردگارا! فرود آور ما را فرود آوردنى با بركت يا در منزلى با بركت، و تو بهترين فرودآورندگانى». و از اين باب است قول آن جناب «رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً» «۴»؛ يعنى: «پروردگارا! درآور مرا در قبر، درآوردنى پسنديده و باكرامت، و بيرون آور مرا از آن، در وقت بعث در قيامت، بيرون‏آوردنى ستوده و باكرامت، و قرار ده از براى من از نزد خود حجّتى يارى‏دهنده».                                                                                                                    __________________________________________________
(۲). زخرف، ۱۳.
(۳). مؤمنون، ۲۹.
(۴). اسرا، ۸۰.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)