ص ٥٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

این (پاداش پرهیزگاران است)، و برای طغیانگران بدترین محل بازگشت است:

|اين است [حال بهشتيان‌] و [امّا] براى طغيانگران واقعا بدترين بازگشتگاه است
اين است [حال بهشتيان‌] و [اما] براى طغيانگران واقعاً بد فرجامى است.
حقیقت حال خوبان این است، و اهل کفر و طغیان را بدترین منزلگاه است.
این [همه برای پرهیزکاران است]، و مسلماً برای سرکشان، بدترین بازگشتگاه خواهد بود.
چنين است. و سركشان را بدترين بازگشتهاست.
چنین است، و سرکشان را بدترین سرانجام است‌
اين است [پاداش پرهيزگاران‌]، و هر آينه سركشان را بدترين بازگشتى- سرانجامى بد- است،
این (نعمتها و بهره‌های پرهیزگاران بود که ذکر گوشه‌ای از آن گذشت) و امّا سرکشان (از خطّ فرمان یزدان، و شورندگان بر انبیاء و پیغمبران) دارای بدترین مرجع و مأوایند.
این است (حال بهشتیان) و (امّا) برای طغیانگران بی‌گمان بدترین بازگشتی است،
این و همانا گردنکشان را است بد بازگشتگاهی‌


ص ٥٤ آیه ٥٥ ص ٥٦
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«هذَا»: خبر مبتدای محذوفی است و تقدیر آن چنین است: أَلأمْرُ هذَا: یا مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدیر چنین است: هذَا لِلْمُتَّقِینَ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ «55» جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ «56»

اين (پاداش بهشتيان) و البتّه براى طغيانگران بازگشت‌گاه بدى است.

دوزخى كه در آن وارد مى‌شوند، چه بد آرامگاهى است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (55)

هذا: اين حال بهشتيان است، وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ‌: و بدرستى كه مر سركشان فرمان ما راست، لَشَرَّ مَآبٍ‌: هر آينه بدترين بازگشت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (55) جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ (56) هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ (57) وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ (58) هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ (59)

قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ (60) قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ (61)

ترجمه‌

اين است و همانا براى سركشان بدى بازگشت است‌

آنجهنّم است كه داخل ميشوند در آن پس بد بسترى است‌

اين است پس بايد بچشند آنرا آب‌


جلد 4 صفحه 475

جوشان و چرك جراحت است‌

و ديگر از مانند آن اقسامى است گويند

اين دسته انبوهى كه داخل شده‌اند با شما گشايش مباد آنها را همانا آنها داخل شوندگان آتشند

جواب گويند بلكه شما گشايش مباد برايتان شما پيش فرستاديد آنرا براى ما پس بد قرارگاهيست‌

گويند پروردگارا كسى كه پيش فرستاد براى ما اين را پس زياد كن براى او عذابى دو چندان در آتش‌

تفسير

خداوند متعال پس از بيان احوال اهل تقوى در آيات سابقه فرموده اين است حال ايشان و براى اهل طغيان و سركشى از اطاعت خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و ائمه اطهار هر آينه عاقبت و مرجع بدى است كه آنجهنّم است وارد ميشوند در آن و بد آرامگاه و بستر گسترده است براى آنها آن و پس از ورود و مشتعل شدن از آتش و التماس آب اين تشريفات ورودى آنها است كه بايد بچشند آنرا و آن آب جوش و چرك جراحات اهل دوزخ است و ديگر از نوع چشيدنى شبيه بآن اصنافى است مانند زقوم و زهر مار و عقرب و ساير گزندگان و چون رؤساء آنها وارد ميشوند و مى‌بينند جمعيّت زيادى بفشار دنبال آنها بجهنّم ميآيند بعضى ببعضى ميگويند اين فوج كه بزحمت با شما ميآيند گشايش و وسعت مباد براى آنها همانا آنان وارد ميشوند در جهنم و جا را بر ما تنگ ميكنند اتباع ميشنوند و جواب ميگويند بلكه گشايش و وسعت مباد بر خودتان شما از پيش جهنّم را براى ما آماده نموديد و ما را شما به اين روز انداختيد پس بد قرارگاهى است آن و نفرين ميكنند بآنها و ميگويند پروردگارا كسيكه اين جايگاه را قبلا براى ما تهيّه نمود باضلال و اغوا عذابش را در آتش دو برابر گردان اين نحو گفتگو بنظر حقير رسيد و ذكر شد ولى مفسّرين گفته‌اند خزنه جهنّم برؤساء ميگويند اينجماعت كه بفشار دنبال شما ميآيند اتباع شمايند و آنها در جواب ملائكه ميگويند گشايش مباد براى آنها چون ميآيند جاى ما را تنگ ميكنند و اتباع ميشنوند و در جواب آنها ميگويند بنحويكه ذكر شد و بنابراين يك قول علاوه بايد تقدير نمود و اخر بصيغه جمع بجاى آخر نيز قرائت شده است و قمّى ره طاغيان را باوّلى و دوّمى و بنى اميّه و آخر من شكله را به بنى عباس تفسير فرموده و ظاهرا ضمير من شكله را بچشنده رجوع داده و مقاولات بين رؤساء و اتباع را بآنها


جلد 4 صفحه 476

بحسب مراتب تقدّم خودشان در ظلم بآل محمّد صلّى اللّه عليه و اله نسبت داده است و غسّاق را نقل نموده كه واديى است در جهنّم كه در آن سيصد و سى كوشك است هر كوشكى سيصد اطاق دارد و هر اطاقى چهل گوشه دارد در هر گوشه مار بزرگى است در شكم هر مارى سيصد و سى عقرب است در نيش هر عقربى سيصد و سى سبوى زهر است كه اگر يكى از آنعقربها زهرش را بريزد بر اهل جهنّم همه را كفايت مينمايد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نقل نموده كه جهنّم تنگ شود بر اهلش مانند تنگى بن نيزه بر آن و غسّاق بآبى كه از سردى سوزنده است نيز تفسير شده و بتخفيف هم قرائت نموده‌اند و بعضى ضمير من شكله را بعذاب راجع دانسته‌اند و شكل را بجنس و ازواج را بانواع تفسير نموده‌اند و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


هذا وَ إِن‌َّ لِلطّاغِين‌َ لَشَرَّ مَآب‌ٍ (55)

‌اينکه‌ ‌است‌ ‌براي‌ متقين‌ و محققا ‌از‌ ‌براي‌ اهل‌ طغيان‌ و سركشان‌ ‌هر‌ آينه‌ بد بازگشتي‌ ‌است‌.

هذا اشاره‌ ‌به‌ آيات‌ قبل‌ ‌است‌ راجع‌ باهل‌ تقوا لذا محل‌ وقف‌ ‌است‌ وقف‌ مطلق‌.

وَ إِن‌َّ لِلطّاغِين‌َ طاغي‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ سركشي‌ و سرپيچي‌ كند و زير بار نرود و تمكين‌ نشود و ‌اينکه‌ شامل‌ جميع‌ طبقات‌ كفار ميشود ‌از‌ طبيعي‌ ‌که‌ اعتراف‌ بوجود حق‌ نميكند و مشركين‌ ‌که‌ قبول‌ توحيد نمي‌كنند و ساير كفار ‌که‌ تصديق‌ انبياء نمي‌كنند و منافقين‌ ‌که‌ ‌در‌ باطن‌ انكار دارند و ضالّين‌ ‌که‌ ‌در‌ ضلالت‌ و گمراهي‌ و جهالت‌ ‌خود‌ ‌را‌ انداختند و مضلّين‌ ‌که‌ ديگران‌ ‌را‌ ‌از‌ صراط مستقيم‌ بيرون‌ بردند و متكبرين‌ ‌که‌ ‌از‌ تحت‌ فرمان‌ خارج‌ شدند و ظالمين‌ ‌که‌ ‌در‌ حق‌ انبياء و اولياء الهي‌ ظلم‌ كردند، و معاندين‌ و ناصبين‌ و مخالفين‌ و منكرين‌ و مبدعين‌ و شاكين‌ و امثال‌ اينها ‌که‌ هيچ‌ گونه‌ مراتب‌ تقوا ‌را‌ ندارند طاغين‌ هستند.

لَشَرَّ مَآب‌ٍ ‌هر‌ آينه‌ بد بازگشتي‌ دارند شري‌ ‌که‌ ‌خدا‌ بفرمايد ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ هيچگونه‌ رايحه خيري‌ ‌در‌ ‌او‌ نباشد و مآب‌ بمعني‌ بازگشت‌ شامل‌ ميشود حال‌ احتضار ‌را‌ ‌الي‌ الابد ‌که‌ اول‌ رجوع‌ و بازگشت‌ حال‌ احتضار آخر دنيا و اول‌ آخرت‌ ‌است‌ نقطه مقابل‌ اهل‌ تقوا ملائكه عذاب‌ مي‌آيند جاي‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ جهنم‌ نشان‌ ميدهند ‌به‌ اشد انحاء قبض‌ روحش‌ ميشود. وَ لَو تَري‌ إِذِ الظّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرات‌ِ المَوت‌ِ وَ المَلائِكَةُ باسِطُوا أَيدِيهِم‌ أَخرِجُوا أَنفُسَكُم‌ُ اليَوم‌َ تُجزَون‌َ عَذاب‌َ الهُون‌ِ‌-‌ الايه‌‌-‌ انعام‌ آيه 93 و قبرش‌

حفره‌ ‌من‌ حفرات‌ النيران‌

وَ مِن‌ وَرائِهِم‌ بَرزَخ‌ٌ إِلي‌ يَوم‌ِ

جلد 15 - صفحه 260

يُبعَثُون‌َ مؤمنون‌ ‌آيه‌ 102‌-‌ و روز بعث‌ ‌هم‌ خطاب‌ ميرسد خُذُوه‌ُ فَغُلُّوه‌ُ ثُم‌َّ الجَحِيم‌َ صَلُّوه‌ُ ثُم‌َّ فِي‌ سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعُون‌َ ذِراعاً فَاسلُكُوه‌ُ‌-‌ الحاقه‌ آيه 30 ‌الي‌ 32‌-‌ سپس‌ خداوند شرّ مآب‌ ‌را‌ تفسير مي‌فرمايد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 55)- و این هم کیفر طاغیان! بعد از بیان نعمتهای هفتگانه و مواهب بی‌دریغ پروردگار برای پرهیزکاران در اینجا با استفاده از روش مقابله و مقایسه که قرآن زیاد آن را به کار می‌گیرد سرنوشت شوم و کیفرهای گوناگون طاغیان و سرکشان را در برابر خداوند بر می‌شمرد.

نخست می‌گوید: «این (پاداش پرهیزکاران است) و برای طغیانگران بدترین محل بازگشت است»! (هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ).

نکات آیه

۱ - طغیانگران، دچار فرجامى بد (هذا و إنّ للطغین لشرّ مئاب) «مئاب» به معناى مرجع و بازگشت است و منظور از «لشرّ مئاب» سوء عاقبت و بدفرجامى است.

۲ - طغیان، عامل بدفرجامى است. (و إنّ للطغین لشرّ مئاب)

۳ - طاغیان، در صف مخالف تقواپیشگان اند. (إنّ للمتّقین لحسن مئاب ... هذا و إنّ للطغین لشرّ مئاب) «هذا» اشاره به سرنوشت خوب متقین است. بر این اساس پیام آیه شریفه مى تواند چنین باشد: این سرنوشت تقواپیشگان است; اما در مقابل آنان طاغیان هستند که دچار فرجامى بدند.

۴ - طغیان، ناسازگار با تقواپیشگى است و بى تقوایى نوعى طغیان مى باشد. (إنّ للمتّقین لحسن مئاب ... هذا و إنّ للطغین لشرّ مئاب)

۵ - قیامت، محل اصلى تجلى خوب و بد سرنوشت و سعادت و شقاوت انسان ها (إنّ للمتّقین لحسن مئاب ... هذا و إنّ للطغین لشرّ مئاب) از این که خدا نیک فرجامى و بدفرجامى را در رابطه با آخرت و معاد انسان ها مطرح ساخته است، مى توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

موضوعات مرتبط

  • تقوا: آثار بى تقوایى ۴
  • طغیان: آثار طغیان ۲، ۴; موارد طغیان ۴
  • طغیانگران: فرجام شوم طغیانگران ۱; مخالفت طغیانگران ۳
  • فرجام: عوامل شومى فرجام ۲
  • قیامت: سعادت در قیامت ۵; شقاوت در قیامت ۵; ظهور حقایق در قیامت ۵; ویژگیهاى قیامت ۵
  • متقین: مخالفان متقین ۳

منابع