النساء ٩٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

ممکن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند، عفو کننده و آمرزنده است.

پس اينها را اميد است كه خدا ببخشايد و خداوند خطابخش آمرزنده است
پس آنان [كه فى الجمله عذرى دارند] باشد كه خدا از ايشان درگذرد، كه خدا همواره خطابخش و آمرزنده است.
آنها امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند، که خدا گناهشان را می‌بخشد و خدا بخشنده و آمرزنده است.
پس اینانند که امید است خدا از آنان درگذرد؛ و خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است.
باشد كه خداشان عفو كند كه خدا عفوكننده و آمرزنده است.
اینان را باشد که خداوند ببخشاید و خداوند بخشاینده آمرزگار است‌
اينانند كه اميد است خدا از آنان درگذرد، و خدا درگذرنده و آمرزگار است.
پس امید است که خداوند از آنان درگذرد (چون قدرت هجرت نداشته‌اند) و خداوند بس عفوکننده و آمرزنده است.
پس ایشان، امید است خدا از آنان درگذرد و خدا همواره خطا بخش و پوشنده بوده است.
که اینان را امید است خدا درگذرد از ایشان و خدا است بخشنده آمرزگار


النساء ٩٨ آیه ٩٩ النساء ١٠٠
سوره : سوره النساء
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَفُوّ»: بسیار عفوکننده.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً «99»

مگر مردان و زنان و كودكان مستضعف (و زيردستى) كه قدرت تدبير و چاره‌جويى ندارند و راهى (براى هجرت) نمى‌يابند. پس آنانند كه اميد است خداوند از آنان درگذرد و خداوند همواره آمرزنده و بخشاينده است.

نکته ها

آنان كه نه تدبيرى براى دفع كفر دارند و نه راهى براى تسليم حقّ، مستضعفند و تكليف از

جلد 2 - صفحه 142

آنان برداشته شده است. «1»

امام باقر عليه السلام فرمود: مردان و زنانى كه عقلشان مثل كودكان است، مستضعف هستند. «2»

پیام ها

1- قدرت، شرط تكليف است. إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ‌ ...

2- هجرت حتّى بر زنان و كودكانى كه در سيطره كفرند و توان هجرت دارند، واجب است. «وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ»

3- مستضعف واقعى كسى است كه توانايى هجرت و گريز از سيطره كفّار و مشركان را نداشته باشد. «لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ»

4- نا آگاهى از معارف دينى با وجود امكان يادگيرى، گناه و ظلم به خويشتن است. ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ‌ .... إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ‌ .... لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا

5- عذرهاى واقعى پذيرفته است، نه عذرتراشى‌ها و بهانه‌جويى‌ها.

لا يَسْتَطِيعُونَ‌ ... لا يَهْتَدُونَ‌

6- ترك هجرت، به قدرى مهم است كه بخشوده شدن اين گونه افراد گرفتار و عاجز، با «شايد» مطرح شده است، نه به صورت قطعى. «عَسَى اللَّهُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً (99)


«1» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 489 (به نقل از مجمع البيان و عيّاشى)

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 551

وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ‌: پس آن گروه بيچارگان، اميد است آنكه خداوند عفو فرمايد معذور آن را، وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً: و هست خداى تعالى درگذرنده از معاصى، آمرزنده گناهان ايشان به فضل و كرم خود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً (99)

ترجمه‌

پس آن جماعت اميد است خدا كه در گذرد از ايشان و باشد خدا در گذرنده آمرزنده.

تفسير

حال اين جماعت در آيه قبل بيان شد كه در بهشت اعمال مخلدند و اين بمقتضاى وسعت رحمت و سبقت آن بر غضب است كه خداوند بفضل و كرم خود با آنها رفتار ميفرمايد و الا آنها يا بواسطه عدم تمكن عملى ننموده‌اند كه استحقاق جزاى خير داشته باشند يا بواسطه عدم معرفت عمل آنها داراى شرط صحت و قبول نبوده با وجود اين چون قاصر بودند خداوند قلم عفو بر جرائم آنها كشيده و آنها را داخل در بهشت نموده و در زمره اصحاب يمين محسوب فرموده است چنانچه با اطفال مسلمين هم همين معامله شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأُولئِك‌َ عَسَي‌ اللّه‌ُ أَن‌ يَعفُوَ عَنهُم‌ وَ كان‌َ اللّه‌ُ عَفُوًّا غَفُوراً (99)

‌پس‌ اينها ‌را‌ اميد هست‌ ‌که‌ خداوند عفو فرمايد ‌از‌ عقوبت‌ شرك‌ و ترك‌ اسلام‌ و اعمال‌ سوء ‌آنها‌ و خداوند عفو كننده‌ و آمرزنده‌ ‌است‌.

سؤال‌‌-‌ همان‌ استثناء ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ مطابق‌ ‌با‌ برهان‌ كافي‌ ‌بود‌ ‌در‌ دلالت‌ ‌بر‌ عدم‌ مؤاخذه‌ بمقتضي‌ العدل‌ احتياج‌ باين‌ جمله‌ نبود سيّما بتعبير عسي‌ اللّه‌ ‌که‌ ميشود عفو نفرمايد.

جواب‌‌-‌ بسياري‌ ‌از‌ معاصي‌ داريم‌ ‌که‌ بحكم‌ عقل‌ ‌حتي‌ عقول‌ ناقصه‌ ‌هم‌ درك‌ ميشود مثل‌ شرب‌ و زنا و ظلم‌ و بسياري‌ ‌از‌ قبايح‌ عقليه‌ و افعال‌ قبيحه‌ ‌از‌ اخلاق‌ رذيله‌ و اعمال‌ سيّئه‌ ‌که‌ مؤاخذه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ قبيح‌ نيست‌ و ‌اينکه‌ ‌آيه‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ خداوند ‌در‌ حق‌ مستضعفين‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ صرف‌ نظر ميفرمايد.

فَأُولئِك‌َ ‌اينکه‌ مستضعفين‌ ‌از‌ رجال‌ و نساء و ولدان‌ ‌را‌ عَسَي‌ اللّه‌ُ اميد ‌است‌ و ‌اينکه‌ كلمه‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وعده‌ الهي‌ ‌که‌ محال‌ ‌است‌ تخلّف‌ شود و ‌لو‌ استحقاقش‌ ‌باشد‌ أَن‌ يَعفُوَ عَنهُم‌ عفو گذشت‌ ‌است‌ ‌از‌ انتقام‌ وَ كان‌َ اللّه‌ُ عَفُوًّا بسيار گذشت‌ ميكند غَفُوراً و ميآمرزد و پرده‌ پوشي‌ ميكند ‌از‌ بنده‌گانش‌.

183

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- امید به عفو الهى، براى مستضعفان ناتوان از هجرت (الّا المستضعفین ... لا یستطیعون حیلة ... فاولئک عسى اللّه ان یعفو عنهم)

۲- عفو الهى از گناه ترک هجرت، هر چند از سر ناتوانى باشد، حتمى است. (لا یستطیعون حیلة ... فاولئک عسى اللّه ان یعفو عنهم)

۳- مستضعفان ناتوان از هجرت، به جهت ماندن در بلاد کفر، سزاوار کیفرند.* (فاولئک عسى اللّه ان یعفو عنهم)

۴- کسانى که از انجام تکالیف الهى معذورند، باید به عفو الهى امیدوار باشند. (فاولئک عسى اللّه ان یعفو عنهم)

۵- ترک هجرت از سیطره کافران و مشرکان، گناهى بس بزرگ (فاولئک عسى اللّه ان یعفو عنهم) چون کیفر ترک هجرت در صورت ناتوانى نیز به طور حتمى نفى نشده، معلوم مى شود هجرت در صورت توان، از واجبات بسیار مؤکّد است و ترک آن گناهى بزرگ.

۶- خداوند، بسیار آمرزنده و پرده پوش است. (و کان اللّه عفوّاً غفوراً)

۷- خداوند، آمرزنده اى پرده پوش است. (و کان اللّه عفوّاً غفوراً)

موضوعات مرتبط

  • تکلیف: معفو از تکلیف ۴
  • خدا: آمرزش خدا ۶، ۷ ; عفو خدا ۱، ۲، ۴، ۷
  • دارالکفر: کیفر اقامت در دارالکفر ۳ ; هجرت از دارالکفر ۵
  • عفو: امیدوارى به عفو ۱، ۴
  • گناه: آمرزش گناه ۲ ; گناه کبیره ۵ ; مراتب گناه ۵
  • مستضعفان: امیدوارى مستضعفان ۱ ; کیفر مستضعفان ۳
  • هجرت: گناه ترک هجرت ۲، ۵

منابع