آل عمران ١٠٦
ترجمه
آل عمران ١٠٥ | آیه ١٠٦ | آل عمران ١٠٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَوْمَ»: مفعولٌبه فعل محذوفی چون (أُذْکُرْ) یا مفعولٌفیه (وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ) است. «تَبْیَضُّ»: سفید میگردد. مراد بشّاشت و شادی مؤمنان است. «تَسْوَدُّ»: سیاه میگردد. مراد اندوه و ناراحتی کافران است. «ذُوقُوا»: بچشید. «بَعْدَ إِیمَانِکُمْ»: مراد ایمان فطری یا ایمان ناشی از تبلیغ پیغمبران است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱۰ - ۱۰۲، سوره آل عمران
- ((حق التقوى )) غرض و مقصد نهايى است و دستور ((فاتقوا اللّه ما استطعم )) راهرسيدن به آن هدف را نشان مى دهد
- مراد از اعتصام همگانى به ((حبل اللّه )) در ((واعتصموابحبل اللّه جميعا...))
- داءب و رسم قرآن بر ذكر علل و اسباب تعليماتش مى باشد و از اطاعت و تقليدكوركورانه وبدون دليل نهى مى كند
- چكيده سخن
- وجه اينكه خداوند اعتصام به حبل اللّه و عدم تفرق را نعمت خوانده است
- امر به معروف و نهى از منكر، از لوازم و واجبات اجتماع معتصم بهحبل اللّه است
- امر به معروف و نهى از منكر اگر واجب باشد واجب كفايى است
- نهى از تفرقه و اختلاف در آراء و عقايد
- علت تاءكيد فراوان قرآن كريم به دعوت به اتحاد و نهى از اختلاف
- مالكيت خداى تعالى دليل است كه او ظالم نيست
- آيه شريفه حال سابقين اولين از مهاجر و انصار مى ستايد
- بحث روايتى (رواياتى درباره : ((حق تقاته ))((حبل اللّه ))، فرقه ناجيه و امت واحده
- رواياتى كه دلالت دارند بر اينكه حبل اللّه همان قرآن است
- حديث ثقلين خبر متواتر مورد اتفاق است
- روايات هفتادودو فرقه
- آنچه در امتهاى گذشته بوده نظيرش در اين امت نيز خواهد بود
- طرد بعضى از اصحاب پيامبر در قيامت از ناحيه خدا
- سه روايت درباره ((كنتم خير امة ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«106» يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
(قيامت) روزى (است) كه صورتهايى سفيد و نورانى و صورتهايى سياه مىشوند. پس كسانى كه روسياه شدند، (از آنان سؤال مىشود:) آيا بعد از ايمانتان كفرورزيديد؟ پس به خاطر كفرتان عذاب الهى را بچشيد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (106)
بعد از آن شمّهاى از واقعه روز قيامت را بيان فرمايد:
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ: ياد بياوريد اى امت پيغمبر، روزى را كه سفيد و نورانى گردد رويهاى جماعتى، وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ: و سياه و ظلمانى شود رويهاى جماعتى.
نكته: بياض وجه و سواد آن، كنايهاند از ظهور بهجت و سرور در اول، و كدرت و غم در دوم. و در بعضى روايات وارد شده كه اهل حق در آن روز موسوم باشند به سفيدى روى و سفيدى صحيفه و صفاء بشره و احاطه نور، و اهل باطل به ضد آن معرفى شوند، به سياهى رو و صحيفه و كدرت بشره و احاطه ظلمت به آنان.
على بن ابراهيم قمى رضوان اللّه عليه روايت نموده از حضرت صادق عليه السّلام كه: جبرئيل بر حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد و آن حضرت را به بقيع برد بر سر قبرى، و صيحه زد بر صاحب قبر كه: قم باذن اللّه:
برخيز به فرمان خدا. پس مردى بيرون آمد، سر و ريش او سفيد و مسح مىنمود خاك را از روى خود، و مىگفت: الحمد للّه و اللّه اكبر. بعد جبرئيل گفت:
عد باذن اللّه: برگرد به فرمان خدا. پس به سر قبر ديگر حضرت را برد. جبرئيل
«1» سوره اعراف، آيه 181- در كتاب كشف الغمه، جلد اول، صفحه 321، و بحار الانوار، جلد 36، صفحه 186، حديث 187 فراز آخر اين روايت نقل شده است.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 204
گفت: قم باذن اللّه: برخيز به فرمان خدا. شخصى بيرون آمد رو سياه، و مىگفت: وا حسرتاه وا ثبوراه، جبرئيل گفت: برگرد به جاى خود، پس جبرئيل به حضرت عرض كرد: اين چنين محشور شوند روز قيامت. «1» فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ: پس اما آنانكه سياه باشد رويهاى ايشان، أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ: (ملائكه به فرمان خدا از روى توبيخ و سرزنش گويند):
آيا كافر شديد بعد از ايمان آوردن شما، فَذُوقُوا الْعَذابَ: پس بچشيد عذاب دائمى جهنم را، بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ: به سبب آنچه بوديد كافر شديد بعد از ايمان آوردن شما.
بيان: مفسرين را در اين آيه وجوهى است:
1- جميع كفارند به جهت آنكه اعراض كردند از آنچه واجب بود اقرار به آن، كه اخذ ميثاق به توحيد بود از آنها و گفتند: بلى شهدنا.
2- اهل كتاب از يهود و نصارى كه بعد از ايمان آنها به وصف پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، پس از بعثت آن حضرت، كافر شدند.
3- مراد، خوارجند.
4- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه فرمود: هم اهل البدع و الاهواء و الاراء الباطلة من هذه الامّة. «2» رو سياهان، ايشانند اهل بدعت و هوى و آراء باطلهاند از اين امت.
ثعلبى در تفسير خود از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه فرمود: قسم به خدائى كه جان من در يد قدرت او است، هر آينه وارد شوند بر من كنار حوض، بعض كسانى كه مصاحب منند. چون آنها را ببينم، ايشان را از من برانند، من گويم: اينها اصحاب منند. مرا گويند: تو نمىدانى بعد از تو چه چيزها بدعت گذاردند، بدرستى كه ايشان برگشتند به قهقرا، يعنى
«1» تفسير صافى، جلد اول، صفحه 369 (به نقل از مجمع البيان)
«2» مجمع البيان، جلد اوّل، صفحه 485.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 205
مرتد شدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (106)
ترجمه
روز كه سفيد شود رويهائى و سياه شود روىهائى پس اما آنانكه سياه شد روىهايشان مخاطب ميشوند آيا كافر شديد پس از ايمانتان پس بچشيد عذاب را براى كفرتان.
جلد 1 صفحه 474
تفسير
بعضى گفتهاند سفيدى روى كنايه است از ظهور بشاشت و مسرت و سياهى كنايه است از ظهور كدورت و ملالت و بعضى گفتهاند اهل حق روىهايشان نورانى و سفيد است و همچنين نامه اعمالشان و نور از جلو و دست راستشان بآنها احاطه دارد و اهل باطل موصوف به صفات اضداد اينها هستند و در اينحال مخاطب به خطاب ملائكه ميشوند كه بطور تعجب و ملامت بآنها ميگويند آيا شمائيد آنانكه بعد از ايمانتان كافر شديد پس بچشيد عذاب الهى را و در مجمع از امير المؤمنين (ع) نقل نموده اينها كه در اين آيه ذكر شدهاند اهل بدعتها و هواهاى نفسانى و آراء باطلهاند از اين امت و از پيغمبر (ص) روايت شده است كه فرمود قسم بآن خدائى كه جان من در دست قدرت اوست هر آينه وارد ميشوند بر حوض جمعى از اصحاب من وقتى من آنها را مىبينم از من رانده ميشوند پس من ميگويم اصحاب من اصحاب ضعيف من چه شدند جواب ميگويند تو نميدانى آنها چه بدعتها بعد از تو گذاردند اينها مرتد شدند بعد از تو و رجوع باسلاف خود نمودند و بقهقرى برگشتند اين روايت را ثعلبى كه از مفسرين اهل سنت است نقل نموده و بمقتضاى روايات ما غير مرتد پنج نفرند و ظرف متعلق بعامل مقدر است كه اذكر باشد يعنى ياد بيار روزى را كه چنين ميشود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَومَ تَبيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسوَدَّت وُجُوهُهُم أَ كَفَرتُم بَعدَ إِيمانِكُم فَذُوقُوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرُونَ (106) وَ أَمَّا الَّذِينَ ابيَضَّت وُجُوهُهُم فَفِي رَحمَتِ اللّهِ هُم فِيها خالِدُونَ (107)
روزي که سفيد ميشود صورتهايي و سياه ميشود صورتهايي پس امّا كساني که صورتهاي آنها سياه شده بآنها گفته ميشود آيا كافر شديد بعد از ايمانتان پس بچشيد عذاب را بسبب آنچه بوديد كافر، و اما كساني که صورتهاي آنها سفيد شده پس در رحمت خداوند آنها در آن هميشه هستند.
(توضيح)
ايمان و اخلاق فاضله و اعمال صالحه يك نورانيتي دارد که از جانب خدا
جلد 4 - صفحه 310
بقلب که عبارت از روح انسانيست تابش ميكند
(العلم نور يقذفه اللّه في قلب من يشاء)
و تعبير از آنها بقلب سفيد ميكنند چنانچه كفر و ضلالت و معاصي يك ظلمتي دارد که قلب را سياه ميكند و بسا آثار آن در جبهه و صورت هم ظاهر ميشود، بسياري از صلحاء را ميبينيم بخصوص در علماء اعلام با اينكه وجاهت صوري هم ندارند يك نورانيتي از آنها مشاهده ميشود که يدرك و لا يوصف است، و بسا كفار و اهل ضلالت از مخالفين و غير آنها و اهل معاصي را ميبينيم يك كدورت و گرفتگي در جبهه آنها ظاهر ميشود با اينكه وجاهت صوري دارند حتي اهل نظر از مشاهده آنها ميفهمند اينکه نصرانيست، يهودي است، سنّي است، فاسق و فاجر است و روز قيامت يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ الطارق آيه 9، است و در بسياري از آيات اشاره باين معني دارد يُعرَفُ المُجرِمُونَ بِسِيماهُم الرحمن آيه 41 يَعرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُم اعراف آيه 44 يَعرِفُونَهُم بِسِيماهُم اعراف آيه 166 فَلَعَرَفتَهُم بِسِيماهُم محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم آيه 32 نُورُهُم يَسعي بَينَ أَيدِيهِم وَ بِأَيمانِهِم يَقُولُونَ رَبَّنا أَتمِم لَنا نُورَنا التحريم آيه 8 يَومَ يَقُولُ المُنافِقُونَ وَ المُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونا نَقتَبِس مِن نُورِكُم حديد آيه 23، و غير اينها از آيات بسيار، و ابيضاض و اسوداد وجوه اشاره بهمين است.
يَومَ تَبيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوهٌ اينکه آيه و لو در مورد اهل ردّه وارد شده كساني که ايمان آوردند و بعد مرتد شدند و از دين خارج شدند بقرينه جمله بعد که ميفرمايد فَأَمَّا الَّذِينَ اسوَدَّت وُجُوهُهُم أَ كَفَرتُم بَعدَ إِيمانِكُم و بقرينه آيات قبل که خطاب بمؤمنين که تفرقه و اختلاف نكنيد مثل اهل كتاب.
لكن بتنقيح مناط قطعي شامل جميع افراد بشر ميشود که فرداي قيامت تمام دو دستهاند يك دسته با روهاي سفيد و يك دسته با روهاي سياه و نيز سفيدي و سياهي مقول بتشكيك و ذي مراتب است
جلد 4 - صفحه 311
هر چه ايمان قويتر و اخلاق فاضله بهتر و اعمال صالحه بيشتر باشد بياض وجه زيادتر است و هر چه كفر و عناد زيادتر و صفات خبيثه راسختر و معاصي بيشتر سواد وجه بالاتر است.
و همزه استفهام در ا كفرتم براي تقريع است بمعني لم كفرتم و اينکه آيه اشاره دارد بكساني که بعد از نبيّ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ارتداد پيدا كردند چنانچه در اخبار عامه و خاصه بيان شده.
در مجمع از ثعلبي روايت كرده از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود
(و الذي نفسي بيده ليردن علي الحوض ممن صحبني اقوام حتي اذا رأيتهم اختلجوا دوني فلاقولنّ اصحابي فيقال لي انّك لا تدري ما احدثوا بعدك ارتدوا علي اعقابهم القهقري).
نظر كنيد اينکه حديث چگونه تكذيب ميكند عامّه را که نقل ميكنند از آن حضرت که فرموده باشد (اصحابي كلّهم عدول) يا فرموده باشد (اصحابي كالنجوم بايّهم اقتديتم اهتديتم).
و نيز از ابو امامه باهلي روايت ميكند در موضوع خوارج از حضرت نبوي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود (انّهم يمرقون من الدين کما يمرق السهم من الرمية) و در اخبار خاصه در برهان از تفسير علي بن ابراهيم مسندا نقل ميكند از حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم حديث مفصلي که خلاصه مضمونش اينست که فرداي قيامت پنج راية و علم از امت بر من وارد شوند: 1- راية عجل (گوساله) اينکه امت.
2- راية فرعون اينکه امت. 3- راية سامري اينکه امت. 4- راية ذي الثديه با تمام خوارج و از اينکه چهار راية سؤال ميكنم که با ثقلين چه كرديد ميگويند ثقل اكبر (قرآن) را ما عقب سر انداختيم و عترت را كشتيم و ضايع كرديم تمام را بجهنم ميبرند تشنه با روي سياه.
5- راية امام متقين و سيد المسلمين و قائد غرّ المحجّلين و وصيّ رسول
جلد 4 - صفحه 312
ربّ العالمين اينها ميگويند ما قرآن را متابعت كرديم و عترت را موالي بوديم و محبت داشتيم اينها را ببهشت با روهاي سفيد ميبرند و شاهد بر اينکه حديث خبر معروف است که فرمودند
(ارتدّ النّاس بعد رسول اللّه الّا خمسة «او اربعة»).
فَذُوقُوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرُونَ بنا بر اينکه که اينکه آيه در مورد كسانيست که بعد از حضرت رسالت كردند آنچه كردند، مراد از كفر بعد از ايمان همان انكار ولايت و بدعتيست که در دين گذاردند و ظلمهايي که بعترت روا داشتند که عذاب آنها اشدّ از جميع كفار است و لو اسم اسلام و پارهاي از احكام اسلام را بر آنها اجراء بنمائيم.
و تعبير (بذوقوا) نوع توهين و سرزنش است چنانچه كسي که گرفتار عمل بدي شد باو ميگويند خوب طعم آن را چشيدي چه طعمي داشت.
وَ أَمَّا الَّذِينَ ابيَضَّت وُجُوهُهُم فَفِي رَحمَتِ اللّهِ هُم فِيها خالِدُونَ رحمت الهي شامل جميع نعم الهي ميشود از زمان موت تا خلود بهشت.
و تكرار (في) در فَفِي رَحمَتِ اللّهِ و فيها براي تأكيد است در شمول رحمت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 106)- چهرههای نورانی و تاریک! به دنبال هشداری که در آیات سابق در باره تفرقه و نفاق و بازگشت به آثار دوران کفر و جاهلیت داده شد در این آیه و آیه بعد به نتایج نهایی آن اشاره میکند که چگونه کفر موجب رو سیاهی و اسلام، و ایمان موجب رو سفیدی است، میفرماید: «در روز رستاخیز چهرههایی سفید و نورانی و چهرههایی تاریک و سیاه خواهد بود» (یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ).
سپس میفرماید: به آنها که چهرههای سیاه و تاریک دارند گفته میشود:
ج1، ص318
«چرا بعد از ایمان، راه کفر را پیمودید (؟) و چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام، راه نفاق و جاهلیت را پیش گرفتید»؟ (فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ).
در پایان آیه به عذابی که در انتظار آنهاست اشاره کرده، میگوید: «پس (اکنون) بچشید عذاب را در برابر آنچه کفر ورزیدید» (فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ).
نکات آیه
۱ - کیفر سخت پویندگان راه اختلاف و تفرقه، در روزى خواهد بود که چهره هایى سفید و چهره هایى سیاه مى شود. (و اولئک لهم عذاب عظیم. یوم تبیضّ وجوه و تسودّ وجوه) «یوم تبیضّ»، متعلق به «لهم عذاب عظیم» است.
۲ - قیامت، عرصه آشکار شدن اعمال انسانها در چهره هاى آنان (یوم تبیضّ وجوه و تسودّ وجوه)
۳ - اعتصام به ریسمان الهى، دعوت به نیکیها، امر به معروف و نهى از منکر، موجب روسفیدى در قیامت (و اعتصموا بحبل اللّه ... و لتکن منکم امّة یدعون الى الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ... یوم تبیضّ وجوه) به مقتضاى ارتباط با آیات قبل، سفیدرویى مى تواند پاداش نیکیهاى مذکور در آیات قبل باشد.
۴ - دعوت نکردن به خیر و ترک امر به معروف و نهى از منکر، موجب روسیاهى در قیامت (یدعون الى الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ... و تسودّ وجوه) به مقتضاى ارتباط با آیات قبل، روسیاهى مى تواند کیفر گناهان مذکور در آن آیات باشد.
۵ - روسیاهى و عذاب مرتدّان در قیامت (فاما الذین اسودّت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم فذوقوا العذاب)
۶ - کفر و ارتداد، عامل روسیاهى و عذاب در قیامت (فاما الذین اسودّت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون)
۷ - تفرقه و اختلاف در میان جامعه ایمانى پس از اتمام حجّت، موجب کفر و ارتداد (و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا ... اکفرتم بعد ایمانکم) گویا ارتداد (اکفرتم ... )، نتیجه تفرقه و اختلاف است که در آیه قبل از آن نهى شده است.
۸ - تفرقه و اختلاف در میان جامعه ایمانى پس از اتمام حجّت، کفر و ارتداد است.* (و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا ... اکفرتم بعد ایمانکم) ارتداد (اکفرتم ... )، به قرینه آیه قبل، مى تواند همان تفرقه و اختلاف مسلمانان پس از اتحاد آنان باشد.
۹ - اختلاف و تفرقه در جامعه ایمانى، مستلزم روسیاهى و عذاب در قیامت (و لا تکونوا کالذین تفرقوا ... فاما الذین اسودّت وجوههم ... فذوقوا العذاب)
۱۰ - کفران و ناسپاسى نعمتهاى الهى، موجب روسیاهى در قیامت* (و اذکروا نعمت اللّه ... فاما الذین اسودّت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم) بنابراینکه «اکفرتم» به معناى کفران نعمت باشد. و به مقتضاى ارتباط با آیات قبل مراد از نعمتهاى کفران شده همان نعمتهایى است که در آیات قبل آمده است.
۱۱ - مرتدّانِ روسیاه، مورد بازخواست و سرزنش در قیامت (فاما الذین اسودّت وجوههم اکفرتم بعد ایمانکم)
۱۲ - سپاسگزارى و شکر نعمتهاى الهى، موجب روسفیدى در قیامت* (و اذکروا نعمت اللّه ... یوم تبیضّ وجوه) روسیاهى در قیامت، ناشى از کفران نعمت است بنابراین، سفیدرویى ناشى از سپاسگزارى است.
۱۳ - بازخواست و سرزنش مؤمنانى که پس از اتحاد در پرتو دین، به پراکندگى و تفرقه گراییدند. (و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جاءهم البیّنات ... اکفرتم بعد ایمانکم) ارتداد (اکفرتم ... )، به قرینه آیه قبل، همان تفرقه و اختلاف مسلمانان پس از اتّحاد آنان است.
۱۴ - عذاب اُخروى آدمى، نتیجه کفر و اعمال بد او (فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون) «تکفرون ... »، مى تواند هم شامل کفر عملى و هم اعتقادى باشد.
روایات و احادیث
۱۵ - هواپرستان و بدعتگزاران در جامعه اسلامى، روسیاهان در قیامت (فامّا الّذین اسودّت وجوههم) امیرالمؤمنین (ع): «فامّا الّذین اسودّت وجوههم ... »، انهم اهل البدع و الاهواء من هذه الامة.[۱]
۱۶ - در قیامت عمل کنندگان به سنّت رسول اللّه (ص)، روسفید و بدعتگزاران روسیاهند. (یوم تبیضّ وجوه و تسودّ وجوه) رسول خدا (ص) درباره آیه «یوم تبیضّ وجوه ... »، فرمود: تبیضّ وجوه اهل السّنة و تسودّ وجوه اهل البدع.[۲]
موضوعات مرتبط
- اتحاد: عوامل اتحاد ۱۳
- اتمام حجّت: ۷
- اختلاف: آثار اختلاف ۷، ۸، ۹ ; کیفر اختلاف ۱، ۱۳
- ارتداد: آثار ارتداد ۶ ; عوامل ارتداد ۷ ; موارد ارتداد ۸
- اعتصام: اعتصام به حبل اللّه ۳
- امر به معروف: ترک امر به معروف ۴
- بدعتگذارى: کیفر بدعتگذارى ۱۵، ۱۶
- جامعه اسلامى: ۷، ۸، ۹، ۱۵
- خدا: نعمتهاى خدا ۱۲
- خیر: آثار دعوت به خیر ۳ ; ترک دعوت به خیر ۴
- عذاب: موجبات عذاب ۱، ۶، ۹، ۱۴
- عمل: عمل ناشایست ۱۴
- قیامت: سفید رویان در قیامت ۱، ۳، ۱۲، ۱۶ ; سیاه رویان در قیامت ۱، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۶ ; ظهور حقایق در قیامت ۲ ; مرتد در قیامت ۵
- کفر: ۸ آثار کفر ۶ ; عوامل کفر ۷ ; کیفر کفر ۱۴
- کیفر: ۵، ۱۱، ۱۴، ۱۶
- گناه: آثار گناه ۱۴
- مؤمنان: سرزنش مؤمنان ۱۳
- محمّد (ص): سنّت محمّد (ص) ۱۶
- مرتد: ۵ سرزنش مرتد ۱۱ ; کیفر مرتد ۵، ۱۱
- نعمت: آثار شکر نعمت ۱۲ ; کفران نعمت ۱۰
- نهى از منکر: آثار نهى از منکر ۳ ; ترک نهى از منکر ۴
- هواپرستان: کیفر هواپرستان ۱۵